اشتباهات پرهزینه.. ✍دکتر پویا ناظران.. هفته پیش یکی از اساتید دانشگاه در یک روزنامه مطرح کرد که:

اشتباهات پرهزینه

✍دکتر پویا ناظران

هفته پیش یکی از اساتید دانشگاه در یک روزنامه مطرح کرد که:
«نرخ واقعی ارز که ما در یک مدل اقتصاد کلان آن را محاسبه کردیم، با توجه به وضعیت فعلی تولید باید رقمی در حدود ۴۳۱۳ تومان باشد.»

دو نکته در این گزاره رو تحلیل کنیم. اول «باید» رو، و بعد «۴۳۱۳» رو.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

🔹 «باید» رقمی در حدود ۴۳۱۳ تومن باشد:

بازار قیمت رو بر اساس نظر اقتصاددان‌ها تعیین نمی‌کنه که بخواهند بهش امر و نهی کنند. قیمت واقعی ارز اونجاییه که برای واردکننده می‌صرفه ارز صادرکننده رو بخره.

پس چرا اقتصاددانها هی نرخ ارز رو تخمین می‌زنند؟

مشکل از اینجا شروع می‌شه که دولت ما چون درآمد ارزی داره، گاهی میاد با صادرکننده رقابت می‌کنه و بنفع واردکننده ارز رو سرکوب می‌کنه. البته برخی هم مدعی‌ند که برعکس، دولت بضرر واردکننده داره ارز رو می‌کشه بالا.

لذا سوال می‌شه: ۱) آیا دولت بر نرخ ارز اثر می‌ذاره؟ ۲) این اثرگذاری بنفع کی و بضرر کیه؟

اگه یه بازار آزاد و شفاف، و یه حکمرانی اقتصادی شفاف داشتیم، جواب این سوالات معلوم می‌شد.

اما چون حکمرانی شفافی نداریم، باید نرخ تعادلی ارز رو تخمین بزنیم، تا در مقایسه تخمین با قیمت جاری، بفهمیم دولت دخالت می‌کنه یا نه، و بنفع چه گروهی؟

پس کارکرد این تخمین‌ها این نیست که بگیم نرخ ارز «باید» چقدر باشه. در نهایت، نرخ ارز در سطحی بیش از کشش واردکننده نمی‌مونه، و کشش واردکننده هم بستگی به کشش مصرف‌کننده داره. بطور کلی، وظیفه اقتصاددان دستور دادن به بازار نیست، بلکه تحلیلشه.

کارکرد تخمین ارز، تابوندن چراغ قوه بر حکمرانی اقتصادی غیرشفاف و مداخله‌جوی ماست، حکمرانی‌ای‌ که در لباس داوری، مدام درگیر بازی می‌شه، منتها در مورد میزان دخالتش در بازی صادق نیست.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

🔹 باید رقمی در حدود «۴۳۱۳» تومن باشد:

رقم «۴۳۱۳» دو تا اشکال داره، یکی در ۱۳ش هست و یکی در ۴۳۰۰ش.

وقتی می نویسیم ۴۳۱۳ تومن، با گزارش چهار رقم معنی‌دار عملاً داریم ادعا می‌کنیم که محاسبه ما اینقدر دقیقه که می‌دونیم ۴۳۱۲ تومن نیست، ۴۳۱۴ تومن هم نیست، بلکه ۴۳۱۳ تومنه. بدیهیه تصور ممکن بودن تخمینی با دقت ۱ تومن، ساده‌انگارانه‌ست. حالا بگذریم که نوسان روزانه بازار ارز هم بیشتر از این حرفهاست.

اگه یادتون باشه تو کتاب آزمایشگاه فیزیک اول دبیرستان در مورد «ارقام معنی‌دار» خوندیم.
شاید تو پستهای قبلی متوجه شده باشید که وقتی نرخی رو تخمین میزنم، رقم رو رُند می‌کنم. این رُند کردن تعداد ارقام معنی‌دار رو کم می‌کنه. کاستن از تعداد ارقام معنی‌دار بجهت تصدیق خطایی‌ست که از سادگی محاسبه حاصل می‌شه.

خب پس اگه بجای ۴۳۱۳، مثلا بگیم ۴۳۰۰، داشتن دو رقم معنی‌دار مشخص می‌کنه از یک بازه ۱۰۰ تومنی برای نرخ ارز صحبت میکنیم، چون دقت تخمین‌مون محدوده. در این حالت، مشکل تعداد ارقام معنی‌دار حل می‌شه، اما همین ۴۳۰۰ یه اشکال جدی داره.


اشکال ۴۳۰۰ چیه؟ ما در طول بهار ۹۷ دیدیم که دلار ۴۲۰۰ تومنی با چه ولعی خریده می‌شد؛ مشخصا یک نرخ رانتی بود. در طول چند ماه، اونهایی که تونستند دلار ۴۲۰۰ی بگیرند، رانتهای میلیاردی به جیب زدند.

برعکس ادعای شخص مقصر در توزیع اون رانت، قبل از تعیین رقم ۴۲۰۰، اقتصاددانها در جلسات سیاستگذاری متعدد، مخالفت خودشون با دلار ۴۲۰۰ تومنی رو اعلام کرده بودند.

اما خب یه عده هم بودند که واقعاً فکر می‌کردند نرخ ۴۲۰۰ برای اقتصاد مناسبه. اشتباه می‌کردند، اما سوء نیتی نداشتند. اینکه اون صداقت‌شون در اشتباه، تا چه حد مسوولیت‌شون نسبت به عواقب مفسدانه اون اشتباه رو می‌پوشونه قابل بحثه.

اما الان سوال من اینه که امروز که دیگه همه به عینه دیدیم دلار ۴۲۰۰ منجر به توزیع چه رانتهای کلان میلیاردی به افراد خاص می‌شه، وقتی کسی نرخی نزدیک ۴۲۰۰ رو توصیه می‌کنه، نیت‌ش چیه؟/کانال نگارنده :وقایع اقتصادیه

🔹ماهنامه اقتصادی اجتماعی شب چراغ:
@shabcheragh_monthly