فمنیسم و اخلاقیات زیست محیطی.. قسمت اول: فمنیسم چگونه با محیط زیست پیوند برقرار می‌کند؟

فمنیسم و اخلاقیات زیست محیطی

قسمت اول: فمنیسم چگونه با محیط زیست پیوند برقرار می کند؟

برگرفته از دایره المعارف فلسفه استنفورد به نقل از تارنمای وگان کایند
@sahatzist
بطور کلی، هرآنچه به نحوی به فهم ظلم نسبت به زنان کمک کند، یک موضوع فمنیستی است. تئوری های فمنیستی در تلاشند تا ظلم نسبت به زنان و علل و پیامدهای آن را تحلیل کرده و برای رهایی زنان، استراتژی و مسیر حرکت ارائه نمایند. تا اواسط دهه 70 میلادی، نویسندگان فمنیست این موضوع را مطرح کرده بودند که آیا طرز تفکرات پدرسالارانه نه تنها فرودستی و انقیاد گسترده ی زنان را تقویت کرده بلکه همین نقش را در مورد رنگین پوستان، حیوانات و طبیعت نیز داشته است. به عنوان نمونه، درسال 1974 شیلا کولین، اینگونه استدلال نمود که فرهنگ سلطه ی مردانه یا پدرسالاری از جانب چهار ستون به هم پیوسته حمایت می شود: تبعیض جنسی، تبعیض نژادی، استثمار طبقاتی و تخریب زیست محیطی.
@sahatzist
برخی مولفین همچون کینگ با تاکید بر اهمیت فمنیسم برای جریان زیست محیطی و جریان های رهایی بخشِ گوناگونِ دیگر، اینگونه استدلال میکنند که تحت سلطه قرار گرفتن زنان از جانب مردان، بطور تاریخی، صورت اولیه ی سلطه در جامعه ی بشری بوده که کلیه ی سلسله مراتب های دیگر – بر مبنای رتبه، کلاس و قدرت اجتماعی – از آن نشأت میگیرند. به عنوان نمونه، استثمار طبیعت توسط انسان را از این حیث که حاصل پیوند دادن طبیعت با جنس مونثی است که پیش تر توسط فرهنگ سلطه ی مردانه، تحت ستم و فرودستی واقع شده، می توان به عنوان ظهور و تعمیمی از ظلم نسبت به زنان تعبیر نمود. اما میان چندگانگی موضع گیری های فمنیستی، دیگر مولفان همچون پلام وود، ظلم نسبت به زنان را تنها یکی از وجوه موازی متعدد از ستم می دانند که همگی در یک ساختار ایدئولوژیک مشترک بوده و از جانب آن حمایت می شوند، ساختار ایدئولوژیکی که در آن یک دسته (دسته ی تسخیر کننده : خواه مذکر، سفید پوست یا انسان) از تعدادی اسبابِ ادراکی و خطابتی برای رجحان منافع/تمایلات خود نسبت به دسته ی دیگر (دسته ی تسخیر شونده : خواه مونث، رنگین پوست، یا حیوان) سود می جوید. وجوه به ظاهر متمایز ستم، وقتی توسط یک ساختار مشترک تسهیل شوند، می توانند متقابلاَ یکدیگر را تقویت نمایند .
@sahatzist
تمام نظریه پردازان فمنیست این ساختار ستم پیشه ی مشترک زیرین را "ذهنیت مردمحورانه" یا "پدر سالارانه" نمی نامند. اما عموما بر اینکه خصوصیات کلیدی این ساختار شامل "دوگانگی"، تفکر سلسله مراتبی و "منطق سلطه" می باشد، توافق وجود دارد که اگر نگوییم جزء لاینفک، حداقل نمود تعصب مرد-برتر-پندار یا شووینیسم مردانه هستند. بسیاری از نظریه پردازان فمنیست استدلال میکنند که این الگوهای تفکر و اندیشه نسبت به جهان، سایر صورت های تعصب (شووینیسم) را نیز قوت بخشیده و حمایت میکنند از جمله تعصب انسان-برتر-پندار یا شووینیسم انسانی (انسان-محوری)، که مسئول بخش اعظمی از استثمار و نابودی طبیعت توسط بشر است.
@sahatzist
ساحت زیست
#فمنیسم
#اکو_فمنیسم

http://s1.upzone.ir/67343/main-qimg-6a55e534cc0d9866c2373782808b3d86.png