🔹 چرا به توسعه نمی‌رسیم؟! 🔹.. مهران صولتی

🔹 چرا به توسعه نمی رسیم؟! 🔹

@solati_mehran

✍ مهران صولتی

🖌 اپیزود اول: محسن رنانی اقتصاددان و نظریه پرداز توسعه معتقد است که ایرانیان به دلیل کودکی نکردن موفق به توسعه یافتگی نشده اند. به گفته رنانی غفلت عمومی از اهمیت و تاثیر نظام آموزش و پرورش در پرورش انسان های توسعه گرا عامل اصلی عقب ماندن ما از کاروان توسعه یافتگی جهانی شده است!

🖌 اپیزود دوم: ۹۰۰ استاد بسیجی در پاسخ به بیانیه هشدار آمیز ۲۹۰ دانشگاهی اصلاح طلب درباره بحران های موجود، کوشیده اند تا ثابت کنند اوضاع به گونه دیگری است. مطالعه این دو بیانیه نشان می دهد که گویی نیروهای سیاسی ایران از دو سیاره متفاوت به زمین آمده اند و صرفا می کوشند تا در پاسخ گویی از یکدیگر عقب نمانند!

بیش از دو سده است که ایران در مسیر توسعه به پیش می رود ولی هنوز به مرحله قابل قبولی نرسیده است. کافی است ایران را با کشورهایی مقایسه کنیم که اکنون بسیار از ما جلو افتاده اند. از ژاپن می گذاریم که دهه ای بعد از صدارت امیر کبیر و در دوران میجی تکلیف خود را با تجدد روشن کرد و کوشید تا در عین بومی گرایی آن را بپذیرد. به کره جنوبی و مالزی اگر نظری بیفکنیم روشن می شود که آن ها فقط در طول سی سال چه گام های بلندی برداشته اند. البته روشن است که در دوسده کنونی اگر چه به مدد منابع نفتی پیشرفت هایی داشته ایم ولی هنوز به توسعه نرسیده ایم. مثلا در مقایسه با مالزی روشن می شود که پدیده استعمار، تساهل مذهبی و همراهی روحانیون با فرآیند تجدد از عوامل اصلی توسعه یافتگی در آن دیار بوده است. برخی معتقدند که ظهور یک چهره اقتدار گرا در ایران مشابه ژنرال چونگ هی در کره یا ماهاتیر محمد در مالزی می تواند چاره کار باشد ولی واضح است که بر خلاف کشورهای آسیای جنوب شرقی، ایرانیانی که فقط در طی یک سده با عصیان گری موفق به ایجاد سه نهضت یا انقلاب سترگ شده و پدرسالاری سیاسی را وداع گفته اند به یک نظم آهنین تمکین نخواهند کرد. این که باید از چه راهی به توسعه رسید به رغم تجربیات متعدد جهانی همچنان در ایران محل اختلاف است. مناقشه بر سر اولویت توسعه یافتگی داخلی، یا نفوذ ایدئولوژیک و منطقه ای همچنان با قوت در جریان بوده و سایه سیاست زدگی بر بسیاری از مراکز تصمیم سازی( انتصابی و انتخابی) دستیابی کوتاه مدت به حداقلی از تفاهم بر سر چگونگی برون رفت از اوضاع کنونی را با بن بست مواجه ساخته است. عمق اختلافات تا آن جاست که به نظر می رسد گروهی از یمین و دسته ای از یسار سخن می گویند! در حالی که اصلاح طلبان با درکی واقع بینانه از بحران های موجود و لزوم انجام جراحی در ابعاد مختلف سیاست خارجی، داخلی و اقتصادی سخن می گویند، اصول گرایان از موضعی فرادست معتقدند که اندک مشکلات موجود ناشی از وجود اصلاح طلبان و یک دولت غیر انقلابی است. روشن است که در چنین شرایطی دستیابی به توسعه ناممکن به نظر می رسد. اگر بتوانیم اهداف پیش روی یک کشور را به خرد، کلان و توسعه ای تقسیم کنیم به نظر می رسد که به جز پدیده انقلاب اسلامی، سال ها است که اهداف توسعه ای را به بایگانی سپرده ایم. تغییر دولت ها نهایتا ما را به سوی اهداف کلانی همچون سازندگی، توسعه سیاسی، هدفمندی یارانه ها و برجام هدایت کرده ولی از آن جا که حداقلی از تفاهم میان حکومت و جامعه وجود نداشته به موفقیت مورد نظر دست نیافته است. از چندی پیش هم در منجلاب روزمره گی دست و پا می زنیم. مدیران اجرایی از بیم پرونده سازی سراغ اقدامات بزرگ نمی روند و نهادهای اجرایی به گذران اوقات برای بدتر نشدن وضعیت جاری مشغول اند. به نظر می رسد اگر اوضاع به همین منوال پیش رود با کاستی پذیرفتن منابع فیزیکی و مهاجرت منابع انسانی، ورود در رقابت توسعه یافتگی برای ما بیش از پیش دشوار و حتی ناممکن می شود. آلوده شدن فرهنگ عمومی به بی هنجاری هایی از جمله گریز از کار، دروغ گویی، پارتی بازی، رابطه سالاری، دلال صفتی و زرنگ بازی به موانع جدی فرهنگی برای گذار از وضعیت موجود تبدیل شده و رقابت بی فرجام با قدرت های جهانی و منطقه ای توان ملی ما را بیش از پیش فرسوده ساخته است. به پرسش نخست باز می گردیم و آن را چنین تقریر می کنیم: چه زمانی به توسعه می رسیم؟ با شرایط موجود دشوار می توان پاسخ داد. شاید بتوان گفت فقط زمانی که از آسمان ماموریت های جهانی و ایدئولوژیک ترسیم کرده برای خود فرود آییم و بر زمین واقعیت ها و بحران های موجود آرام گیریم. شاید وقتی دیگر...

@solati_mehran

#توسعه
#ایران