باید هرچه سریع‌تر، همه منابع کهن را دیجیتالی کنیم/ رسول جعفریان

باید هرچه سریع‌تر، همه منابع کهن را دیجیتالی کنیم/ رسول جعفریان

زمانی که کتاب «کتابخانه ابن طاوس» را همراه دوست عزیزم جناب سید علی قرائی ترجمه می‌کردیم، صرف نظر از اطلاعات با ارزشی که در این کتاب آمده بود، متوجه یک نکته مهم شدم. آن نکته این بود که ابن طاووس، مثل همه پژوهشگران، در دوران زندگی، از چند کتابخانه مشخص استفاده کرده و دانش او، در حیطه آثاری است که در این کتابخانه‌ها بوده است. کلبرگ، فهرست ارجاعات ابن طاوس را گردآوری کرده بود و از آن فهرست بدست می آمد که یک مجموعه ای حدود هفتصد کتاب، از مهم‌ترین و اصلی‌ترین مصادر ابن طاوس، در تألیف ده‌ها کتاب و رساله اوست. ما از طریق این فهرست، دایره دانش ابن طاوس را می‌توانیم بفهمیم. همچنین با علائق او آشنا شویم. به علاوه، بدانیم که در آن روزگار، مصادر مهم چه آثاری بوده‌اند.

البته ابن طاوس، در این ارجاعات، کار کم‌مانندی کرده و آن، علاوه بر فراوانی ارجاع، تعهد به ذکر نام کتاب، مولف، و حتی معین کردن شماره کراسه مورد استفاده در آن کتاب، و گاه ذکر این نکته است که مثلا صفحه سمت راست یا چپ. این نحوه ارجاع در مصادر آن دوره و حتی تا مدت‌ها بعد دیده نمی‌شود. اما فعلا آنچه مهم است، این است که دایره اندیشه ابن طاوس، در همان دایره ارجاعات اوست. سوال این است که تکلیف باقی کتاب‌ها که به کار او مربوط بوده چه می‌شود؟ می‌توانیم بگوییم آنها را ندیده، یا اگر اسمش را شنیده، نیافته است. پس شخصیت فکری ابن طاوس، عبارت است از این هفتصد کتاب به علاوه تحلیل‌ها و استدلال‌ها و برداشت‌های خودش. هرچه ما دایره کتاب‌های مورد استفاده را توسعه دهیم، توانسته‌ایم زمینه توسعه فکر خود را فراهم کنیم.

بنده یک بار دیگر هم این خطر را گوشزد کردم که در حال حاضر، سرچ در اینترنت، یا در مجموعه‌های معین از کتاب و نشریه، ما را از بخش مهمی از کتاب‌ها و منابع که امکان سرچ در آن ها نیست، دور می‌کند. به عبارت دیگر، در حال حاضر، ما عادت به استفاده از برنامه‌هایی چون الشامله یا نور داریم و از حجم قابل توجهی از کتاب‌ها که در نسخه‌های جاری این برنامه ها وارد نشده، غافل می‌مانیم.

این مسأله گاه شامل اصلی‌ترین منابع که از چشم برنامه‌نویسان دور مانده، می‌شود. امشب داشتم یادداشت های قزوینی را گاه می کردم. دیدم چه اندازه مطالب مهمی در شرح حال رجال ایرانی و عرب آن آمده و بهتر است همه دانشجویان تاریخ و ادبیات یک دوره آن را بخوانند. فکر کردم چه در این سال‌ها، سراغ آن نیامده‌‌ام، و تنها دلیلی که هست این است که عمده کارهای خود را با منابع دیجیتالی انجام می‌دهیم.

نگویید که این به معنای خط بطلان کشیدن به حرف‌های سابق است که همه‌اش روی منابع دیجیتال تمرکز می کنیم. خیر، این برای یک شرایط گذار است. مسلما در سه‌چهار دهه آینده، بیشتر این آثار دیجیتالی خواهند شد، اما در حال حاضر، و نسلی مانند خود ما، نباید این اشتباه را مرتکب شویم. همزمان با استفاده از همه آثار مربوط به حوزه کاری‌مان، باید تلاش کنیم تا مراکزی که این قبیل متون را برای سرچ آماده می‌کنند، با نگاه باز وفراگیر کار کنند.

متاسفانه در حال حاضر، این قبیل کار، به صورت انحصاری در اختیار مرکز نور قرار گرفته و پس از آن که مرکز مزبور، نگاهش از مصادر متوجه کتاب‌های معاصر شد، دایره منابع مهم و کهن، تنگ‌تر شده و جای آن را سی‌دی‌های آثار معاصرین گرفت که غالبا هم ثمری در پژوهش ندارد.

طی سال‌های اخیر، شاهدیم که کارهای قبلی یا اساسا بازبینی نشده و یا اگر شده، چندین سال کار ارائه نسخه جدید از آنها به طور انجامیده است. این در حالی است که غالب پژوهشگران بر اساس این مجموعه‌ها کار می‌کنند. مسلما، هر نوع خدمت دیجیتالی برای تبدیل متون قدیم به متن‌‌های قابل سرچ اینترنتی می تواند تأثیر خوبی در پژوهش داشته باشد.
@jafarian1964
Channel | @iranoralhistory
Channel | @tarikhonline