💢جامعه شناسی بدن: برساخت بکارت. ✍منصوره موسوی.. 🔰دراغلب جوامع سنتی شاخص و خانواده آن‌هاست

💢جامعه شناسی بدن: برساخت بکارت
✍منصوره موسوی

🔰#بکارت دراغلب جوامع سنتی شاخص #آبروی_زنان و خانواده آن‌هاست. مفهوم بکارت و عفت زن در نظام فرهنگی این جوامع، واقعیتی محوری دارد و افتخار و شرافت مردان عمدتا به رفتار جنسی زنان مرتبط است. بکارت شاخص اجتماعی مهمی است زیرا ارزشمندی زن به حفظ بکارت تا شب عروسی بستگی دارد. در این جوامع ازدواج نهاد محوری جامعه محسوب می‌شود، و بکارت، به هنگام ازدواج ارزشمندترین صفت برای زن به شمار می‌رود.

🔰بکارت زن شاخص #شرافت_مردان نیز هست به همین دلیل باعث کنترل زنان بوسیله مردان می‌شود و رفتار زنان را در طول زندگی‌شان شکل می‌بخشد وکنترل می‌کند، در حالی که مردان از این الزام اجتماعی آزاد هستند. زیرا این گونه القا می‌شود که آبروی خانواده به پاکدامنی جنسی زنان بستگی دارد.

🔰کنترل سختگیرانه و محدود کردن تحرک زنها، وسواس زن‌ها را نسبت به این موضوع تقویت می‌کند و حضورشان را در جامعه، مقید و محدود می‌کند.

🔰خانواده‌ای که آبرویش در خطر است با همه توان خود از بکارت دخترانش محافظت می‌کند. مردان خویشاوند (مانند پدر، برادر، عمو، و گاه پسرعمو) و همه زنان مسن خانواده نگران می‌شوند و در حفاظت از حیثیت‌شان دخالت می‌کنند. بدیهی است که زن نیز از طریق خویشتنداری و خود کنترلی در این نظم، مشارکت فعال دارد.

🔰زنان از دوران خردسالی در ترس مداوم از دست دادن بکارتشان و مواجه شدن با پیامدهای ناگوار آن زندگی می‌کنند. این ترس که کم کم به دختربچه‌ها القا می‌شود، به بخشی از زندگی و تجربه روزمره آنها تبدیل می‌شود.

🔰اگر بکارت زن از بین برود، همه چیز به طور غم انگیزی برای زن و خانواده اش تغییر می‌کند؛ همه چیز از دست می‌رود؛ آبرو، جایگاه و شاید حتی زندگی زن (آن چه که به #قتل_ناموسی نامیده می‌شود.)

🔰به همین دلیل کابوس هر زنی از دست دادن بکارت در اثر تجاوز جنسی است. سنتی وجود دارد که توسط قوانین نیز حمایت می‌شود، مبنی بر این که اگر خانواده دختر از متجاوز بخواهند (و الا ّمجبور نیست) که با دخترشان که مورد تجاوز او قرار گرفته ازدواج کند، او با قربانی ازدواج می‌کند. با این کار، متجاوز از پیگرد قانونی رهایی می‌یابد، اما اغلب اتفاق می‌افتد که او پس از مدت کوتاهی، «زن» را طلاق می‌دهد و در واقع از طریق ازدواج از مجازات رها می شود. این سنت و قانون نشان می‌دهد که بکارت به ازدواج دختران خانواده گره خورده است. از زاویه ای دیگر، در فرهنگی که باکره نبودن(چه بخاطر تجاوز و چه به دلخواه) پذیرفته نمی‌شود، این نوع توافق به مدد ازدواج شانسی را برای قربانی تجاوز نیز فراهم می‌کند. زیرا زن بکارت خود را در جامعه ای به اجبار از دست داده است که نسبت به آن وسواس فوق العاده ای وجود دارد و او را از احساس قدرت، غرور و جایگاهی که زن باکره دارد، محروم ساخته است. این سنت، مسئولیت زن در این تخلف را انکار می‌کند.

🔰علاوه بر این، بکارت برای زن بیش از آنکه بیان آبرو و #نجابت باشد؛ به عنوان شکل اساسی #تبعیض و امری بدون عذر و بهانه، تجربه می‌شود. مسئله اینست: باکره بودن یا باکره نبودن ، بدون حدوسط. این انضباط اجتماعی بسیار مطلق است و نشان دهنده سختگیری اجتماعی بر بدن و امر جنسی زن است. استقلال زن در داشتن حق بر بدنش نقض می‌شود و در نتیجه اعتماد به نفس و عزت نفسش را از او می‌گیرد و ناآگاه بودن و چشم و گوش بسته بودنش تشویق می‌شود.

🔰بنابراین کنترل امر جنسی زن منحصر به #تست_بکارت در شب عروسی یا پیش از ازدواج نیست، بلکه بخشی از مناسباتی است که زن باید به قواعد آبرو و عفت احترام بگذارد. شکست در تست بکارت، نه تنها برای عروس جوان، بلکه برای خانواده اش نیز پیامدهایی جدی دارد.

🔰با این حال، سوال این است در جهانی که گرایش به ایده آل برابری جنسیتی وجود دارد، جامعه چگونه این نوع تبعیض جنسیتی را تحمل می‌کند (تا آنجا که حتی اخیرا گرایش قابل توجهی از تقاضای روزافزون برای عمل جراحی ترمیم هایمن بوجود آمده است)؟ اگرچه حفظ بکارت تا زمان ازدواج به لحاظ فرهنگی بسیار ریشه دار است اما بقول امین معلوف: «سنتها فقط تا جایی شایسته احترام هستنند، که به حقوق اساسی مردان و زنان احترام بگذارند». اکنون وقت آن رسیده است که بسیاری از تابوهایی بررسی شوند که جنسیت و مهمتر از آن، اسطوره تبعیض آمیز بکارت، را در بر گرفته‌اند.

🔰این که چگونه و از چه زمانی این امر بیولوژیک، به امر اجتماعی و فرهنگی تبدیل شد در حوصله این نوشته کوتاه نمی‌گنجد اما واضح است که مانند بسیاری از مسائل مرتبط با زندگی انسانها، در بستر حوادث تاریخی و سیاسی و اجتماعی، شکل فرهنگی و حتی اسطوره‌ای به خود گرفته است.
(Text 1)

@sociology_of_sport