محیط زیست نیازمند نظریه پردازی است. نشرو بازنشر مطالب در این کانال به معنای تایید آن ها نیست. صفحه ما در اینستاگرام https://instagram.com/sahat_zist?utm_source=ig_profile_share&igshid=oiuzhhz712pw تماس و پیشنهادات: @sahatzistadmin @AnooshehZahra
چرایی مغفول ماندن محیط زیست. قسمت سوم: جعل راه حل کم آبی با سد سازی.. 🖋دکتر محمد فاضلی
چرایی مغفول ماندن محیط زیست
قسمت سوم : جعل راه حل کم آبی با سد سازی
🖋دکتر محمد فاضلی
این مقاله در شماره 31 مجله اندیشه پویا با عنوان «باید خشمگین باشیم: بحران محیط زیست و مسئولیت علوم اجتماعی» منتشر شده است.
@sahatzist
مسائل برساختهشده
برساختهشدن مسائل در فضای گفتمانی، واقعیتی است که در علوم اجتماعی و جامعهشناسی بهطور کلی و در حوزه جامعهشناسی محیط زیست بهطور خاص درباره آن بسیار گفته شده است. در حوزه محیط زیست هم برخی مسائل از قبیل «مسأله آب» توسط قدرت (منظور از قدرت صرفاً نظام حاکمیتی و سیاسی نیست، قدرت گاهی توسط یک شرکت خصوصی، پیمانکار، مشاور، رسانه و غیره اعمال میشود) برساخته شده است. برای مثال، ایران به این معنا کمآب است که میانگین بارندگی آن در مقایسه با دنیا بسیار کمتر است. اما راه بردن از تعریف مسأله کمآبی به ضرورت سدسازی یا طرحهای انتقال آب، نیازمند طی شدن فرایند برساختن مسأله آب و قدرت تکنولوژی سد یا انتقال آب به عنوان راهکار حل مسأله است. این برساختن از طریق تصویرسازی سدسازی به عنوان تکنولوژی پیشرو و نماد پیشرفت صنعتی، قدرت ملی و جلوه قدرت مهندسی و امکانی برای صادرات خدمات فنی-مهندسی صورت گرفته است.
@sahatzist
میتوان ادعا کرد که از میان همه مسائل توسعه و محیط زیست که میتوانسته است در دستور کار قرار گیرد – برای مثال مدیریت تقاضای آب – مسأله مدیریت تأمین آب، با تصویرسازی مشخصی از تکنولوژیهای سازهای آب و توسعه بهمثابه پیآمد نوع خاصی از نظام تأمین آب برساخته شده است. این برساختگی بدان معناست که سایر مسائل و حتی صورتهای دیگر طرح مسأله محیط زیست و توسعه از دستور کار خارج شدهاند.
@sahatzist
رانت فاشنشده
«رانت محیط زیست» ناکارآمدیهایی که علل اصلی بخش عمده بحرانهای مختلف و از جمله بحران محیط زیست در ایران بودهاند را از چشمها پنهان کرده است. خارج کردن محیط زیست از دستور کار و سبب شده است که بر خلاف ادبیات غنی سالها بحث درباره رانت نفت، رانت محیط زیست که فراگیرتر است نادیده باقی بماند. رانت محیط زیست در ایران بیش از رانت نفت بوده است. حتی میتوان گفت نفت نیز بخشی از محیط زیست است که به دلیل ویژگیهای خاص آن در گفتمان اقتصادیتری معنا پیدا کرده و جنبه محیطزیستی آن نادیده گرفته شده است.
رانت محیط زیست برای پوشاندن ناکارآمدیهای گوناگون، به کار برده شده است؛ ناکارآمدیهایی که اگر این رانت نبود، نظام اجتماعی و سیاسی ایران پیش از این مجبور به پاسخگویی و چارهاندیشی درباره آنها میشد. همانگونه که رانت نفت به دولتها اجازه داد بوروکراسی داشته باشند که 5 میلیون نفر در آن درست کار نکنند و حقوق بگیرند، یا به آنها اجازه داد که در حوزههای گوناگون رفتار ماجراجویانه داشته باشند، رانت محیط زیست نیز به دولت و ملت اجازه داد تا با میانگین عملکرد گندم زیر 3 تن به نیازهای کشور در کوتاهمدت و به گونهای ناپایدار پاسخ دهند؛ اما این پاسخگویی ناپایدار به قیمت اضافه کشت و اضافه برداشت از آبخوانها صورت پذیرفته است. اگر رانت محیط زیست – از جمله رانت آب و انرژی - نبود، نظام کشاورزی کشور باید پیش از اینها پاسخگوی این عملکرد خود بود که چرا در حالی که در مصر و فرانسه به ترتیب در هر هکتار 6.8 و 7.4 تن، محصول، برداشت میشود در ایران در هر هکتار بهطور متوسط زیر 3 تن، محصول برداشت میشود؟ زمانی که جشن خودکفایی گندم برگزار میشد سیستم باید پاسخ میداد که که این خودکفایی به صورت پایدار و با افزایش بهرهوری کسب شده یا با افزایش برداشت از آبهای زیرزمینی، افزایش مصرف کود شیمیایی و زیر کشت بردن اراضی بیشتر به قیمت بالا بردن میزان مصرف آبهای تجدیدپذیر.
هنگامی که سالانه حداقل 2 تا 4 میلیارد دلار به پشتوانه درآمدهای نفتی صرف ساخت سدهایی میشده است که پشت برخی از آنها آبی جمع نشده است، یا در برخی موارد منجر به نابودی تالابها و پاکتراشی جنگلها شدهاند؛ یا به پشتوانه همین درآمدهای نفتی گذرها و جادههایی ساخته شدهاند که کیفیت لازم را نداشتند؛ یا از وسط جنگل ابر جاده کشیده میشده است؛ باید نشان داده میشد که استفاده از رانت محیط زیست چرخهای را پدید آورده که چرخه رذیلت است. سهم محیط زیست در توسعه اقتصادی، نرخهای رشد، و شاخصهای عملکرد ارزیابی نشده و قیمت نداشتن نهادههای محیطزیستی، چرخهای از ناکارآمدی ناپایدارساز را در ایران رقم زده است. واقعیت آن است که علوم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هرگز به همان اندازه که از رانت نفت گفتهاند دربار