‍. ‍ «بانگ نی» شعری زیبا از. استاد هوشنگ ابتهاج (سایه) 🌷 …باز بانگی از نیستان می‌رسد

‍ #ادبیات
‍ @taft_Iran

🌷مثنوی "بانگِ نی" شعری زیبا از
استاد هوشنگ ابتهاج(سایه) 🌷


باز بانگی از نِیِستان می‌رسد
غم به دادِ غم‌پرستان می‌رسد
بشنوید این شرحِ هجران، بشنوید
با نیِ نالنده همـدستان شوید

باغ‌ها را گرچه دیوار و در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخه‌ها را از جدایی گر غم است
ریشه‌ها را دست در دستِ هم است

ای برادر در نشیب و در فراز
آدمی با آدمی دارد نیاز
گر تو چشمِ او شوی،او گوشِ تو
پس پدید آید چه دریاهای نو

یوسفی در چاه و این کنعانیان
بر سرِ بازارِ سودند و زیان
خنده‌شان دارد ز بی‌دردی نشان
گریه می‌گیرد مرا از خنده‌شان

پیشِ روی ما گذشت این ماجرا
این کری تا چند و این کوری چرا؟
نا جوانمردا که بر اندامِ مرد
زخم‌ها را دید و فریادی نکرد

سینه می‌بینید و زخمِ خون‌فشان
چون نمی‌جویید از خنجر نشان؟!
بنگرید ای خام‌جوشان بنگرید
این چنین چون خوابگردان مگذرید

دادخواهان را چه شوری در سر است
راست پنداری که روزِ محشر است
دردِ پنهان در جگر آویخته
گشت فریادی جهان انگیخته

ای دل اَر فریاد برداری رواست
کز نیستان شورِ رستاخیز خاست
عالم از بانگِ نِی‌ای پرخون شود
گر نیستانی بنالد چون شود؟

فاش میگویم به آوازِ بلند
همچو نِی گر بند بندم بُگسلند
روزگارِ پیر را تا یاد بود
پایه‌ی این تخت بر بی‌داد بود
هم از آن ضحّاک تا این اژدها
از ستم هرگز نشد مردم، رها
گر نکو در کارِ شاهان بنگری
هر یکی بینی بَتّر از دیگری
چون بد افتد مردمِ گمراه را
بانگِ یابویی گزیند شاه را
.
.
.
هر که در خود کاوه‌ای دارد نهان
ای برادر کاوه‌اَت را وارهان
کاوه را آزاد کن تا بَر جهد
خیره سر را تیغ بر گردن نهد
ای خوشا روزی که خلقِ دادخواه
بگسلد از دست و پا زنجیرِ شاه


#ابتهاج
#بانگ_نی

@taft_Iran