تغییر اقلیمی یا تغییر سیستم؟.. قسمت دوم.. 🖋 مترجم: مسلم یوسف زاده

تغییر اقلیمی یا تغییر سیستم؟

قسمت دوم

🖋 مترجم: مسلم یوسف زاده

"ترویج انکار تغییرات اقلیمی تنها بخش قابل مشاهده کارهایی است که ابرشرکت ها برای محدود کردن بحث های مربوط به آن انجام می دهند."
راه هایی که ابرشرکت های چند ملیتی برای منحرف کردن توجهات از مباحث مربوط به تغییرات اقلیمی پیش می گیرند، از همان ابتدا کمتر مورد توجه رسانه ها و حتی فعالان حوزه تغییرات اقلیمی قرار گرفته اند. موضوع تنها این نیست که ابرشرکتها دانشمندانی متمایل به خود را برای گل آلود کردن آب در این مباحث – اگر نه انکار اصل وجود تغییرات اقلیمی- استخدام می کنند؛ گو اینکه چنین چیزی قطعا اتفاق افتاده است. مثلا اخیرا در خبرها فاش گردید که چگونه Exxon-Mobil قاطعانه وجود گرمایش جهانی را انکار کرد؛ در حالی که مکاتبات داخلیشان نشان می دهد که این شرکت از سال 1981 – هفت سال پیش از مطرح شدن به عنوان یک مساله در افکار عمومی - از این مشکل آگاه بوده و استراتژی هایی برای پاسخگویی و حتی کسب سود از آن طراحی کرده است. Exxon به همراه دیگر ابرشرکت های فعال در زمینه سوخت های فسیلی، میلیون ها دلار صرف به کارگیری دانشمندانی کرده اند که می گویند گرمایش جهانی یک نظریه اثبات نشده و "بحث برانگیز" است که شواهد کافی برای آن وجود ندارد.
با این حال این تنها بخش قابل مشاهده روشهایی است که به وسیله آنها بحث تغییرات اقلیمی مدیریت و محدود شده است. اتاق های فکر، لابی گرها و بخشهای روابط عمومی ابرشرکتها از استراتژیهای زیرکانه و موذیانه تری استفاده می کنند که خیلی از آنها عمیقا در عرصه عمومی ریشه دوانده اند:
استراتژی 1:
افراد جامعه را سرزنش کنید
در این استراتژی که سالهاست مورد استفاده قرار گرفته است، مسئولیت تغییرات اقلیمی و عملکردهای ما درقبال آن از گردن صنعت باز می شود و بر دوش افراد جامعه گذاشته می شود. پوستری که به همراه فیلم مستند "یک حقیقت تلخ" (ساخته ال گور، 2006) منتشر شد، فهرستی ارائه کرده بود تحت عنوان "کارهایی که شما هم اکنون [برای مقابله با تهدید تغییرات اقلیمی] می توانید انجام دهید". در این فهرست، به مردم گفته شده بود که چراغ های روشناییشان را تعویض کنند، آب گرم کمتری استفاده کنند، باد تایرهایشان را به صورت مناسبی تنظیم کنند و اقداماتی از این قبیل. صد البته تمام اینها قدمهایی منطقی هستند ولی حتی جمع کلیشان هم به اندازه یک پله از میزان انتشار گازهای گلخانه ای کم نمی کند.
این نوع صورت بندی مساله، با سرزنش تلویحی مصرف کنندگان فردی به خاطر بحران آب و هوایی – و گذاشتن مسئولیت درست کردن آن بر دوش آنان – توجهات را از مسببین اساسی و سیستمی، به خصوص انتشار دهندگان صنعتی گازهای گلخانه ای منحرف می کرد. در آن فهرست هیچ اشاره ای به نقش صنعت تبلیغات در تبدیل کودکان به ابر مصرف کنندگان ناهشیار نشده بود. نه اشاره ای بود به اینکه تمرکز حکومت بر افزایش رشد ناخالص داخلی (GDP)، مصرف بیش از حد را سبب می شود و نه به اینکه مالیات های ما صرف دادن سوبسید به سوختهای فسیلی و تجارت جهانی می شود. همچنین شهروندان به مقام مصرف کننده منفعل تنزل پیدا کرده بودند و به هیچ کاری که وضعیت موجود تسلط ابرشرکت ها را به چالش بکشد ترغیب نمی شدند.

ادامه دارد...


#مسلم_یوسف_زاده
#ترجمه
#اقتصاد_سیاسی
#اجلاس_پاریس
#تغییرات_اقلیمی
#تغییر_سیستم
#توسعه_پایدار
#قسمت_دوم

کانال ساحت زیست را برای دیدن مطالب بیشتر دنبال کنید:
https://telegram.me/sahatzist

@sahatzist

منبع:
www.localfutures.org