آیا گیاه خواری یک فضیلت اخلاقی است؟. دوم: منظر انسانی برتر از منظر سایر جانداران

آیا گیاه خواری یک فضیلت اخلاقی است؟
@sahatzist
قسمت دوم : منظر انسانی برتر از منظر سایر جانداران

🖋 آرش نراقی؛ آرش نراقی با نام مستعار احمد نراقی (زاده ۱۳۴۵ در تهران) نویسنده، مترجم، دانشیار کالج موروین است. عمدهٔ فعالیت‌های وی در زمینهٔ فلسفهٔ دین و معرفت‌شناسی است
@sahatzist
منبع : تارنمای صدانت

هواداران “اصل انسان-محوری” استدلال می کنند که انسانها پاره ای ویژگیهای منحصر به فرد و ممتاز دارند که به اعتبار آن می توان به نحو موّجهی آنها را (اخلاقاً) برتر از سایر موجودات زنده دانست. برای مثال، یکی از آن ویژگیها این است که انسانها از قوّه خرد برخوردارند.
اما چگونه می توان از این واقعیت که انسانها واجد پاره ای ویژگیهای ممتاز و منحصر به فرد هستند (به فرض صحت) منطقاً نتیجه گرفت که انسانها را باید از منظر اخلاقی بر سایر موجودات زنده برتر دانست؟
@sahatzist
در این استدلال دو اشکال اساسی نهفته است:
اوّل آنکه، به صرف آنکه انسان واجد ویژگی واقعی الف است (مثلاً واجد قوّه عقل است) نمی توان نتیجه گرفت که واقعیت الف همان”تفاوت اخلاقاً مربوطی” است که به اعتبار آن می توان انسانها را از سایر موجودات زنده اخلاقاً برتر دانست. برای آنکه از واقعیت الف برتری انسانها را بر سایر موجودات زنده نتیجه بگیریم به مقدمه دیگری هم نیاز داریم که نشان دهد ویژگی الف همان واقعیت “اخلاقاً مربوطی” است که در جست و جوی آن هستیم. در واقع در دل استدلال فوق صورتی از مغالطه “است” و “باید” نهفته است: مقدمه استدلال فوق یک گزاره توصیفی یا “است- دار” است (یعنی این گزاره که “انسانها واجد پاره ای ویژگیهای منحصر به فرد و ممتاز هستند”)، اما نتیجه آن استدلال یک گزاره تجویزی یا “باید-دار” است (یعنی این گزاره که “انسانها را باید از منظر اخلاقی بر سایر موجودات زنده برتر دانست”). از یک گزاره “است-دار” نامرکب به تنهایی نمی توان یک گزاره “باید-دار” را منطقاً نتیجه گرفت.
@sahatzist
دوّم آنکه، حتّی اگر بپذیریم که وجود پاره ای صفات ممتاز و منحصر به فرد در یک موجود زنده علی الاصول می تواند برتری اخلاقی آن موجود را بر سایر موجودات زنده موّجه سازد، در آن صورت چرا این استدلال را فقط به گونه انسانی منحصر کنیم؟ موجودات زنده دیگر نیز هر یک ویژگیهای ممتازی دارند که در گونه های دیگر یافت نمی شود. برای مثال، کبوتران توانایی شگفت انگیزی در جهت یابی دارند، یوزپلنگها توانایی منحصر به فردی در سریع دویدن دارند، گاوها و گوسفندان توانایی نشخوار کردن دارند، و غیره. چرا ویژگیهای ممتاز این موجودات را مایه برتری اخلاقی آنها بر انسانها ندانیم؟ آیا دلیلی وجود دارد که ویژگیهای ممتاز انسانها را ارزشمندتر از ویژگیهای ممتاز حیوانات دیگر فرض کنیم؟ بدون شک ویژگیهای ممتاز ما انسانها برای ما انسانها ارزشمندتر است، چرا که این خصوصیات ضامن بقا و مایه تأمین منافع ماست. اما ویژگیهای ممتاز گونه های دیگر موجودات زنده نیز برای آنها ارزشمندتر است، چرا که ضامن بقا و مایه تأمین منافع آنهاست. ما فقط درصورتی می توانیم ویژگیهای ممتاز خود را از ویژگیهای ممتاز موجودات زنده دیگر برتر بدانیم که منظر انسانی را (یعنی آن منظری که از دریچه آن ویژگیهای ما مهمتر و برتر جلوه می کند)، از منظر موجودات زنده دیگر (یعنی آن منظری که از دریچه آن ویژگیهای هر گونه برای آن گونه مهمتر و برتر جلوه می کند) ارزشمندتر تلقی کنیم.
@sahatzist
اما چرا باید منظر انسانی را برتر و ارزشمندتر از منظر سایر موجودات زنده بدانیم؟ درحدّی که من می دانم تنها دلیلی که تاکنون برای اثبات برتری منظر انسانی بر منظر سایر موجودات زنده ارائه شده است نهایتاً این است که انسانها خود برتر از سایر موجودات هستند. اما اگر “اصل انسان-محوری” را نهایتاً بر مبنای فرض برتری انسانها توجیه کنیم، آشکارا مصادره به مطلوب کرده ایم. البته ادعای من این نیست که هرگز نمی توان استدلالی غیردوری برای اثبات برتری اخلاقی انسانها یافت. اما در اینجا مسؤولیت اقامه برهان بر دوش قائلین “اصل انسان-محوری” است. در غیاب چنان استدلال غیردوری، لاجرم باید “اصل انسان-محوری” را نامعتبر دانست.
@sahatzist
ساحت زیست

http://s1.upzone.ir/73724/images_17.jpg