💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (۱۱۱).. ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (111)

⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (4)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸تمدن مدرن که به جهت رشد علوم تجربی و توسعه فن آوری‌ها، به سرعت جهانی شد و مقبولیت عامی در شرق و غرب یافت، نه تنها به علوم وحیانی در دوران رنسانس پشت نمود که حتی معرفت عقلی را نیز نامعتبر و نامفهوم قلمداد کرد و علم تجربی را تنها معرفت معتبر نامید. یکه‌تازی پوزیتیویسم در دوران مدرن و وجود زمینه‌های مبناگروی در تفکر فلسفی شرق، تفکرات مبناگرایانه را در #جهان_اسلام رسمیت بخشید و مخالفتی را نیز در جریان‌های دینی برنیانگیخت. معتبر شدن مبناگرایی در شرق و به خصوص در میان مجامع دانشگاهی، باعث شد تا تلقی خاصی از #تمدن_غربی در میان برخی مسلمين و به خصوص روشنفکران به‌وجود آید. با نگرش مذکور که معتقد است دانشمندان، متکی بر مبانی ثابت و مشخصی تولید علم کرده و با انگیزه کشف قوانین طبیعت و حقایق، نسخه واحدی از معرفت را به بشریت تقدیم می‌کنند، غرب جهانی پیشرفته است که تنها در ابعاد اخلاقی و اندیشه‌های کلامی و الهی دچار مشکل شده است. در این منظر، غرب به دلیل رشد علمی و گستردگی فن‌آوری‌هایش، یک پدیده فرهنگی - علمی و یک واحد عینی به هم‌پیوسته نیست، بلکه #جهان_غرب، یک اتفاق سیاسی است که #انقلاب_اسلامی، در برابر رویکرد سیاسی و حقوقی آن، اعتراض دارد.

🔸سطح تحلیل این‌گونه از مسلمانان، تقابل #جمهوری_اسلامی وغرب را به یک جنگ سیاسی و نظامی تقلیل می‌دهد و ساختارهای رسمی و علوم و دستاوردهای غربی را به مثابه علومی همه‌جایی وهمه‌گیر که از مسلمین به غرب انتقال یافته، تلقی می‌کند. بنابراین، مشکلی که در جهان غرب، از دیدگاه این دسته از مسلمانان وجود دارد، مشکل اخلاقی و حقوقی است. این دسته که می‌توان آنها را با عنوان «مسلمانان تجددمآب» شناخت، ریشه تقابل انقلاب اسلامی و غرب را تمدنی ندانسته و تنها به روحیه استکباری غرب در حوزه سیاست تمرکز کرده‌اند. مشکلات اخلاقی و مشکلات سیاسی مثل #استکبار، #امپریالیسم و #زیاده‌خواهی دولت‌های غربی، باعث انحراف آنهاست واما علوم و دستاوردهای ایشان، مورد تقدیر و تشکرو تعظیم است. این نگرش معتقد است ریشه‌های علمی که امروزه در جهان غرب دیده می‌شود، ابتدا در دست مسلمین بود و در یک تنبلی و کاهلی، از دست مسلمین خارج شد و به دست اغیار افتاد! برای نمونه مهندس بازرگان می‌گوید: بشر همان راهی را ناخودآگاه رفت که انبیاء می‌خواستند با هدایت جامعه بروند!

🔸به نظر می‌رسد که با قبول چنین دیدگاهی، رضاخان هم جهت خوبی برای توسعه ایران گرفته بود. فقط تنها اشکال او خشونت علیه دین و مقابله با روحانیت بود. در نگرش مذکور، می‌توان رضاخان را به خاطر توسعه ادارات دولتی و بخش‌های منظم آموزشی و مدیریتی، هم چنین به خاطر تأسیس گسترده مدارس جدید، تحول در معماری و شهرسازی، تحول در نوع پوشش و حتی حمام ها و.... تمجید کرد؟
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 120 و 121.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami