✅از مایلی کهن تا حاتمی کیا؛.. 📝فرهاد قنبری

✅از مایلی کهن تا حاتمی کیا؛

📝فرهاد قنبری

ابراهیم حاتمی کیا در میان کارگردانان سینما، جایگاهی شبیه جایگاه محمد مایلی کهن در میان مربیان فوتبال را دارد، وجه مشترک هر دو داشتن یک کار خوب در پرونده هایشان است. ابراهیم حاتمی کیا هنوز نان آژانس شیشه ای را می خورد و مایلی کهن هم هنوز از برد شش بر دو ایران مقابل کره جنوبی در سال نود و شش میلادی تغذیه می کند.

هر دو استاد فرار به جلو و متهم کردن دیگران هستند و به موقع با گریه و داد و فریاد و هوچیگری سعی در تحریک احساسات مخاطبان کرده و نهایت بهره برداری را می کنند.
فیلم های «چ»، «بادیگارد» و «به نام پدر» بخشی از فیلم های حاتمی کیا است که از جشنواره فجر جایزه بهترین فیلم را دریافت کرده است، فیلم هایی که تا آخر فیلم مدام منتظر شنیدن دیالوگ ها یا دیدن سکانس هایی هستی که فیلم را در حد یک فیلم خوب یا متوسط نشان دهد ولی تا آخر چیز خاصی دستگیرت نمی شود.
محمد مایلی کهن هم در ده پانزده سال اخیر در عرصه مربیگری چنین شرایطی داشت، او به هر تیمی که رفت آن تیم را تا سقوط یا آستانه سقوط به دسته پایینتر سوق داد و در پایان هم با گریه و فریاد و بردن شکایت به خدا و حمله به مدیر عامل و بازیکن تیم و مربی تیم ملی و علی دایی و مجری ورزشی و غیره تیم را ترک کرد.

آقای حاتمی کیا و مایلی کهن بخشی از واقعیت حاکم بر جامعه ماست که با استفاده از شرایط و امکانات دولتی که در اختیارشان قرار می گیرد به پول و سود و شهرت کلان می رسند و در مواجه با کوچکترین سوال یا درخواست پاسخگویی سعی می کنند با فریاد و مظلوم نمایی و حمله به این و آن خود را از جایگاه «پاسخگو» به جایگاه «طلبکار» بنشانند.

@isscaa