‍ ‍ موزه‌ی توپکاپی آئینه‌ی عبرتی است، وقتی انسان آنهمه جواهر قلنبه و زمخت را می‌بیند، متحیر می‌شود که روح بشر گاه گاه تا چه اندازه

‍ ‍ موزه‌ی توپکاپی آئینه‌ی عبرتی است، وقتی انسان آنهمه جواهر قلنبه و زمخت را می‌بیند، متحیّر می‌شود که روح بشر گاه گاه تا چه اندازه توانسته است سبکسر و پوچ پسند باشد. با دیدن زمرّد دو کیلوئی و الماس به درشتیِ قلوه سنگ، از هرچه جواهر است بیزار می‌شوید.
حتّی امروز هم هنگامی که بهای گزافی در ازای يك نگین پرداخته می‌شود، یکی از توجیه ناپذیرترین هوس‌های بشر در برابر چشم قرار می‌گیرد، که یادگاری است از خرافه پرستی و ساده دلی دوران کهن، به اضافه‌ی نخوت اشرافی دوره‌های شهرنشینی که بر اثر آن، زنان و مردان متمکّن و صاحب مقام می‌خواستند با سنگینی و درشتی سنگی که بر تن می‌آویختند، خود را از مردم عادّی و تنگدست ممتاز نشان دهند. باز اگر بشود مصرفی برای سنگ قیمتی قائل شد، آنجاست که بخواهد با تلاءلوء و جلوه‌ی خود، بر زیباییِ زنی بیفزاید. امّا اگر زمرّدی را ببینید که بر دسته‌ی خنجری نشانده شده است، یا بر حباب قلیان، یا رکاب و خُود؛ یا الماس و یاقوتی را ببینید که مرد کریهی را زینت کرده، یا حتّی از ریش او آویخته است(چنانکه فرعون)، آنگاه دیگر حیرت می‌کنید از خود پسندی‌های کودکانه‌ی انسان، و چون به یاد می‌آورید جنگهایی را که بر سر تصاحب جواهر در گرفته شده است و خونهایی که ریخته شده، سهمی را که این سنگ درخشان بی‌گناه در ظلمت و سبعیّت تاریخ داشته است، بهتر در می‌یابید.

#صفیر_سیمرغ

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی‌ندوشن

🆔 @sarv_e_sokhangoo