زلزله با طعم حافظ: هر چند کآزمودم از وی نبود سودم …. وقوع حوادت:

زلزله با طعم حافظ :هر چند کآزمودم از وی نبود سودم.

#ایمان_معمار
@sahatzist
1️⃣ساختار وقوع حوادت:

حادثه (اعم از آتش سوزی،ریزش معدن، سیل و زلزله )اتفاق می افتد. چندده یا صد یا هزار نفر کشته می شوند، احساسات عمومی جریحه دار می شود و نوعی وحدت ملی برای کمک به آسیب دیدگان شکل می گیرد،بین یک تا سه روز عزای عمومی اعلام می شود، رئییس دولت وقت یا معاونان و وزیرانش در محل حادثه حاضر می شوند و قول پیگیری می دهند ومقامات مختلف به فراخور حال اعلام تسلیت می کنند.یکی دو روز بعد از حادثه دعواهای سیاسی مبنی بر بی کفایتی مدیران مسئول امداد رسانی آغازمی شود. معمولا یک هفته بعد از حادثه گرگرفتگی افکار عمومی فروکش می کند. تقریبا یک ماه بعد از حادثه مجددا حادثه جدیدی اتفاق می افتد و سرنوشت بازماندگان حادثه قبلی یا تجربه و درس آموزی های لازم به فراموشی سپرده می شوند.
@sahatzist
2️⃣امتحان کارآمدی

زلزله بهترین محک مصالح به کار رفته برای ساخت و ساز است. اما زلزله تنها عیار سنجش کارآمدی مصالح ساختمانی نیست. بلکه قابل اعتماد بودن بوروکراسی عظیمی که آن همه تشکیلات مثل سازمان نظام مهندسی و شهرداری و آتش نشانی و وزارت کار و اداره های آب و گاز و برق و...در آن سهیم اند را نیز می سنجد. وقتی ساختمانی خراب می شود نه تنها بیان می کند که مصالح به کار رفته در آن غیرقابل اعتماند بلکه ناکارآمدی نظام ارزیابی آن را نیز بیان می کند. به همین علت بعد از هر زلزله نه تنها در مصالح به کار رفته ساختمانی تجدید نظر میشود بلکه در نظام اداری پشتیبان آن نیز باید اصلاحاتی صورت بگیرد. اگر ساختارهای مدیریتی قبل و بعد از یک حادثه علی رغم تحمیل هزینه های سنگین جانی و مالی به کشور هیچ تفاوتی نکنند نشان می دهد که فساد سیستکماتیک در آن قسمت چنان ریشه دوانده که اصلاحات در آن به سختی ممکن می شود.
@sahatzist
3️⃣راحت ترین کار دربرابر زلزله:

اکثر حوادث طبیعی، دست کم آنها که در ایران رخ می دهند قابل پیشگیری یا مهار و کنترل اند. اما این کار سخت و پرهزینه ای است. سازندگان و بساز بفروش ها ترجیح می دهند تا کیسه ای خون یا چند صدهزارتومان به آسیب دیدگان اهدا کنند تا اینکه میلیون ها تومان خرج استحکام بنا کنند. مهندسین ناظر و پیمانکاران نیز چنین اند هر چند گاهی خود نیز جزو قربانیان محسوب می شوند. برای مسئولین نیز اعلام عزای عمومی و دستور پیگیری راحت ترین کار ممکن است.
@sahatzist
4⃣زلزله یا آلودگی و تصادف؟

به جرات می توان گفت تا کنون در کمتر حوادث پیشین تجربه ای کسب شده است و پرونده ای در دادگاه برای شناسایی مسئولین خاطی تشکیل شده یا محکومیتی صادر شده است. نظام ساخت و ساز بعد از حادثه ای مثل زلزله با قبل از آن هیچ تفاوتی ندارد. ساختارهای اداری و سیاسی نیز قبل از وقوع زلزله با بعد از آن تفاوتی نمی کنند. گویی زلزله یک حادثه زمین شناختی صرف در سیاره ای دیگر است که اصلا نمی تواند گواه و سند عیب های ساختار کنترل کننده نظام ساخت و سازباشد. کما اینکه آمار بالای تصادفات نیز نمی توانند گواه ساختار معیوب حمل نقل جاده ای باشند و در نظام مدیریتی آن تغییر ایجاد کنند. وقتی سالیانه دست کم 20 هزار کشته در حوادث جاده ای داریم و این امر منجر به برکناری هیچ مسئول و تعطیلی هیچ کارخانه ای نمی شود، عزاداری برای مرگ چندصدنفر در زلزله چه معنایی دارد؟!
وقتی به گفته محمد حقانی،سالانه ۵۸۰۰ نفر بر اثر آلودگی هوا در تهران می میرند و در عین حال معادن شن و ماسه اطراف همچنان به کار خود ادامه می دهند و نظام حمل و نقل عمومی نیز ناکارآمدتر از آن است که توجه مردم را به خود جلب کند سه روز عزای عمومی برای کشته شدگان کرمانشاه چه معنایی دارد؟
فرض کنید ایران با کشور الف و ب و ج در گیر جنگ شود، آیا می تواند برای کشته شدگان در جنگ با کشور الف عزای عمومی اعلام کند ولی برای کشورهای ب و ج چنین نکند؟در این صورت این کار کمی سوال برانگیز و ناشی از منافع عده ای خاص به نظر نمی رسد؟
@sahatzist
5⃣جنگ غیرنیابتی

کشور ما در جبهه های مختلفی مثل بلایای طبیعی، آلودگی های محیط زیستی، حمل و نقل جاده ای ، سلامت عمومی و ...در حال جنگ مستقیم است و تلفات بسیاری را هر روز و هر ساعت متحمل می شود. همان طور که در جنگ های نظامی کلاسیک هر شکست می بایست مورد بررسی و واکاوی قرا