اکو فمنیسم چیست؟ قسمت پایانی

اکو فمنیسم چیست؟ قسمت پایانی

این مطلب برگرفته از سایت تحلیلی خبری مهرخانه می باشد.

🖋 سیمین یکتایی

... سپس «مردوک»، اقدام به کشتن و از میان بردن دیگر خدایان و نیز مادربزرگ خود می کند.

این الگو که خدایان نر، خدایان ماده یا خدایان حیوان را بکشند، تلاشی بود برای پایدارسازی یک نظم مردسالار و کنترل نیروهای متفاوت. مار، که در گذشته سمبل زندگی به شمار می رفت، زیر پاهای خدای نر لگدکوب شده و به شر مرتبط دانسته می شد. جهنم بر روی زمین بود، و بهشت به آسمان منتقل شده بود. بهشت مادرانگی اش را از دست داد، و تبدیل به یک طرحِ مردانه سلسله مراتبی شد. علی رغم تردیداتی که در این زمینه توسط دیگر محققان ایجاد شده است(2)، بعضی از اکوفمینیست ها این بازسازی های تاریخی را در مقام «جایگزینی» برای تاریخ پدرسالارانه، معتبر قلمداد می کنند. به بیان دیگر، ممکن است این ایده که پیشرفت تمدن به صورت حرکت از اشکال پیش- کشاورزی به کشاورزی، سپس به جامعه صنعتی و بعد پساصنعتی/ تکنولوژیک بوده است، خود به عنوان یک طرح اسطوره ای برساخته شده باشد. در نهایت با کاربرد روش فمینیستی، بعضی اکوفمینیست های دانشگاهی، اسطوره پدرسالارانه پیشرفت را از نو ارزیابی کرده، و مخصوصاً به تأثیر مخرب آن بر رابطه انسان– طبیعت توجه کردند. نسخه ای از این نقد در کتاب کارولین مرشانت با نام «مرگ طبیعت» دیده می شود.

ارتباط نمادین زن و طبیعت را به جز در دین، در زبان هم می توان شناسایی کرد. بعضی از متفکران مخصوصاً بر ارتباط نمادین میان زبان طبیعت گرا و جنس گرا(3) متمرکز شده اند؛ به بیان دیگر، زبانی که زن و طبیعت غیرانسانی را با طبیعی کردن زن و زنانه کردن طبیعت، در موقعیت فرودستی و پایین تر قرار می دهد. برای مثال، بسیاری بیان کرده اند که زبان جنسی- جنسیتی که در آن استعاره «مادر طبیعت» به کار می رود، به صورت بالقوه اجازه می دهد که زنان تحت سلطه قرار گیرند. طبیعت اغلب با واژگان زنانه و جنسی توصیف می شود: به طبیعت «تجاوز» شده است، بر طبیعت «غلبه» شده است، طبیعت به تصرف درآمده است، کنترل شده است، حفر شده است. به «رازهای» طبیعت «رسوخ شده»، و رحمش در خدمت «مردان علم» درآمده است. «درخت باکره» بریده شده و بر زمین افتاده است. در «خاک بارور» کشت شده، و زمینی که نکاشته مانده «عقیم» و بی حاصل است. ادعا آن است که این زبان که طبیعت را اینگونه زنانه می کند و زن را طبیعت گونه می سازد، بازنما و پایدارکننده فرودستی این هر دو است، و نشان می دهد که مغلوب ساختن زنان و طبیعت (و نیز حیوانات) تا چه اندازه عملاً یک امر فرهنگی است. همچنین زنان در فرهنگ و ادبیات غربی، اغلب با استعاره های حیوانی (مانند گاو، روباه، مرغ، مار، سگ ماده، سگ آبی، خفاش پیر، گربه و ...) توصیف می شوند.

به همین سیاق دغدغه هایی در مورد ارتباط میان زبانی که زنان، طبیعت و سلاح های هسته ای را توصیف می کند، وجود داشته است. کارول کوهن، مدیر مرکز جنسیت، امنیت و حقوق بشر در دانشگاه ماساچوست، در یک پژوهش جالب، یک سال بر روی زبان مورد استفاده کارشناسان امور دفاع هسته ای در آمریکا تحقیق کرده است. وی نشان می دهد که چگونه این کارشناسان عمدتاً از زبانی جنسی برای توصیف سلاح های هسته ای استفاده می کنند:

«...من کنجکاو بودم بدانم در گفتمان کار‌شناسان دفاعی مضامین نهان جنسی تا چه حد کاربرد دارد؟ آنچه یافتم دور از انتظار بود. [...] سخنرانی‌ها پر بود از عباراتی چون سکوهای عمودی بالابرنده پرتاب، نسبت وزن به قدرت پیش ‌برندگی، تسلیم نرم، دخول عمیق و مزایای نسبی حملات کشدار در مقایسه با حملات منقطع. حتی یکی از مشاوران نظامی شورای امنیت ملی از «تخلیه ۷۰ تا ۸۰ درصدقدرت انفجارمان در یک ضربت ارگاسمی» سخن گفت.»

وی با نگرانی نتیجه می گیرد که استفاده از زبان توصیفی جنسی، جنسیتی و استعاره هایی درباره زنان و کودکان، به این کارشناسان امکان می دهد که خاصیت مخرب و ویرانگر بمب های هسته ای را نادیده بگیرند و گفتمان خودشان را درباره تولید و گسترش سلاح های اتمی به عنوان گفتمانی عقلانی و واقع گرایانه جا بزنند و به تولید و گسترش سلاح های هسته ای مشروعیت ببخشند.
#سیمین_یکتایی
#اکوفمنیسم
#کارول_کوهن

وبلاگ، اینستاگرام و فیس بوک ساحت زیست را برای دیدن مطالب بیشتر دنبال کنید:

http://sahatzist.blogfa.com/