این مطلب تلخیصی است از گزارش روزنامه شرق پیرامون سمینار «سرمایه‌داری، سلطه، محیط‌زیست» که با حضور فرهادپور، گنجی و عیسی‌پور در موس

این مطلب تلخیصی است از گزارش روزنامه شرق پیرامون سمینار «سرمایه‌داری، سلطه، محیط‌زیست» که با حضور فرهادپور، گنجی و عیسی‌پور در موسسه پرسش برگزار شده بود:
قسمت اول :
@sahatzist
تخریب جهانی محیط‌زیست برای اولین‌بار مسئله بقای محیط‌زیست و ادامه گونه انسان را مطرح کرده است. امسال گرم‌ترین سال در صد سال گذشته بود. به‌جز گرمایش زمین بر اثر گازهای گلخانه‌ای، تغییر دمایی فصول در مناطق جغرافیایی، خشک‌سالی، ذوب‌شدن یخ‌های قطب و بالاآمدن سطح آب، سوراخ‌شدن لایه ازن، انقراض بسیاری از گونه‌های حیوانی، گیاهی و …، برخی دیگر از مشکلات محیط‌زیست هستند. ارتباط این تخریب گسترده با نیروهای تولیدی سرمایه‌داری در آثار مارکس و انگلس بحث شده است.
سرمایه‌داری، فقط با تخریب منابع اصلی ثروت یعنی زمین و کارگر است که در مسیر رشد قرار می‌گیرد. آیا حل بحران محیط‌زیست بدون توجه به نقش آن در تأمین ارزش و انباشت در فرماسیون سرمایه‌داری و بدون دگرگونی این فرماسیون، امکان‌پذیر است؟ چقدر می‌توان به اثرگذاری نهادهایی که در مورد محیط‌زیست فعالیت می‌کنند، امیدوار بود؟ وقتی نمونه اعلای آن حزب سبزهای آلمان بود که در اتحاد با مرکل از بمب‌های خوشه‌ای حمایت کرد!
@sahatzist
البته ذکر این نکته بدیهی است که آقای مراد فرهاد پور همچون همیشه به جای پرداختن مستقیم به مسئله محیط زیست سعی در ریشه یابی آن در سرمایه داری داشت و به همین جهت صحبت های ایشان بیشتر در نقد مستقیم سرمایه داری است. به همین جهت سعی شده تا این تلخیص حتی المقدور در ارتباط با رابطه محیط زیست و سرمایه داری باشد هر چند که ممکن است این کوشش ناموفق بوده باشد. در مجموع می توان لب و لباب سخن فرهاد پور را ترویج " گفتار ایدئولوژیک انکار" در جهان امروز و به‌صورت خاص، انکار بحران محیط‌زیست دانست. گفتاری با سخنگوهای فراوان؛ از ‌میلیاردرهای نیمه‌دیوانه آمریکایی، آنهایی که هنوز اصرار دارند بحرانی وجود ندارد گرفته تا اندیشمندانی مثل پوپر و هایک،که تقلا می‌کنند زمین‌شناسی و اکولوژی را از دایره علوم خارج بگذارند.
@sahatzist
◀️بحثم را با اصطلاحات بی‌معنا و گمراه‌کننده‌ «سرمایه‌داری هار»، «سرمایه‌داری نولیبرال هار»، «نولیبرالیسم تاچری هار» و… آغاز می‌کنم. گمراه‌کننده‌اند چون ما را به اشتباه می‌اندازند به‌طوری‌که انگار سرمایه‌داری غیرهار هم وجود دارد، انگار آینده‌ای غیراز نولیبرالیسم و جهانی‌شدن هم هست، انگار امکان بازگشت به دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ وجود دارد. حال آنکه همان‌گونه که مارکس پیش‌بینی کرده بود، مسئله اصلی، ذات سرمایه‌داری است؛ ذاتی که به شکل تاریخی تحقق پیدا می‌کند و با عطف‌به‌ماسبق پیش‌فرض‌های خود را برمی‌نهد. سرمایه‌داری در زمان مارکس شبیه امروز نبود اما چون توجه مارکس به ذات سرمایه‌داری بود، به‌درستی توانست سرمایه‌داری امروز را پیش‌بینی کند که چگونه شرایط گذشته را به‌عنوان پیش‌فرض خود برمی‌نهد.
@sahatzist
◀️صفت‌هایی مثل هار و افسار‌گسیخته چیزی به آن اضافه نمی‌کنند جز تصوری کاذب که گویی سرمایه‌داری غیرهار هم ممکن است. اگر بی‌معنابودن این اصطلاح را بپذیریم، پیش‌بینی رزا لوکزامبورگ اثبات خواهد شد: اینکه بشریت با انتخاب بین سوسیالیسم و توحش روبه‌روست. وضعیت کنونی جهان نه‌فقط تأیید این حرف است، بلکه یک گام به پیش، به ما نشان می‌دهد چون امروزه سوسیالیسم وجود ندارد بنابراین بشریت توحش را انتخاب کرده و شاهدیم که وضعیت کنونی ما چیزی نیست جز توحش. به همین خاطر بی‌دلیل است واژه‌ای به آن اضافه کنیم. چه بگوییم واقعیت، چه سرمایه‌داری و نولیبرالیسم و جهانی‌شدن و چه بگوییم توحش، همه یکی و مترادف هم هستند و به شکل‌های مختلف بیانگر وضعیتی هستند که در آن به‌سر می‌بریم. برای اثبات این بحث می‌توان به سوریه اشاره کرد که همه طرف‌های درگیر شکل جنگیدن‌شان معنایی جدید به توحش بخشیده است؛ ....
@sahatzist
ساحت زیست

http://s1.upzone.ir/49562/enjoy-capitalism-1301.jpg