💠 ورزش قهرمانی: رقابت آشکار یا خشونت پنهان؟

💠 ورزش قهرماني: رقابت آشكار يا خشونت پنهان؟

🖋سید محمد موسوی


توماس هابز فيلسوف قرن هفدهم حالت طبيعي انسان ها را "جنگ همه با همه" مي داند.هابز معتقد است از آنجايي كه منابع طبيعت محدود است، بشر براي رسيدن به اين منابع نيازمند مقادير قابل توجهي از قدرت است. رقابت براي كسب قدرت انسان را درگير يك نزاع دائمي و خشونت هميشگي ميكند.

ورزش قهرماني ابعاد و اهداف متنوعي دارد. شايد اهم اين اهداف كسب مدال يا مقام و دستمزد حرفه اي قابل توجه باشد. كمبود اماكن ورزشي در سطح حرفه اي ،معدود بودن مسابقات و توزيع مدالها و همچنين تعداد محدود ورزشكاران مدال آور نشان از فقر منابع هدف در چشم انداز ورزشكاران حرفه اي ( با نگاه هابزي) دارد.

در سطح خرد و در درون باشگاهها، ورزشكاران در رتبه هاي منزلتي مختلف از نظر كسوت، سطح فني،سواد رسانه اي و عمومي و محبوبيت قرار ميگيرند.

رسيدن از ورزشكار آماتور به حرفه اي
از ورزشكار حرفه اي به ورزشكار مدال آور
و از ورزشكار مدال آور به ورزشكار محبوب(براي حضور در فضاهاي تبليغات و برندينگ)، ورزشكار را در يك حالت آماده باش و رقابت(نزاع) دائمي قرار ميدهد.

ورزشكار جوان و جوياي نام، رفتار حمايت و يا خشونت ورزشكار صاحب اعتبار را در باشگاه ديده و سعي در تصاحب جايگاه و منزلت او دارد. او به زودي همه مراحل را طي كرده و در جايگاه بالاتر قرار ميگيرد و اين چرخه به همين قرار ادامه خواهد يافت.

به نظر نگارنده، دست كم در ايران اين چرخه با خشونت كم بيش همراه است.
خشونتهايي نظير تحقير و ناديده انگاشتن ورزشكاران تازه وارد يا شهرستاني، عدم توجه رسانه ها به ايشان، تشكيل باندهاي قدرت در درون باشگاهها و قس علي هذا.

اين خشونت ها از درون باشگاهها به سكوها،مطبوعات و گاهي مقامات مسئول تسري مي يابد.
به نظر ميرسد شيوه علمي و آكادميك در پرورش استعدادهاي ورزشي و ايجاد ساختارهاي صحيح و شفاف و مدرس محور، بتواند رقابتهاي درون باشگاهي و فردي را از حالت يله گي به شكل ساختارمند دراورد و همگان از رقابت ورزشي لذت ببرند و شعف و شادمانی در قالب رقابت سالم و آشکار و به دور از خشونت پنهان در سطح جامعه فراگیر شود.
@sociology_of_sport