اکو فمنیسم چیست؟ قسمت پنجم

اکو فمنیسم چیست؟ قسمت پنجم

این مطلب برگرفته از سایت تحلیلی خبری مهرخانه می باشد.

🖋 سیمین یکتایی

...ارتباط نمادین زن و طبیعت در الهیات
شماری از اولین مفصل بندی های اکوفمینیسم، زیربنای پدرسالاری را در نظام فلسفی و دینی جهان اروپایی و مدیترانه ای جستجو کرده اند. نویسندگانی از قبیل آنه پریماوسی، کارول کریست، مرشانت، دالی و شارلین اسپرتناک نظام های فرهنگی و دینی را از مناطقی مانند بین النهرین و یونان، و نیز سیستم های دینی مانند یهودیت و مسیحیت را بررسی کردند. به باور آنها ساختارهای فرهنگی پدرسالارانه حول لایه هایی از نظام های نمادین که سلطه را تصدیق می کرد، شکل گرفته اند. مثلاً داستان خلقت را در سفر پیدایش در عهد عتیق که بنیانی برای مسیحیت و یهودیت به شمار می رود، مثال می زنند و نشان می دهند که این داستان هم زن(حوا) و هم حیوان(مار) را اهریمن معرفی می کند:

«خداوند آدم را در باغ عدن گذاشت تا در آن کار کند و از آن نگهداری نماید، و به او گفت: از همه میوه های درختان باغ بخور، بجز میوه شناخت؛ درخت شناخت نیک و بد، زیرا اگر از میوه آن بخوری، مطمئن باش خواهی مرد.
...مار از همه حیواناتی که خداوند به وجود آورد، زیرک تر بود. روزی مار نزد زن آمده، به او گفت: آیا حقیقت دارد که خدا شما را از خوردن میوه تمام درختان باغ منع کرده است؟ زن در جواب گفت: ما اجازه داریم از میوه همه درختان بخوریم، به جز میوه درختی که در وسط باغ است. خدا امر فرموده است که از میوه آن درخت نخوریم و حتی آن را لمس نکنیم، وگرنه می میریم. مار گفت: مطمئن باش نخواهید مرد! بلکه خدا خوب می داند زمانی که از میوه آن بخورید، چشمان شما باز می شود و مانند خدا می شوید و می توانید خوب را از بد تشخیص دهید.
آن درخت در نظر زن زیبا آمد و با خود اندیشید: میوه این درخت دلپذیر، می تواند خوش طعم باشد و به من دانایی ببخشد». پس از میوه درخت چید و خورد، و به شوهرش هم داد و او نیز خورد. آنگاه چشمان هر دو باز شد و از برهنگی خود آگاه شدند، پس با برگ های درخت انجیر پوششی برای خود درست کردند.
...خداوند فرمود:...آیا از میوه آن درختی خوردی که به تو گفته بودم از آن نخوری؟ آدم جواب داد: این زن که یار من ساختی، از آن میوه به من داد و من هم خوردم. آنگاه خداوند از زن پرسید: این چه کاری بود که کردی؟ زن گفت: مار مرا فریب داد.»
سفر پیدایش – عهد عتیق

اکوفمینیست ها همچنین فرهنگ های پیش پدرسالاری را در جهان های مدیترانه ای و اروپای کهن مورد بررسی قرار داده اند. تاریخ نگار فمنیست؛ گردا لرنر و اسطوره شناس؛ ماریا گیمبوتاس اطلاعات زمینه ای را برای این تحلیل ها فراهم آورده اند. نظریه های گیمبوتاس درباره اروپای کهن بر باستان شناسی و اسطوره شناسی پیچیده وی مبتنی است (که البته به شدت مورد انتقاد قرار گرفته اند). نظریه وی بیان می دارد که پیش از حمله قبایل هندوآریایی ها، جوامعی وجود داشته اند که برای حیات ارزش قائل بوده اند. بعضی از این جوامع مادرسالار و شمار محدودی از آنها جنگی بودند. این جوامع در اثر تاخت و تاز قبایل هندوآرایی به تدریج از بین رفتند. گردا لرنر بر حرکت از روستاهای نوسنگی کوچک به دولت های شهرمحور تمرکز می کند که به گفته او با خیزش نظام های فرهنگی پدرسالار همراه بوده است. هر دو متفکر ذکر شده از فرهنگ های دینی جهان مدیترانه ای پیش پدرسالارانه، تصویری ارائه می کنند که الهه های باروری و دیگر سمبلیسم طبیعی در آن برجسته است.

کم کم خدایان پدرسالار و نظامی ِآسمانی، جایگزین این خدایان و الهه های زمینی شدند. نمادهای باستانی قدرت که زنانه بودند، واژگون شده و در اسطوره ها به شکل شر مطرح شدند. همان طور که در بعضی از داستان های آفرینش، مانند «انوما الیش» EnûmaEliš بابلیان دیده می شود، مادرالهه ها، که بدنشان اغلب زمین را زاییده یا به وجود آورده بود، تبدیل به هدف خدایان قدرتمند آسمانی شد. انوما الیش نام حماسه آفرینش در بابل است. بر طبق این اسطوره، در آغاز تنها دو خدا وجود داشت؛ یک خدای ماده نماینده آب های شور و یک خدای نر، نماینده آب های شیرین، که از پیوند این دو، خدایان بسیار از جمله مردوک، خدای زمان، به وجود آمدند. سپس «مردوک»، اقدام به کشتن و از میان بردن دیگر خدایان و نیز مادربزرگ خود می کند.
ادامه دارد...
#سیمین_یکتایی
#اکوفمنیسم
#الهیات