سیاست و تفکر اضطراری. قسمت پنجم: جای خالی تفکر اضطراری محیط زیستی -نیهلیست‌ها

سیاست و تفکر اضطراری
قسمت پنجم: جای خالی تفکر اضطراری محیط زیستی -نیهلیست‌ها

🖋محمد جواد غلامرضا کاشی
برگرفته از وبلاگ "زاویه دید"
@sahatzist


3.فضای لذت جویانه نیهلیست‌ها

جهان این گروه‌ها را بیشتر در فضای مجازی می‌توان یافت. این گروه‌ها، اساساً نسبتی با مساله عمومی ندارند. آنها تنها به خود و گذر لحظه‌ای عمر می‌اندیشند. مشکلی به نام فاصله گیری زمانی و مکانی ندارند، آنها اساساً فاصله‌ای نمی‌گیرند. به خود و لحظه و آن خود می‌اندیشند. جهان شان تامین حال و لذت اکنون و حظ فردی است.
@sahatzist
البته انصاف حکم می‌کند همه نیهلیست‌ها را در یک گروه جا ندهیم. نیهلیست‌ها را می‌توان در دو گروه نیهلیست‌های شرور و نهیلیست‌های نجیب جا داد. نیهلیست‌های شرور کسانی هستند که نیهلیست‌اند و لذت طلب، اما لباس معنوی اسلام گرایان یا لباس عقلانی غرب گرایان را بر تن دارند. برای آنان دسترسی به خوان گسترده رانت و فرصت‌های اقتصادی و منزلتی مهم است. خرد حسابگر آنان حکم می‌کنند که بر حسب موقعیت لباس کسانی را بر تن کنند که بیشتر به بازی شان می‌گیرند. اگر بتوانند لباس این و اگر نتوانند لباس آن، و حتی اگر بتوانند زیر لباس این لباس آن را بر تن می‌کنند.
@sahatzist
دو فضای معنوی و عقلانی پیش گفته، هر دو بازیگران اصیل داشته است. اما هرچه می‌گذرد، در هر دو طیف آنان که رنگی از اصالت دارند، به عقب می‌روند و جلوی صحنه هر دو را همین نیهلیست‌های شرور اشغال می‌کنند. جالب است که به تدریج چهره‌های اصیل هر دو جناح، یکدیگر را پشت صحنه در می‌شناسند و به هم نزدیک می‌شوند و در پیش صحنه نیز، نیهلیست‌های شرور، در لباس‌های ناهمرنگ یکدیگر را می‌شناسند و برای افزون کردن سهمشان از سفره رانت با هم ستیز مصلحتی می‌کنند.

نیهیلیست‌های نجیب اما خیل عظیم جوانانی هستند که اصولاً شانسی برای ورود در بازی ندارند. به طور بنیادی نادیده گرفته شده‌اند و شانسی جز زندگی در حال ندارند. قربانی‌اند و چه جای گلایه از آنان که چرا به مسائل اضطراری زندگی جمعی نمی‌اندیشند. آنها مجال حل مسائل اضطراری خود را هم ندارند.
@sahatzist
سه فضایی که طرح کردم، همه در یک نکته همداستانند. آنها مساله امروز و اینجا و اکنون را نمی‌بینند. در حالیکه زندگی سیاسی اساساً معنایی جز آن ندارد که مردم برای وجوه اضطراری و مخاطرات جمعی که حیات آنها را تهدید می‌کند به طور نهادین شده فکر کنند. تفاوت مهم حیات سیاسی از حیات دینی یا حیات فلسفی و یا هنری دقیقا در همین وجه اضطراری بودن آن است. دین داران و عارفان و فیلسوفان می‌توانند هر چه می‌خواهند در آسمان استعلا پرواز کنند. اما مخاطراتی که در کمین امنیت، و رفاه و منزلت جمعی آنان است، بر عهده نهاد سیاست است. معضلات فلسفی به شخص فیلسوف، راه‌های پرپیج و خم سلوک به شخص عارف، نحوه جلب رضایت خداوند به شخص دین دار سپرده شده است. اما دلنگرانی نسبت به وجوه اضطراری زندگی جمعی به همگان سپرده شده است. هیچ کس قرار نیست حل مساله اضطراری همگان را بر دوش خود بگیرد. اضطرار همگان هنگامی که بر دوش اقلی از مردم است، آن اقل، اضطرار خود را جایگزین اضطرار همگان می‌کنند و می‌شود همین که هست.
@sahatzist
http://s1.upzone.ir/79584/68918_595.jpg