تغییر اقلیمی یا تغییر سیستم؟.. قسمت سوم.. 🖋 مترجم: مسلم یوسف زاده

تغییر اقلیمی یا تغییر سیستم؟

قسمت سوم

🖋 مترجم: مسلم یوسف زاده

استراتژی 2:
راهکارهای متکی بر بازار را ترویج کنید
ابرشرکت ها در قانع کردن افکار عمومی به اینکه تراکنش های بازار آزاد در مقایسه با مقررات جهانی بهترین روش کاهش انتشار کربن هستند، بسیار موفق عمل کرده اند. این راهکار نه تنها قدرت ابر شرکت های چند ملیتی را حفظ می کند، بلکه حتی آن را افزایش می دهد. به طور مثال، تجارت کربن اساسا به صنایع حق آلوده کردن در مقابل پرداخت بهای مشخصی را اعطا می کند و اتمسفر را که حیات به آن وابسته است، به کالایی تبدیل می کند که می تواند به بالاترین پیشنهاد فرخته شود؛ آنهم در زمانی که تعدادی از ابرشرکت های چند ملیتی از تمام کشورها ثروتمندترند.
روش های بازار-محور مشابهی نیز برای "حفاظت" از جنگلهای استوایی باقیمانده سیاره پیشنهاد گردیده اند. ولی همانگونه که فعال برزیلی کامیلا مورنو می گوید، پیشنهاداتی مانند این، خصوصی سازی و تبدیل به کالا کردن سرزمینیست که تا پیش از این همواره عمومی بوده است. او می پرسد: " آیا این چیزی است که ما به عنوان یک سیاست عمومی بین المللی به دنبال آنیم که آخرین جنگلها و زمینهای عمومی بر روی زمین – که دارای تنوع زیستی و مردمان بومی هستند – از این پس به بازارهای مالی متصل شوند؟"
عرصه دیگری که استراتژی های بازار-محور در آن ریشه دوانده اند، ترویج انرژی های بازگشت پذیر است. اگرچه بحثی در این نیست که انرژی های بازگشت پذیر باید به عنوان منبع نخست تامین نیاز انرژی جهانی جایگزین سوخت های فسیلی شوند، ولی برای حل مشکل نیاز به انرژی نیز باید به صورت قابل ملاحظه ای کاهش یابد. با این وجود، انرژی های بازگشت پذیر غالبا به عنوان ابزاری برای حفظ ساختارهای موجود اقتصاد جهانی معرفی شده اند: با اندکی تغییرات، این سوختی است که سیستم را به پیش خواهد برد. در نتیجه سر تیتر وبسایت EcoWatch اعلان می کند: "انرژی بازگشت پذیر و رشد اقتصادی دست در دست هم به پیش می روند."
به لطف میلیاردها دلار سوبسید دولتی، انرژی بازگشت پذیر از هم اکنون علاقه ابرشرکت های بزرگ را به خود جلب کرده است. به عنوان مثال، شرکت چند ملیتی انرژی اسپانیا، Iberdrola – چهارمین تامین کننده برق در بریتانیا و ایرلند شمالی و یکی از بازیگران مهم بازارهای انرژی ایلات متحده، آمریکای جنوبی و اروپا – یکی از بزرگترین شرکت های تولید انرژی بادی نیز هست؛ ابرشرکت گازطبیعی کانادایی، GAZ Metro (شریک تجاری شرکت بزرگ تولید کننده ماسه نفتی، Enbridge)، نیز سرمایه گذاری وسیعی در پروژه های صنعت باد انجام داده است. پروژه های انرژی بازگشت پذیری که این شرکت ها و دیگر ابرشرکت ها در آنها سرمایه گذاری می کنند در مقیاس بزرگ و متمرکز هستند؛ در نتیجه تامین انرژی کاملا در اختیار این ابرشرکت ها باقی می ماند.
در نهایت، وابستگی به راهکارهای بازار-محور به معنای وابستگی به بازاری است که به صورت قابل ملاحظه ای به سود بازیگران بزرگ تنظیم شده است.

ادامه دارد...

#مسلم_یوسف_زاده
#ترجمه
#اقتصاد_سیاسی
#اجلاس_پاریس
#تغییرات_اقلیمی
#تغییر_سیستم
#توسعه_پایدار
#قسمت_سوم

کانال ساحت زیست را برای دیدن مطالب بیشتر دنبال کنید:
https://telegram.me/sahatzist

@sahatzist

منبع:
www.localfutures.org