👊دستور می‌دهم قیمت ‌ها بالا نروند..۱️⃣کنترل قیمت ‌ها تخصیص منابع را چوله می‌کند

👊دستور می‌دهم قیمت ‌ها بالا نروند

1️⃣کنترل قیمت ‌ها تخصیص منابع را چوله می‌کند. سقف قیمت‌ها که اجازه نمی‌دهد قیمتها از حداکثری مشخص بگذرند، کسری به‌وجود می‌آورد؛ و کف قیمتها (مثل حداقل دستمزد) که نمی‌گذارد قیمت از حداقلی مشخص پایین‌تر برود، مازاد ایجاد می‌کند.

2️⃣مکانیزم‌های دیگری جای نظام قیمت را می‌گیرند مثل صف بستن‌: در سال‌های ۱۹۷۳ و ۱۹۷۹ که دولت ایالات متحده سقفی برای قیمت بنزین تعیین کرد، رانندگان آمریکایی برای خرید بنزین مجبور بودند ساعت‌ها در صف منتظر بمانند. قیمت واقعی بنزین، که شامل قیمت نقدی آن و ارزشِ زمانی بود که برای انتظار صرف می‌شد، اغلب بالاتر از قیمتی بود که در فقدان کنترل قیمت وجود می‌داشت

مقداری از بنزین برای دوستان، مشتریان قدیمی، صاحبانِ روابطِ سیاسی، یا کسانی که می‌خواستند پول بیشتری خرج کنند، کنار گذاشته می‌شد.

3️⃣اشکال گریز از زیر بار کنترل قیمت‌ها هم نامحدودند

⛔️یکی از ساده‌ترین اشکال، کاستن از کیفیت است. در خلال جنگ جهانی دوم در ایالات متحده، چربی به همبرگر اضافه شد، آب‌نبات‌ها کوچک‌تر و بی‌کیفیت شدند
دولت می‌تواند با وضع استانداردهای خاص تولید (درصد بالایی از هر همبرگر را باید گوشت تشکیل دهد و ...) نظارت دولتی و کنترلِ قانونی، با پایین آمدن کیفیت مقابله کند. ولی در این صورت دیوان‌سالاری کنترل قیمت دولتی مدام بزرگ‌تر و پرخرج‌تر خواهد شد

⛔️یکی دیگر از اشکال گریز، روش خرید یک جنس به‌شرط خریداری جنسی دیگر است و..

🔚نتیجه‌ی کنترل قیمتها، پر شدن جیب توزیع‌کننده‌ها یا به‌وجود آمدن یک بازار سیاه تکامل‌یافته بود که کالاها در آن به‌طور پنهانی خرید و فروش می‌شد. قیمت‌ها در بازار سیاه، نه تنها از قیمت رسمی که حتی از قیمت غالب در بازار آزاد هم بالاتر می‌رود؛ زیرا خریداران معمولاً چاره‌ای ندارند و در صورت لو رفتن این معاملات، خریدار و فروشنده هردو مجازات می‌شوند. / منبع: بورژوا

ادامه را در ⚡️instant view بخوانید

https://goo.gl/dT99Dr
@shabcheragh_monthly