حماقت شاه سلطان حسین صفوی

#تاریخ

حماقت شاه سلطان حسین صفوی

شاه سلطان حسین صفوی در هنگام حمله‌ی افغانها، علمای اعلام را جمع و از آنان راه حل خواست.
روحانیون نیز با خشم و ناراحتی رو به سلطان کرده فرمودند این نابخردان کافر چگونه جرأت جسارت دست درازی به ملک صاحب الزّمان(عج) را کرده‌اند؟
الساعه با خواندن ورد و دعا آنها را دود هوا می‌کنیم! برای استحکام دعا نیز دستور طبخ آش نذری صادر فرمودند، آشی که بر هر دانه از حبوباتش، وِردی خوانده میشد...
چیزی نگذشت که خبر آوردند، افغانها به دروازه‌های اصفهان نزدیک شده‌اند.
به دنبال علّت عدم کار کرد دعا و آش که گشتند،
عنوان شد که احتمالاً به هنگام پاک کردن مخلّفات آش، بادی از یکی از خادمان در شده.
لذا فلفور دستور طبخ آش جدید صادر گردید.
امّا این بار برای خاتون‌های دربار که مسئولیّت پاک کردن حبوبات را عهده‌دار بودند، گماشته نهادند تا مراقب باشند که مبادا بادی از کسی در برود!
آش را پختند امّا پیش از توزیع آن لشکریان افغان وارد کاخ شده و سلطان را دستگیر و آش نذری را هم میان سربازان توزیع نمودند.
چندین سال کشور برای این حماقت به دست افغانها افتاد!

(شب نگردد روشن از ذکرِ چراغ
نامِ فروردین نیارد گل به باغ
تا قیامت صوفی گر مِی‌مِی کند
تا ننوشد باده، مستی کِی کند؟ )


@taft_Iran