انتخابات، آموزش عمومی و بحران آب.. 🖋.. منبع: تارنمای انسان شناسی و فرهنگ

انتخابات، آموزش عمومی و بحران آب

🖋#جباررحمانی

منبع :تارنمای انسان شناسی و فرهنگ

قسمت اول : انتخابات به مثابۀ فرصت آموزش و ارتقای فرهنگ
@sahatzist
🔸یکی از مهم‎ترین ابعاد فضای انتخابی در ایران، شعارهای انتخاباتی است که به‎خوبی فضای عمومی دغدغه‌ها و نیازهای مردمی و مکانیسم‎های پرداختن به آنها را در رابطه با قدرت سیاسی نشان می‎دهد. تجربۀ عمومی از انتخابات بیانگر نوعی تعلیق قدرت و واژگون‎شدن رابطۀ بالادستی و پایین‎دستی است. همیشه مردم هستند که برای امورشان سراغ مقامات می‌روند، ولی این‎بار مسیر حرکت برعکس است؛ کسی که مقام بلندپایه‎ای (نمایندۀ مجلس/ خبرگان/ ریاست‎جمهوری یا حتی شورای اسلامی) است، به سراغ مردم می‎رود تا رأی جمع کند. در این فضای تعلیق قدرت و رابطۀ معکوس است که نیازها و دغدغه‌های مردمی به شعارهای انتخابات تبدیل می‎شوند تا بتوان فضای فکری ـ عاطفی رأی‎دهندگان را به سمت کاندیدای خاص جلب کنند. به همین دلیل شعارهای انتخاباتی بیانگر ذهنیت، دغدغه، خواسته‎ها و اولویت‎های مردم و سپس صاحبان قدرت است.
@sahatzist
🔸تجربۀ موجود بیانگر حسی از توخالی‎بودن شعارهای انتخاباتی و خلف وعده پس از آن است. حداقل در سطح نمایندگی مجلس و شورا، انتخابات به یک بازی صوری تبدیل شده‎است. فارغ از مسئلۀ صداقت و عدم صداقت کاندیداها، بخشی از این مسئله ناشی از ناآگاهی دقیق مردم از نیازها و مهم‎تر از همه راه‎های حل و مکانیسم‎های پیگیری آن است. به همین دلیل دغدغه‎ها در نهایت به شعارهای ضعیف و سطحی بدل می‌شوند که به‎راحتی قابل تخلف و فراموشی خواهند بود. در نتیجۀ این شرایط، با نوعی شعارزدگی بی‎محتوا و بی‎اثر مواجه می‎شویم که نه مردم می‎دانند دقیقاً چه می‎خواهند و صرفاً ایده‎های کلی و متکثری دارند و مبهم هم هست و نه کاندیداها دقیقاً می‎دانند چه قولی داده‎اند و لذا به‎راحتی از زیر بار مسئولیت می‎توانند شانه خالی کنند.
@sahatzist
🔸 از سوی دیگر، عموماً مهم‎ترین معنای انتخابات برای حکومت بازتولید مشروعیت ایدئولوژی و هژمونی خودش است و این مسئله در عریان‎ترین وجه یعنی بیان صریح ایدئولوژی و تقاضای باورمندی مردم به آن خودش را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر، باورمندی به ایدئولوژی دغدغۀ اصلی کاندیداهاست، زیرا تنها مقولۀ جدی و تعیین‎کنندۀ موقعیت کاندیدا در ساختار قدرت است. به همین دلیل کاندیداها نه بر اساس کارایی و سودمندی برای مردم، که بر اساس نسبتشان با ایدئولوژی حکومت تقسیم می‎شوند. توضیح اینکه شواهد نشان می‎دهد تفاوت دو جناح اصلی، در انتساب یا عدم انتساب به پیروی عملی از ولایت فقیه است. اما، این مسئله در فضایی که همۀ کاندیداها در قالب پذیرش اصل قانون اساسی و ولایت فقیه حق رقابت را دارند، نوعی دعوای بی‎فایده است؛ یعنی، رقیبان انتخاباتی محل نزاع را نه در راه حل‎های متفاوت برای مشکلات جامعه، که در موضوع مشترک و غیرقابل بحث منتقل کرده‎اند که در نهایت فایده‎ای برای مردم ندارد.
@sahatzist
🔸 این در حالی است که همۀ کاندیداها رسماً موقع ثبت نام پیروی از این اصل را اعلام کرده‎اند. در نتیجه، موضع غلط رقابت انتخاباتی در بلندمدت به هستۀ مرکزی نظام قدرت در ایران صدمه می‎زند. این در حالی است که این هستۀ اصلی، اصولاً نباید محل نزاع باشد. لذا، بخش زیادی از انرژی انتخاباتیِ ما صرف مجادله‎ای بی‎فایده برای مردم می‎شود، گویی ایدئولوژی جمهوری اسلامی همیشه در بحران است و باید با انتخابات آن را بازتولید کند. اگر در این شرایط، منازعه بر سر ایدئولوژی را برداریم، چیزی از انتخابات نخواهد ماند جز اندکی شعار کلیشه‎ای. این در حالی است که سودمندی و کارایی نظام چرخش قدرت در رفع نیازهای مردم (البته نیازهای واقعی و جدی جمعی و عمومی)، بیش از هرچیز موجب اقتدار نظام خواهد شد. لذا، در گفتمان انتخاباتی، لازم است موضع رقابت نه بر سر هستۀ نظام سیاسی ایران (اندیشۀ ولایت فقیه)، بلکه باید بر سر مسائل کاربردی و دقیق مدیریت کشور یا منطقه و شهر باشد.
@sahatzist
🔸از سوی دیگر، شاید مسئلۀ مبانی قدرت در ایران در جایی مانند کلان‎شهر تهران قابل طرح باشد، اما مسئله آنجاست که در شهرستان‎های کوچک هم حول این مسئله نزاع رخ می‎دهد. از این منظر بهتر است به جای رویکردی مکانیکی و سطحی به انتخابات به مثابۀ فضایی برای گسترش صوری ایدئولوژی سیاسی و بازتولید تبعیت ایدئولوژیک، آن را به مث