‍ ‍ ادب فارسی سرگذشت قومی را می‌سراید که در طلب بازیافت خود است، نمی‌داند که سر خود را بر چه بالینی بیارماند، چشم به راه است، گویی

‍ ‍ ادب فارسی سرگذشت قومی را می‌سراید که در طلبِ بازیافت خود است، نمی‌داند که سر خود را بر چه بالینی بیارماند، چشم به راه است، گویی گم کرده‌ای دارد. تاریخ چندان به این موضوع نپرداخته، ولی ادب فارسی از آن غافل نبوده و هر نیک و بدی بر سر این کشور آمده، آن را بازگو کرده است؛ در مقابل، خود در القاء و پرورش این نیک و بد سهم داشته؛ و به هر حال، طیّ چندین قرن، عرصه‌ی جغرافیایی وسیعی از کرانه‌ی چین تا مدیترانه، و از کشمیر و هند تا آسیای میانه را تحت نفوذ گرفته، و در میان ادبیات جهانی یکی از پرمایه‌ترین شناخته گردیده.
ادبیات فارسی جاذبه‌ای داشته که نظر بعضی از هوشمندترین افراد جهانی را به سوی خود جلب کرده است، ژول موهل فرانسوی سال‌های درازی را بر سر ترجمه‌ی "شاهنامه فردوسی" نهاد و نیکِلسون انگلیسی نزدیک به تمام عمر خود را مصروف به ترجمه‌ی "مثنوی معنوی" کرد.
ما بسیاری از چیزها را از دست دادیم ولی در مقابل چند شاهکار شعری گرفتیم. به قول حافظ:
این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد
اجر صبری است کز آن، شاخ نباتم دادند

ارزش این آثار در آن است که کلّ سرگذشت بشریّت و حدیث زندگی و مرگ را، به شیرین‌ترین بیان به سرودن گرفته‌اند.

#از_رودکی_تا_بهار

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی‌ندوشن

🆔 @sarv_e_sokhangoo