نقاب اقتصاد سیاسی بر چهره آب. منبع: وبلاگ دکتر محمد فاضلی. قسمت دهم (پایانی):

نقاب اقتصاد سیاسی بر چهره آب
منبع: وبلاگ دکتر محمد فاضلی
قسمت دهم(پایانی):
@sahatzist

فاضلی: بدنه بوروکراسی و هیدروکراسی ایران فهم دقیقی از lمسئله آب ندارد. هیدروکراسی و بوروکراسی آب در ایران تابع یک اقتصاد سیاسی پیچیده و آغشته به منافع سیاسی و اقتصادی است. اگر مطالعات فلسفه آب، جامعه شناسی آب، هیدروپلیتیک در غرب گسترش پیدا کرده و حقوق آب و دیپلماسی آب وجود دارد، این بوروکراسی [در ایران] توان درک، پذیرش و کاربست آن را در خود ایجاد نکرده است. میدان دادن به این گونه شناخت ها یعنی حد زدن و حریم گذاشتن برای کارهایی که برخی مایل اند انجام شود.
انواعی از تکنیک ها نظیر عدم انتشار داده ها، دستکاری داده ها، برآوردهای غیرواقعی تا زدن انگ «بی سواد» و «احساسی» به منتقدان در دستور کار قرار می گیرد تا دستور کار گذشته ادامه یابد. این گونه اقدامات نه فقط علیه منتقدان، بلکه علیه کسانی نظیر وزیر نیروی دولت یازدهم که خواهان بازنگری جدی در روندهای گذشته است هم انجام می شود. مقاومت سازمانی در برابر بازنگری و تغییر بسیار زیاد است. همین تکنیک هاست که روش های بدیل و پایدارتر را از دستور کار خارج می کند. سونامی فاجعه، بیش از آنکه نتیجه تغییر اقلیم و خشکسالی باشد، نتیجه بوروکراسی تنظیم کننده دستور کار توسعه و هیدروکراسی آب است. گفته می شود ایران همواره کشور کم آبی بوده است.
@sahatzist
درست است، اما بحران آب نداشتیم. این دو را از هم تفکیک کنید. مکزیک، کالیفرنیا و مصر هم کم آب هستند، اما با بحرانی مثل استفاده از ٩٠درصد آب های تجدیدپذیر روبه رو نیستند، حتی اگر هر کدام به ترتیب مشکل جدی فرونشست زمین، تنگنای جدی آب و برداشت بیش از ٤٠ درصد منابع آبی تجدیدپذیر را داشته باشند. تهدید اصلی آن است که نادانی و وزن لابی ها، قدرت سیاسی، شبکه منافع، مدل های ذهنی سیاست گذاران، وابستگی به مسیر طی شده را تقویت کند و مانع اصلاحات شود. موتور پیشران فاجعه در ایران سیاست و اقتصاد سیاسی توسعه است. اتفاقی که ما را به سمت فاجعه می برد، رویکرد ساده انگار، ایدئولوژیک و پیمانکارانه داشتن به آب است.
میان آبادی: در پایان بحث، سؤال سومی را که درباره مشکلات آب در آسیای غربی مطرح کردم جزئی تر بررسی کنیم: کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل گزارشی منتشر کرده که اذعان دارد بحران آب در دنیا یک بحران حکمرانی است، نه بحران کمبود آب. در گزارش ٢٠١٣ بانک توسعه آسیا (ADB) نیز آمده است: «کشورهای آسیایی با بحران آب ناشی از کمبود آب مواجه نیستند. این بحران ناشی از عدم مدیریت و سوءمدیریت است». علاوه بر این، پروژه ای به نام آیکو (ICOW) انجام شده که تنش های آبی کل دنیا را از سال ١٩٠٠ تا ٢٠٠١ در حوضه آمریکا، آسیا و اقیانوسیه بررسی کرده است. نتایج این مطالعات نشان داده تنش های ایجاد شده بر سر آب به علت سوءمدیریت و ضعف ساختار حکمرانی بوده است، نه کمبود آب.
@sahatzist
کمبود آب تنش ها را تشدید کرده، اما هیچ وقت عامل اصلی تنش نبوده است. بنابراین، کمبود آب هیچ وقت به معنای بحران آب نیست و بین کمبود آب و بحران آب یک حلقه مفقوده وجود دارد به نام «سوءمدیریت و ضعف حکمرانی». به بیان ساده، آنچه کمبود آب را به بحران آب تبدیل می کند، سوءمدیریت مدیران و سیاست گذاران آب است.
@sahatzist
http://s1.upzone.ir/39504/Per_Josol_Figure1.jpg