‍ ‍ ‍ 🌷تاریخ بخوانیم🌷. بخش اول؛

‍ ‍ ‍ 🌷تاریخ بخوانیم🌷
بخش اوّل؛

تنها در روبرویی با تاریخ است که ما می‌توانیم پشت سر خود را ببینیم.
آینده ناپیداست؛ و آنسو که جهانِ دیگر باشد، از آن ناپیداتر، پس ما می‌مانیم و گذشته، همان چند هزار سالی که در چینه‌دانِ تاریخ ضبط شده؛ دور و مبهم، ولی نه عاری از گویایی.

انسان در پیِ چه بوده است؟ بیش از هر چیز در پیِ آن که این زندگی که به او ارزانی گردیده از دست داده نشود، و به دنبال این مقصود به دامنِ انواعِ کوشش‌ها، ترفندها، ساحری و خیالگری دست زده است، و سرانجام چون دیده است که پایدار کردنِ هستی ناممکن است، بر آن شده است تا کیفیّت را جانشین کمّیّت نماید.
از آنجا که نمی‌شد پیر نشد، نمی‌شد نَمُرد، راهی جز این نمی‌ماند که زندگی از جهتِ «عرض» دراز گردد. اینجاست که امرِ گزینش در کار می‌آید:.
میوه‌ی بهتر، شکار بهتر، منظره‌ی دلنشین‌تر، جفتِ بهتر، نیرو و نفوذ بیشتر ... و از همین‌جا زیبایی، جای پای خود را در زندگی می‌نمایاند و از جهتی مرادف با خوبی قرار می‌گیرد؛ سرِ بی‌قرارِ خود را در گهواره‌ی آهنگ می‌آرماند.
با مرگ چه می‌شود کرد؟ آن هم راهی دارد:
تخیّل، دنیای دیگری را در برابر او می‌نهد؛ دنیایی درست شبیه به همین دنیا، منهای کمبودهایش، آدمی باید در آنجا همین نیازها و همین التذاذها را برآورده سازد: خوردن، جفت‌جویی، جذب كلّ مواهبی که در طبیعت شناخته شده‌اند.

#ایران_و_تنهایی‌اش

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی‌ندوشن

🆔 @sarv_e_sokhangoo