🌷کانال تـافــت🌷 مخفّف: تاریخ،ادبیات،فلسفه،فرهنگ،تمـدّن #تاریخ #ادبیات #فلسفه #فرهنگ_و_تمدن هشتگ مورد علاقه‌ی خود را انتخاب کنید


#فلسفهنقیصه‌ی بشری او را یک موجودِ تلاشگر کرده است، ورنه اگر مثل فرشته بی‌عیب خلق شده بود می‌بایست

نقیصه‌ی بشری او را یک موجود تلاشگر کرده است، ورنه اگر مثل فرشته بی‌عیب خلق شده بود می‌بایست شب و روز عبادت کند و دیگر هیچ …🌷دکتر اسلامی‌ندوشن🌷.
  • گزارش تخلف

🌷شعری منتشر نشده از فریدون مشیری🌷 …با دیدگان بسته، در تیرگی رهایم.. ای همرهان کجایید؟

ای مردمان کجایم؟. پر کرد سینه‌ام را فریاد بی شکیبم. با من سخن بگویید, ای خلق با شمایم!. شب را بدین سیاهی، کی دیده مرغ و ماهی. ای بغض بی‌گناهی بشکن به های‌هایم. سرگشته در بیابان، هر سو دوم شتابان. دیو است پیش رویم، غول است در قفایم. بر توده‌های نعش است پایی که می‌گذارم. بر چشمه‌های خون است چشمی که می‌گشایم. ...
  • گزارش تخلف

انگلیسی‌ها ضرب المثلی دارند با این مضمون:. «کسی که فقط لندن را دیده باشد لندن را هم نمی‌شناسد»

منظورشان این است که شما باید پاریس و رم و برلین را هم ببینی تا بتوانی بگویی لندن شهر خوبی هست یا نه …کسی که فقط قرآن را خوانده باشد در حقیقت همان قرآن را هم بلد نیست زیرا فقط در تعامل و مقایسه است که می‌شود هر موضوعی را بهتر فهمید، تک منبعی بودن، انسان را متعصب و خشک بار می‌آورد و عمق فهم او را به طرز عجیبی کاهش می‌دهد!. ...
  • گزارش تخلف

…شبی آمد که می‌باید فدا کرد.. به راه مملکت فرزند و زن را.. به پیش دشمنان استاد و جنگید

رهاند از بند اهریمن، وطن را … …. بلی، آنان که از این پیش بودند. چنین بستند راه ترک و تازی. از آن این داستان گفتم که امروز. بدانی قدر و بر هیچش نبازی. به پاس هر وجب خاکی از این ملک. چه بسیارست، آن سرها که رفته. ز مستی بر سر هر قطعه زین خاک. خدا داند چه افسرها که رفته …. ...
  • گزارش تخلف

تاریخ به مثابهٔ درمانگر دردهای انسانی.. دکتر

استاد دانشگاه تهران …ضرورت توجه به تاریخ و تاریخ‌نگاری آن چنان واضح و روشن است که هر کس در هر منزلت و جایگاهی بتواند آنرا دریابد؛ ولی در این باره هنوز گفتنی بسیار است. بخصوص دربارهٔ تاریخ ایران که شاید به جرأت بتوان گفت در جهان تنها دو یا سه مملکت وجود دارند که می‌توانند، چه از لحاظ کیفی و چه از لحاظ کمی، با آن برابری کنند. زیرا در دوره‌هایی خاص که متعدد و طولانی هم بوده‌اند، این تاریخ وضع جهان‌شمول به‌خود گرفته است و از مرزهایی که امروزه به آن قلمرو ایران گفته می‌شود، بسیار فراتر رفته است. گاه گسترهٔ این قلمرو از «سند» تا «نیل» و از ماوراءالنهر و قفقاز تا ماورای خلیج‌فارس را به‌خود اختصاص داده است. مهم‌ترین و بزرگ‌ترین دلیل این امر موقعیت جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتکی) ایران است که در قلب جهان جای داشته و یا به قول ایرانیان کهن «ناف جهان» بوده است. این موقعیت جغرافیایی از سویی و موقعیت اقلیمی خاص آن از سوی دیگر دست در دست هم نهاده‌اند تا سرزمینی را به‌وجود آورند که طی هزاره‌ها، جزو مهم‌ترین نیروهای سیاسی فرهنگی جهان به‌شمار می‌رود …امروزه نیز که در دنیای آشفته و سرگردانی زندگی می‌کنیم، ا ...
  • گزارش تخلف

…روزی شیطان، حضرت مسیح را به بالای برج اورشلیم برد و گفت:. اگر تو وابسته و عزیز خدایی،

از این بالا بپر تا خدای تو، تو را نجات دهد!. مسیح، آرام آرام شروع به پایین آمدن از برج کرد!. شیطان پرسید، چه شد؟. به خدایت اعتماد نداری؟!. مسیح پاسخ گفت: مکتوب است تا زمانی که می‌توانی از طریق عقلت عاقبت کاری را بفهمی، خدایت را امتحان نکن!. این حکایت برای ما یادآور بیداری عقلانیت در زندگی روزمره بوده است که هیچ‌وقت نباید خوف کنیم. تا آنجا که می‌توانیم برای هر کاری سر به آسمان نگیریم و استمداد نطلبیم چون او بزرگترین یاری‌اش را که عقلانیت است، قبلا هدیه داده … ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ...
  • گزارش تخلف

در زبان فارسی جدایی جنسی وجود ندارد. مثلا «او» شامل زن و مرد می‌شود

برخلاف زبان‌های لاتین و عربی. اگر جایی تأکید بر جنسیت باشد، در زبان فارسی، اولویت با زن‌هاست، بر‌خلاف زبان‌های لاتین و اروپایی …ما می‌گوییم زن و شوهر به‌جای. husband and wife. ما می‌گوییم خواهر و برادر، بجای. brother and sister. ما می‌گوییم زن و مرد، بجای men an women. حتی ما می‌گوییم زن و شوهر، یعنی مرد در ارتباط با همسر هویت (شوهر) پیدا می‌کند. ولی هویت (زن) دست نمی‌خورد. به‌جای اینکه بگوییم man and wife. ...
  • گزارش تخلف

نیمه شبی بود، خسته خانه آمد

لیلا، همسرش، گفته بود به دلیل خستگی از تشریفات در همه بخش‌های زندگی، خواهان جدایی است، اشک در چشمانش حلقه بست و سکوت کرد …. دوچمدان کتاب و یک چمدان لباس‌هایش را بست و به دفتر نخست‌وزیری نقل مکان کرد. اتاقی از دفتر نخست‌وزیری را تا مدتی مسکن خود قرار داد. روزی محمدرضا شاه با او تماس گرفت و پرسید: «چه شده که پس از لیلا دفتر نخست وزیری را خانه کرده‌ای؟؟. پاسخ داد:.» خانه مان را لیلا پیش از عروسی خریده بود. در واقع من در خانه‌ی او زندگی می‌کردم و اگر به خانه‌ی مادرم هم بروم از جدایی ما سخت آزرده خواهد شد. «. پس از آن بود که شاه فهمید نخست‌وزیر خانه‌ای از خود ندارد!. دستور داد زود یکی از کاخ‌ها را خریداری، و از آن به بعد آنجا را» سرای نخست وزیری «کردند … او کسی نبود جز امیرعباس هویدا! ...
  • گزارش تخلف