☸ندیدن‌ها و نشنیدن‌های ساختاری و سیستماتیک.. ✍محمد باقر تاج الدین

☸ندیدن ها و نشنیدن های ساختاری و سیستماتیک

✍محمد باقر تاج الدین

✅ ندیدن ها و نشنیدن های ساختاری و سیستماتیک از سوی سیاستگذاران و کارگزاران جامعه به جایی رسیده است که گویی سال ها و بل دهه هاست که دیگر نمی توانند روندها، تحولات، تغییرات، مسائل و پدیده های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه را به درستی ببینند و بشنوند. ضمن این که بود و باش و زندگی مردم جامعه به درستی دیده نمی شود صدای آنان هم به خوبی شنیده نمی شود. صداهای خاموش جامعه(منظور حاشیه نشینان و مطرودین و محرومین جامعه است که به دلیل در اختیار نداشتن فرصت ها و امکانات لازم برای رساندن صدای خود به ساختار سیاسی جامعه هیچ گاه نتوانستند و نمی نوانند اعلام موجودیت کنند و صدای خود را به گوش آنان برسانند) به کنار، حتی صدای روشنفکران و متفکران و اندیشمندان و صاحبنطران جامعه که بعضاً این جا و آن جا کوشش می کنند درباره مشکلات و مسائل گوناگون اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تحلیل های خود را ارئه کنند هم عموماً نشنیده گرفته می شود و گویا گوش شنوایی برای شنیدن این سخنان وجود ندارد. از زبان ملک الشعراء بهار باید گفت که:
بیست سال افزون زدم دادِ وطن، نشنید کس تازه از نو می‌زنم دادِ وطن‌، من با کی اَم؟
همچو بلبل گر هزار آوا برآرم‌، چون که هست گوش‌ها بر نغمه زاغ و زَغَن‌، من با کی اَم؟
می‌زنم در انجمن فریاد واوبلا، ولیک پنبه دارد گوشِ اهلِ انجمن‌، من با کی اَم؟!!!


✅ندیدن ها و نشنیدن های ساختاری و سیستماتیک لزوما مربوط به فرد یا افراد و گروه های خاصی نیست، بلکه موضوع از این قرار است که ساختار سیاسی جامعه در وضعیت فعلی خودش به هر دلیل توان دیدن و شنیدن صداهای متنوع و گوناگون جامعه را ندارد و اکنون راه برون رفت از مشکلات این است که ساختار سیاسی جامعه باید به گونه ای اصلاح و ترمیم شود که بتواند هم خوب ببیند و هم خوب بشنود تا از پسِ این خوب دیدن ها و خوب شنیدن ها قادر به ارائه تحلیل های درست و منطقی ای باشد که جامعه را از بحران ها خارج کند و راه پیشرفت و توسعه متوازن و پایدار را هموار کند.

✅ندیدن ها و نشنیدن های ساختاری و سیستماتیک موجب می شود که بسیاری از مسائل و مشکلات مردم و گروه های مختلف اجتماعی نه تنها مورد توجه قرار نگیرند، در عین حال انباشت شوند و ناگهان چون کوه آتشفشان دچار فوران شوند. بیشترِ دلسوزان و روشنفکران و آگاهان به شرایط کشور بارها و از مجاری گوناگون فریاد زدند که شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور خوب نیست. دیگر با چه زبانی بگویند که مشکلات و مسائل کشور تاب و توان مردمان این سرزمین را بریده و در حال تبدیل شدن به مخاطراتِ جدی است. با چه زبانی بگویند که بیکاری، فقر و محرومیت گسترده، نابرابری های اجتماعی، حاشیه نشینی و مهاجرت های ناموزون به کلان شهرها و شهرهای بزرگ، عدم پاسخگویی بسیاری از نهادها و سازمان ها، فساد گسترده، بحران محیط زیست و خشکسالی همه و همه شرایط را به آستانه فروپاشی و درهم ریزی اجتماعی سوق داده؟!!! عجیب این است که برخی مسئولان و مدیران این سرزمین توجه چندانی به چنین شرایط بغرنجی نمی کنند و به دلیل ندیدن ها و نشنیدن های ساختاری و سیستماتیک از درک و تحلیل منطقی مسائل و مشکلات کشور ناتوان شده اند!!!

✅مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی یکی و دوتا و ده تا و صد البته دمِ دستی و سطحی هم نیستند که راه حل های سطحی و غیر علمی و غیر منطقی داشته باشند. ضمن این که این مسائل امروز و دیروز هم بروز و ظهور نیافته اند، بلکه در یک فرایند تاریخی و اجتماعی امکان بروز و ظهور یافته اند، لذا بر اساس یک فرایند عقلانی و منطقی و مبتنی بر شرایط اجتماعی و فرهنگی قابل رفع و رجوع هستند و نه با ساده سازی و بی توجهی به تاریخ و به شرایط امروزین. جهانِ امروز جهانِ عقلانیت جدید، علوم جدید و اخلاق جدید است و در چنین جهانی صد البته بدون عقلانیت و علم و اخلاق جدید نمی توان درصدد حل و فصل مشکلات و مسائل برآمد و به تَبَعِ آن خواهانِ پیشرفت و توسعه متوازن و پایدار بود. جهان امروز جهانِ شناخت علمی و عقلانی و جهان برنامه ریزی های منطقی و آینده نگرانه است و از طریق سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های منطقی و علمی می توان امیدوار بود که از میان انبوهی از مشکلات و مسائل گوناگونی که کشور را در بر گرفته اند، عبور کرد و به سرمنزل سعادت و آرامش و امنیت رسید.

@tajeddin_mohammadbagher