✅مسئله ورزش ما افراد هستند یا ساختارها؟. ✍اعظم شیرویی

✅مسئله ورزش ما افراد هستند یا ساختارها؟
✍اعظم شیرویی

چرا در کشور ما، اینقدر تجزیه و تحلیل و انتقاد در همه حوزه ها بطور اخص ورزش ، حول و حوش افراد است؟ چرا برای اینکه ورزش مدرن و حرفه ای داشته باشیم ، جامعۀ سالمی داشته باشیم، اقتصاد با ثباتی داشته باشیم، با فساد مالی مبارزه کنیم، تصور می کنیم باید متکی به افراد باشیم؟ چرا ما در پی افراد هستیم تا مسایل را حل کنیم؟ بحث داغ چندین رسانه در کشور اینست که مثلا رئیس فلان فدراسیون فعلی، چرا هست چطور خواهد بود و چگونه عمل می کند؟ یا اگر فلان شخص از فلان جریان و جناح کاندیدا ورزشی شود، مسایل ما حل می شود؟ آیا مبارزه با فساد مالی در ورزش ، تبانی ، فحاشی با تغییر رییس فدراسیون یا فلان مربی داخلی و خارجی حل می شود؟ آیا مسئله اصلی ما این نیست که اتفاقاً در مدیریت ورزش ، افراد و مناسبات بین آنها حاکم است و نه قواعد، آیین نامه ها، اندیشه ها و ساختار ها؟
مبارزه با فساد و صدها مشکل دیگر در کشور، اول اندیشه های جهان شمول آزمون شدۀ منطقی می خواهد و سپس یک ساختار برای اجرا و مدیریت در ورزش . بی دلیل نیست که مثلا در آلمان، اعتماد دو فرد اجرایی در ورزش و امور باشگاهها به یکدیگر ریشه در فکر و قاعده و قانون و ساختار دارد و نه در نسبت های خانوادگی یا اینکه دو نفر مثلاً با هم به یک محله تعلق دارند و نتیجه آن می شود وجود باشگاهها با ساختارهای کاملا حرفه ای در همه رده ها و تیم های ورزشی ، وجود مدیران و مربیان کاملا حرفه ای که شما در این ساختار اسم باشگاهها را می شنوید و با اسامی افراد آشنا نیستید.
حدود ۱۰۷ سال پیش، مورگان شوستر برای تنظیم نظام مالی و مالیاتی به ایران آمد ولی بعد از مدتی کوتاه، کشور را ترک کرد. یکی از دلایل ناکامی او این بود که مناسبات افراد، کلیدی تر از قاعده و قانون است .
در ورزش ما چه این رئیس فدراسیون و مربی داخلی یا خارجی بماند و چه شخص دیگری باشد در فقدان اندیشه های ما و نبود ساختارهای اجرایی غیر فردی، بسیاری از مشکلات ورزشی و غیره ما حل نخواهند شد. مثال هم این است که چه اقای خادم برود یا بماند یا آقای کیروش برود یا بماند مشکلاتی که در حال حاضر وجود دارند همچنان است...
بنا کردن ساختارهای درست کار سختی است که با سخنرانی، بیانیه، همایش و هشدار بدست نمی آیند. مسایل ما ایرانیان از جمله در ورزش با تغییر افراد هرچند به صورت خوش فکر و خوش بیان و خوش ظاهر حل نمی شوند. دلیل دارد چرا ایرانی با استعداد در ساختار ورزش کشورهای توسعه یافته قرار می گیرد، خوب عمل کرده و موفق می شود، اگر پپ گواردیولا را به این کشور بیاورند، موفق نمی شود چون باید از طریق افراد مسایل خود را حل کند و نه قواعد و ساختارها. بهترین و دقیق ترین و علمی ترین برنامه های ورزشی اقتصادی، بین المللی وقتی تابع مناسبات فردی باشند، جواب نخواهند داد. در چند ساله اخیر موجی از مهاجرت ورزشی افراد متخصص چه مربی و بازیکن در بین زنان و مردان از ایران آغاز شد و همچنان ادامه دارد. افراد در ساختار و مدیریت ورزش مهم نیستند، فکر و اندیشه آنها مهم است. در هیچ جامعه ای، فکرها یکی نشده اند بلکه به هم نزدیک شده اند .
تقسیم بندی ها و چندگانگی های متضاد فکری، عموماً ضد توسعه و پیشرفت در هر زمینه ای هستند. چرا ماکس وبر مهم هست: چون گفت بشر بتواند، سوء استفاده می کند باید ساختار ساخت تا نتواند سوء استفاده کند.
اگر کارشناسان ورزشی نصحیت کنند و متخصصین علمی هشدار دهند، اتفاق خاصی نخواهد افتاد مثال آن را در برنامه 90 در چند ساله اخیر می بینیم که درباره فساد در ورزش با سند و مدرک هشدار می دهد. دلیل اینکه کامپیوتر کار می کند چون یک سیستم و ساختار است. قهرمان پروری و اسطوره سازی با مبانی فکری و فلسفی پیشرفت و توسعه مغایرت دارند. به اندیشه های افراد و ظرفیت ساختارسازی آنها توجه کنیم بهتر از اینست که به مناسبات فردی آنها دقت کنیم.
تاریخ مطالعات ما گواه است که تا زمانی که اعتقادی عمیق و با ثبات میان نویسندگان، کارشناسان ،مدیران و شهروندان نسبت به ورزش کشور وجود نداشته باشد، نمی توان به ساختار سازی و سیستم سازی فکر کرد و عمل کرد.

@sociology_of_sport