🔰فوتبال ما و فوتبال آنها

🔰فوتبال ما و فوتبال آنها

🖌فرهاد قنبری


۱- در خبرها آمده است یک طرفدار پرسپولیس یک طرفدار استقلال را در ایوانغرب استان ایلام پس از بازی دیشب به قتل رسانده است.
این نوع طرفداری از یک تیم باشگاهی یک شهر در تمام نقاط یک کشور مدلی خاص و منحصربفرد است. در اکثر کشورهای دنیا مردم هر شهری طرفدار تیم شهر و محله خود هستند ولی در ایران از شمال تا جنوب و شرق و غرب طرفدار دو تیم پایتخت هستند که مدل خاص و عجیب به شمار می رود. مدلی که در شکل گیری و ادامه پیدا کردن آن صدا و سیما نقش اساسی داشته است.

۲- فوتبال ایران شاید تنها فوتبالی باشد که بر خلاف همه دنیا هزینه آن از بیت المال و جیب مردم پرداخت می شود.
امروزه فوتبال به یک صنعت مهم در دنیا تبدیل شده است و بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ به سمت فوتبال جذب شده اند. باشگاههایی مانند رئال مادرید، بارسلونا و بایرن مونیخ و... تمام هزینه های خود را از راه درامد زایی از قبیل فروش پیراهن، حق پخش تلویزیونی، بلیط فروشی و امثالهم کسب می کنند و نه تنها پولی از بودجه عمومی دریافت نکرده بلکه ملزم به پرداخت مالیات نیز هستند.
امروزه حتی تصور این مسئله که یک باشگاه اروپایی یا شرقی از دولت تغذیه کند تصوری غیرقابل باور است.

۳- فوتبال ایران فوتبالی دولتی است، فوتبالی که در آن تیم هایی مانند سایپا، صبای قم، پیکان و امثالهم با نداشتن حتی پنجاه نفر هوادار سالیانه میلیاردها تومان از جیب مردم هزینه می کنند. در کشورهای صاحب فوتبال، تیم باشگاهی که هوادار نداشته باشد، یعنی پخش تلویزیونی ندارد (قاعدتا هیچ شبکه بازی های تیم بدون ببینده را خریداری نمی کند) یعنی فروش بلیط ندارد، یعنی فروش پیراهن ندارد و در کل درامدش صفر یا بسیار ناچیز است و به ناچار ورشکست شده و از بین خواهد رفت.
بسیاری از تیم های ایرانی همانطور که اشاره شد هیچ درآمدزایی ندارند و در عمل فقط مصرف کننده بیت المال هستند. مصرف کننده هایی که هر ساله با مربیان و بازیکنانی با حقوق های نجومی باید تغذیه شوند و همیشه طلب کار جامعه بمانند.

۴- در سوی دیگر تیم های دارای هوادار نیز به علت نبود نگاه تجاری به فوتبال و غلبه نگاه سیاسی در چنبره دولت ها قرار دارند. دولت ها با دخالت یا تعیین مدیران این تیم ها سعی در جلب نظر هوادران آن تیم ها می نمایند.
با چنین رویکردی است که افرادی امثال حبیب کاشانی، واعظ آشتیانی، محمدرضا ساکت، سردار آجرلو، سردار رویانیان و امثالهم سر از مدیر عاملی پرطرفدارترین تیم های فوتبالی در می آورند، افرادی که در بدو ورود نام حتی یک بازیکن فوتبال یا میزان امتیاز یک بازی را هم نمی دانند.

۵- در ایران بر خلاف همه دنیا موفقیت یا عدم موفقیت تیم های باشگاهی نه به کارایی مدیران و درآمدزایی آنها بلکه به میزان بودجه ای است که از دولت گرفته و خرج می کنند.
در این شرایط حاکم بر مدیریت ورزش، هدف مدیران نه کسب سود و بازدهی اقتصادی بلکه کسب محبوبیت است. مدیران ورزشی ایران سعی می کنند با پرداخت مبالغ نجومی و غیر واقعی بازیکنان را جذب کنند و در عرض چند ساعت قیمت کاذب برای فوتبالیست های دست چندم ایجاد کنند یا بازار دلالان و کاسبان فوتبال را رونق ببخشند.
هدف این مدیران، تجارت از طریق ورزش نیست چون نه علمی از آن دارند و نه درکی از درآمدزایی ورزشی داشته اند، آنها صرفا از طریق یک رانت به چنین موقعیتی دست یافته اند و از آن موقعیت برای منافع شخصی خود بهره می برند.

۶- فوتبال در ایران صرفا یک ابزار سیاسی دست دولت هاست که با هدایت آن در مسیر مورد نظر خود، اهدافی غیر ورزشی را دنبال می کنند.
فوتبال امروز ایران فوتبال رانت خواران، دلالان و افراد فرصت طلب است.
طرفداران بارسلونا همیشه شعار «بارسلون، فراتر از یک باشگاه» را سر می دهند، بارسلونا برای مردم کاتالان به واقع فراتر از یک تیم ورزشی است و اهالی این ایالت همیشه خواسته های استقلال طلبانه و اعتراضات سیاسی خود را در غالب حمایت از این باشگاه نشان می دهند.

در ایران هم چنین نگاهی به فوتبال در بین متولیان ورزش و مسئولان حاکم است و به نوعی «فوتبال را فراتر از فوتبال» می بینند. برخی از آنها فوتبال را وسیله ای برای سرگرم کردن جامعه، برخی وسیله و سکوئی برای تبلیغات جناح و حزب خود و برخی هم برای کسب شهرت و رسیدن به پست های مهمتر قلمداد می کنند. به این دلیل است که در اخراج یا انتخاب مربی تیم ملی فوتبال رئیس جمهور و وزیر تصمیمم گیرنده نهایی هستند.


@sociology_of_sport