‍ ‍ ‍ ‍ ‍. شماره ۱۲ …

‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #معرفی_کتاب
شماره ۱۲

#صفیر_سیمرغ

از ماندگارترین نوشته‌های دکتر اسلامی‌ندوشن، سفرنامه‌هایی هستند که در طول عمر شکوهمند خود به هنگام مسافرت به گوشه و کنار ایران و جهان نگاشته‌اند(بیش از چهل کشور).

صفیر سیمرغ_ یکی از مهمّ‌ترین سفرنامه‌های ایشان‌_ یادداشت‌هایی از سفر به چند نقطه‌ی ایران و جهان(دوازده کشور) می‌باشد که نه تنها خواننده را همراه خود به آن نقاط می‌بَرَد بلکه جهان‌بینی و نگرشی عمیق به مسائل زندگی را نیز به او می‌آموزد؛
با خواندن قسمتی از مقدّمه‌ی کتاب، زیبایی و ارزش آن، رخ می‌نماید:
🌷🌷🌷🌷🌷
هر سفر دل‌بستنی است و دل کندنی، که یکی از پی دیگری می‌آید؛ و همین تسلسل و تداوم دل بستن‌ها و دل کندن‌هاست که شورانگیزی سفر را موجب می‌گردد.
خصوصیّت دیگر سفر آن است که در ورای تازگیهایش می‌نماید که تازه‌ای نیست؛ با همه‌ی تفاوت اقلیم‌ها و منظره‌ها، طبیعت همه جا به هم شبیه است، و انسان‌ها نیز به هم شبیه‌اند، هرچند در زبان یا سیما یا رنگ پوست متفاوت باشند.
از فروع که بگذریم، آدمیزاد در هر نقطه‌ی دنیا که باشد مسائل محدود و خاصّ دارد: جدائی و مهر و تنهایی و انس، دوستی و دشمنی، زشتی و زیبایی و جوانی و پیری و بیماری؛ غم نان،
آرزوهای دراز و عمر کوتاه، و آنگاه مرگ که پایانِ پایان‌هاست، و از همه عظیم‌تر است و بر هر عزیمتی نقطه‌ی انتها می‌نهد، و اگر زندگی بزرگ است برای آن است که مرگ به دنبالِ آن است؛ و بدون دریافتِ یکی، دیگری را نمی‌توان دریافت؛ و باز، لطف سفر در آن است که حديث زندگی و مرگ را از زبان‌های گوناگون می‌توان شنید.
و آنگاه در قبال فرد، و در مجموعی از فرد، جامعه را می‌بینیم که او نیز دنیای خود و مسئله‌های خاصّ خود دارد. می‌بینیم که چگونه سازمان یافته است، و در او، رابطه‌ی بین فرمانروا و فرمانبر چیست، و چه راه حل‌هائی برای زندگی اجتماعی یافته شده است و چه اصولی بر زندگی حاکم است و مواهب خاک را چگونه تقسیم می‌کنند؛ و خلاصه، کاروان بشریّت در این جامعه به چه سوئی روان است.
و این جامعه‌ها را از سه صورت خارج نمی‌بینیم:
یکی آنها که قانون و اخلاق بر آنها حکومت می‌کند؛ دوّم آنها که قانون بر آنها بیشتر حکومت می‌کند و اخلاق کمتر؛ سوم آنها که زور بر آنها حکومت می‌کند و قانون و اخلاق در درجه‌ی بسیار ضعیفی است؛ و در نظام این دسته‌ی سوم است که بدترین افراد، از میان مردم، اداره‌ی کشور را در دست دارند؛ و تأثّر انگیزترین منظره، دیدنِ کشور زیبا و گرانمایه‌ای است، اسیر در دست مشتی سفله، درحالی که بقیّه‌ی مردمش حيرت‌زده و دل‌مُرده شبی را به روز می‌رسانند، و چه بسا که زندگی را بر همدیگر تلخ می‌کنند.
سفر رفت و بازگشت است، نه تنها سیر در مکان بلکه در زمان نیز.
پس از پویش‌ها، باز برمیگردیم به همان نقطه‌ای که از آن عزیمت کرده‌ایم. هر نقطه، هم عزیمت‌گاه است و هم بازگشت، زیرا سِیر اصلی، در خود است، و به هر کجا برویم از خود نمی‌توان جدا شد؛ سِیر بیرونی، سِیر درون را بر می‌انگیزد، و این سِیر، رها شدن در خود است، غوطه زدن در خود؛ کشف اقلیم‌ها و افق‌های ناشناخته‌ی درون...
نام این مجموعه را «صفیر سیمرغ» نهادم و این نام را به تبرّک از عارف شهید شهاب‌الدّین سهروردی به عاریت گرفتم. سیمرغ، مرغ ایران کهن است، به سالخوردگی افسانه‌ها، مرغ حاکم بر دریا و زمین و فضا، چاره‌گر و همه چیزدان؛ رمز تلاش و جستجوی بشر، آفریده‌ای که همه جا هست و هیچ جا نیست. جز نامی از او نیست و با این حال، از هر موجودی موجودتر است، و هدف زندگی را در همان تلاش و جستن خلاصه می‌کند و این همان سر مشقی است که مرغ‌های عطّار در منطق‌الطّیر داده‌اند:
پر گشودن و رو به راه نهادن، در جمع بودن و از خود جدا نبودن...
"تجریش، بهمن ۱۳۵۲"
(صفیر سیمرغ،چاپ ششم:۱۳۸۱، ص۵ – ۷)
🌷🌷🌷🌷🌷
#صفیر_سیمرغ
چاپ ششم، تهران:۱۳۸۱،انتشارات یزدان، رقعی، ۴۸۸ص.

🆔 @sarv_e_sokhangoo