مثلث «رسانه‌ی ملّی»، «سیاست‌زدگی» و «بی‌تفاوتی جامعه به محیط‌زیست». انوشه

مثلث «رسانه‌ی ملّی»، «سیاست‌زدگی» و «بی‌تفاوتی جامعه به محیط‌زیست»
@sahatzist
زهرا انوشه
سیاست‌زدگی دست کم در چند دهه‌ی اخیر از عبارت‌های پرکاربُرد برای توصیف جامعه‌ی ایرانی بوده است؛ البته با این توضیح که نه در مجامع رسمی، آکادمیک یا رسانه‌های دولتی، بلکه ما آن‌را در اقرارهای جاری ناخودآگاه، دیالوگ‌های تاکسی، جمع‌های خانوادگی، یادداشت‌های روزنامه‌نگاران آزاد و گفت‌وگوهای کارشناسی بعضی نشریات و حتّی در مضامین دست‌مایه‌ی طنزهای روز شنیده و خوانده‌ایم. این موضوع، جایی به معضلات محیط زیستی عمیق کشورمان مربوط می‌شود که هنوز، «فرهنگ محیط‌زیستی» به مثابه یک ژست روشنفکری و حتّی بورژوازی در بطن خرد جمعی ما، به جرأت می‌توان گفت که مطرود و منزوی است. حال، پرسشی در این رابطه پیش می‌آید که وقتی از سیاست‌زدگی در یک جامعه صحبت می‌شود، دقیقاً منظور چیست و چه شاخصی می‌تواند داشته باشد؟
@sahatzist
دکتر ناصر فکوهی -انسان‌شناس، نویسنده و مترجم ایرانی و استاد گروه انسان‌شناسی دانشگاه تهران- طی گفت‌وگویی که اسفندماه سال 93 با روزنامه‌ی اعتماد انجام داده بود، این پدیده و تفاوت آن با جامعه‌ی سیاسی را این‌گونه تعریف می‌کند:
@sahatzist
«یک جامعه‌ی سیاسی در جهان امروز یعنی جامعه‌ای باز که نسبت به حقوق و وظایف خود کاملاً یا تا حدّ زیادی آگاه است و هر اندازه هم فرآیندهای سرکوب و مافیا و فساد و شرایط آمرانه در آن وجود داشته باشند، آن‌ها را به‌سادگی نپذیرفته و اجازه نمی‌دهد که این فرآیندها جامعه را کاملاً تخریب کنند و مانع بازسازی دموکراتیکش شوند. مثلاً نگاه کنید به دموکراسی‌های قدیمی اروپا و به‌ویژه به آخرین دولت‌های رفاه در کشورهایی همچون اسکاندیناوی؛ در برابر این امر، ما جامعه‌ای هستیم به شدّت سیاست‌زده؛ یعنی جامعه‌ای که همه‌ی مصیبت‌ها و همه‌ی آرزوهای خود را در امر سیاسی و نه امر عمومی می‌بیند...»
@sahatzist
حال با نیم‌نگاهی به این‌که مسئله‌ی «محیط زیست»، به شکلی واقعی در دنیای امروز، محور مناسبات سیاسی و دیپلماتیک دنیاست و دولت‌مردان ما در همه‌ی ادوار نیز از قاعده‌ی این دغدغه‌های بین‌المللی مستثنی نبوده و از مشارکت و گاهی حتّی فعال‌نمایی در معاهدات جهانی محیط زیستی ناگزیرند، برگردیم به این‌ پرسش که آیا ما یک جامعه‌ی سیاسی هستیم یا سیاست‌زده؟ بر مبنای تعریف دکتر فکوهی و اقرار قلبی خودمان، بی‌شک آثار سیاست‌زدگی در ما، پررنگ‌تر از سیاسی بودن است؛ ما هنوز مجدّانه در فرآیند دموکراتیک انتخابات شرکت می‌کنیم ولی بیشتر از آن‌که به روح دموکراسی متعهّد باشیم و به انتخاب افرادی شایسته فکر کنیم، برای به عرصه رساندن کسانی عرق می‌ریزیم که به منافع و باورهای شخصی ما به هرقیمتی متعهّد باشند؛ یعنی همان اصل که سیاست برای ما قمار بر سرِ حفظ قدرت سیاسی موافق است و مسلّماً برد و باخت‎های شخصی دارد. چرا چنین است؟
@sahatzist
برای خواندن ادامه مطلب روی INSTANT VIEW کلیک کنید:
نکته: برای دسترسی به لینک زیر با رایانه از فیلتر شکن استفاده کنید اما در صورتی که از تلفن همراه استفاده می کنید نیازی به فیلترشکن ندارید.
https://goo.gl/SwrNV4