و.!!.. به بهانه‌ی پخش مستند از

#آموزش_جنسی_کودکان_و_نوجوانان
و
#ازدیاد_کشته_ها_در_تصادفات!!

به بهانه ی پخش مستند #یک_پیشنهاد_ساده از #تلویزیون
نوشته ی کارگردان.

1: این مستند، با صراحت به مقابله با بسیاری از هنجارهای عرفی رفته و سخن از آموزش به والدین برای رشد جنسی کودکانشان مطرح می کند. فیلمی که البته جان مایه ی اصلی آن سوال از چه باید کرد در فاصله نا معقول بلوغ تا ازدواج در کشور ماست؟

2: این روزها بسیاری در بهت و حیرت هستند که این فیلم چگونه اجازه پخش از تلویزیون را پیدا کرده؟ و سخنها بیشتر پیرامون حواشی پخش آن است. متاسفانه به نظر می رسد ما به عنوان فیلمسازان و دغدغه مندان مسائل اجتماعی وقتی در جامعه سوالی را مطرح می کنیم باید به دنبال گلوله برفی که با هزار سختی تولید کرده و با صد هزار مشقت اجازه حرکت یافته، بدویم و دائم مراقبش باشیم که ، مصادره به مطلوب نشود، از مسیر اصلی بیرون نزند، حواشی بر متن اصلی آن غلبه نکند ، وخلاصه هدف اصلی از تولید و حرکتش فراموش نشود.

3: این روزها چندصد هزار پیام به تلویزیون آمده که فعلا از محتوای آنها بی خبرم. چند صد پیام هم به تلفن همراه خود بنده آمده که مضمون اصلی همه ی انها #تشکر از #شجاعت بنده است. ضمن سپاسگزاری از دوستان عرض می کنم یکی از مهمترین مسائلی که باید متوجه آن باشم رساندن این پیام است که #ظرافت در طرح مسئله کم از #شجاعت نیست! { اگر بیش نباشد }. باید بدانیم که اگر تا چند سال پیش مشکل اصلی ما عدم گفتگو در مورد مسائل جنسی جامعه مان بود، امروز #سخن_گفتن_فله_ای! در خصوص زیست جنسی مان است که بیشترین خطر را ایجاد می کند. سکوت به همان میزان ضربه زننده است که، پراکنده گویی، پرگویی و درهم گویی.

4: به عنوان مثال یک نمونه این قشری گری، ایجاد شبهه در اذهان عمومی است که اگر آموزش به کودکان و نوجوانان می تواند شرایط بهتری برای زیست جنسی جامعه ما ایجاد کند؟، پس چرا در فلان کشور که آموزش هایی مرتبط با این حوزه را نیز داده است، میزان #روابط _غیر_شرعی هنوز بسیار است!.؟ یا پس چرا در فلان کشور اسلامی مرکز #فحشا دایر شده است؟

5: شرایط زیست جنسی در هر کشور، باید با فرهنگ، آداب، بوم، هنجارهای عرفی، سبقه تاریخی، و ... همان کشور مقایسه شود و پیشرفت و پسرفت آن با خودش قیاس شود. حال اگر گاهی مطالعه تطبیقی بین دو کشور انجام می گیرد، بهتر است بیشترین اشتراک را در این زمینه ها داشته باشند. { مفاهیمی همچون رابطه شرعی ، و ... مفاهیم ذهنی ماست! نه مردم جمهوری چک! }

6: آیا در کشورما که هیچ آمار مشخصی از وضعیت رابطه، سلامت، بهداشت و سایر امور مرتبط با زیست جنسی مان وجود ندارد می توانیم ادعا کنیم که ما چون هیچ آماری نداریم پس بحرانی هم نداریم و به طبع نیازی هم به آموزش نداریم؟ آیا می توانیم بگوییم صرف تشویق به ازدواج و چند ساعت آموزش قبل از ازدواج برای استفاده از کاندم و ... منجر به ازدیاد طلاق نخواهد شد؟ آیا می توانیم حکم کنیم که تنها راه حل، خویشتن داری نوجوانان و یا ازدواج موقت، یا هر راه حل دیگری است؟

7: خیر!. گتره ای سخن گفتن، تاکسی شنیده نقل کردن و صف نانوایی تحلیل کردن، دردی از ما دوا نمی کند! چه فیلمساز باشیم و چه کارشناس و چه مجری!. برای فهم بهتر موضوع و پاسخ دادن به آنها که گمان می کنند باید بلافاصله با آموزش دادن به والدین در جهت رشد جنسی کودکان یا ایجاد ساز و کار در نطام آموزشی یا تربیت مربیان متخصص، همه ی مشکلات جنسی ما رفع شود، مثالی می زنم.


8: اگر این دوستان معترض ، از سال 1373 تا 1386 میزان فوتی های ناشی از تصادفات کل کشور را رصد می کردند حتما باید با دیدن ازدیاد روز افزون کشته ها یقه همه آنها که بستن کمربند ایمنی را اجباری کرده، برای نبستن آن جریم