🖊 ایرج دانایی‌فرد و کوچ غریب سرمایه انسانی دیگری.. از سال ۵۷ سه خاطره دارم

🖊 ایرج دانایی‌فرد و کوچ غریب سرمایه انسانی دیگری

از سال ۵۷ سه خاطره دارم. دو مورد عمومی است و یک مورد شخصی. حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین، شعله‌ور شدن قیام ضد سلطنتی و به بار نشستن آن چند ماهی بعد از جام جهانی و از دست دادن مادرم چند روزی پس از پیروزی انقلاب در اسفند ۵۷.

بامداد ۱۷ خرداد ۵۷: مادرم که می‌داند عاشق فوتبال‌ام، با شنیدن صدای تلویزیون همسایه، به سراغم می‌آید و از خواب بیدارم می‌کند: "پاشو مسابقه فوتبال ایران است". پا می‌شوم و تنهایی، در سن ۱۲ سالگی، به تماشای بازی می‌نشینم. آندرانیک اسکندریان اولین گل را می‌زند اما به دروازه خودی. اسکاتلند با یک گل در اواخر نیمه اول جلو می‌افتد. در دقیقه ۶۰ ، ایرج دانایی‌فرد، توپی را در گوشه چپ میدان دریافت می‌کند و با عبور از سد کاپیتان اسکاتلند از زاویه‌ای بسته به‌سوی دروازه شکیک می‌کند. توپ از خط دروازه عبور می‌کند و بر روی تور می‌نشیند. ایران یک اسکاتلند یک. بهترین نتیجه تیم ملی در ان جام جهانی.

بعد از پیروزی انقلاب، دانایی فرد در سال ۱۳۵۹ چند بازی دیگر با پیرآهن تیم ملی به میدان رفت. با شروع جنگ و تعطیلی مسابقات، او همچون برخی از هم‌بازی‌هایش جلای وطن کرد و ساکن آمریکا شد. برای مدتی در تیم تولسا در اوکلاهما سیتی بازی کرد و به مناسبت خداحافظی پله از تیم کاسموس، با تیم منتخب جهان،به همراه آندرانیک اسکندریان، به میدان رفت و در برابر نام‌آوران جهانی چون پله و بکن بائر و کرایف بازی کرد و خوش درخشید.

طی سال‌های طولانی گذشته خبری از او در ایران نبود. کسی که همچون مریم میرزاخانی نابغه‌ای در عرصه فوتبال بود. اینکه چرا به رغم رفت و امدش با ایران، ترجیح داد کنج خلوت را اختیار کند و به‌دور از فوتبال ایران، روزها و شب‌ها را دوره کند نیاز به تامّل دارد. شاید فکر می‌کرد در فوتبالی که به تعبیر فروغ:
"در سرزمین قدکوتاهان
معیارهای سنجش
همیشه بر مدار صفر
سفر کرده است"
جایی برای او نیست. پس چه بهتر که به تعبیر شاملو تن به کوچ غریب بدهد و ایمان به یکرنگی و صداقت را معنا کند:
"کوچ غریب را به‌یاد آر
از غربتی به غربتی دیگر
تا جست و جوی ایمان
تنها فضیلت ما باشد

به‌یاد آر
که تاریخ ما بی‌قراری بود
نه باوری نه وطنی
نه جخ امروز از مادر نزاده‌ام"

ایرج دانایی‌فردها همچون هنرمندان نام‌آور و دانشمندان برجسته، جزیی از سرمایه انسانی جامعه ما هستند. وقتی کوچ می‌کنند و می‌روند، این سرمایه به‌راحتی از دست می‌رود و اقتصاد و جامعه در معرض تندبادهای مختلف قرار می‌گیرد. یکی از شاخص‌ها و نشانه‌های مهم قرار گرفتن ایران در مسیر توسعه پایدار، حفظ سرمایه‌های انسانی جدید و بازگشت سرمایه‌های انسانی پیشکسوت فعال در عرصه‌های هنری و ورزشی و علمی ساکن در خارج از کشور‌ است. این نیز زمانی میسور می‌شود که اتّفاقات مهمی در عرصه نظام حکمرانی رخ بدهد. تا زمانی که فرار مغزها و نوابغ در کار است، امیدی به قرار گرفتن اقتصاد در مسیر توسعه پایدار نیست. نیازی به مباحث پیچیده اقتصادی و مدیریتی و تکنولوژیک نیست. همین شاخص و روند آن گویای بسیاری چیزهاست.

۲۵ آذر ۱۳۹۷
علی دینی ترکمانی
@alidinee

🔹ماهنامه اقتصادی اجتماعی شب چراغ:
@m_ali_mokhtari