▫برای خوزستانم. ▫دکتر عباس نعیمی جورشری

#شعر
▫برای خوزستانم
▫دکتر عباس نعیمی جورشری

شلیک می کنی که بمیرانی
در من هزار مرتبه باران را
بی آب تر از آنکه بخشکانی
کارون ترین جراحت ایران را

دیگر نفس نمی کشد اهوازم
یعنی نمک به زخم و... خراشاندن
دارم به تکیه روی "ندارم" ها
می ایستم بدون زمین ماندن

از رشت می رسم که به خرمشهر
از رشت می رسم که به آبادان
از رشت می رسم که به دلتنگی
یعنی قطار رشت به خوزستان

من ابر می شوم که نشان باشم
گرمای ناگزیر جنوبم را
لعنت به گرد و خاک که افسرده
لبخندهای مردم خوبم را

لعنت به جنگ، لحظه نارنجک!
لعنت به تیر و ترکش و خاموشی!
من زخمی از گلوله و بی آبی!
من زخمی از سکوت و فراموشی!

جغرافیای بودن من تیره
تاریخ نانوشته من خونی
هم کشته زیر غارت بیگانه
هم خسته زیر سرقت قانونی

من آخرین تفنگ وطن بودم!
در یک تراژدی که مرا می بُرد
شلیک می شدم به خودم وقتی
فرزندم از پُ... کتک می‌خورد!

من "ریبُن"م که لبْ پَرِ دستت شد
من "ممّد"م به شرح شهادت ها
من یک چهارپاره غمگینم
در جامعه شناسیِ طاقت ها!

@abbasnaeemi