مضمون کتاب همانطور که گفته شد، جزییات فوتبال ایران است اما روایت کتاب به گونه‌ای است که گویی در حال خواند رمان هستید

مضمون کتاب همانطور که گفته شد، جزییات فوتبال ایران است اما روایت کتاب به گونه ای است که گویی در حال خواند رمان هستید. در توضیح باید گفت یکی از مؤلفه های مهم رمان «روایت» است و دیگری «شخصیت»؛ که هر دو در این کتاب حضور دارند. صدر هم روایت می کند و هم راوی دارد که گاهی با آنچه در رمان به آن می گوییم «شخصیت»، قرابت دارد. گرچه به جهت بار تاریخی و وقایع نگاری، کتاب رمان نیست اما می شود نام رمان گونه روی آن گذاشت. حتی گاهی احساس می کنید به جهت جذابیت هایی که نویسنده در روایت ماجرا ایجاد کند، یک رمان پرفراز ونشیب می خوانید: «شنیدن خبر نخستین پیروزی تیم ملی پس از انقلاب. شنیدن خبر پیروزی در مسابقات مقدماتی فوتبال المپیک مسکو 1980. شنیدن خبر پشت سر گذاشتن چین و کره. شنیدن خبر پیروزی با چهار گل برابر میزبان. برابر شیر برفی سنگاپور در آخرین دیدار. با دو گل حسین فرکی و گل های بهتاش فریبا و عبدالرضا برزگری. با کاپیتانی علی پروین. با ورود هدایت شعار غفاری به عنوان چهره ای نوظهور. شنیدن و خواندن. تلویزیون بازی ها را پخش نمی کند. بار دیگر از قدرت تصور بهره می برید. بار دیگر گل ها را مجسم می کنید. حرکات و دریبل ها را. بار دیگر به عکس ها رو می آورید. به عکسی که حمید علی دوستی، حسین فرکی، بهتاش فریبا، ناصر فریادشیران و ... پرچم کشور را در دست گرفته و می دوند... ایران برای چهارمین بار به مسابقات فوتبال المپیک راه یافته. تا دل تان به این پیروزی نه فقط به مسکو، بلکه به اسپانیای 98 هم می اندیشید. به جام جهانی.»
@sociology_of_sport