«باید خود را با نقایض ناگزیر هستی سازگار سازیم»

"باید خود را با نقایض ِ ناگزیر ِِ هستی سازگار سازیم "

این سخنی از سنکا فیلسوف ِ رواقی مسلک ِ سنه ی ۶۵ قبل از میلاداست. از این جمله چُنین بر می آید ؛ که گریزی از رنج نیست . رنج به مثابه ی قانونی ازلی است . چاره ای نیست ، باید با طبیعت همراه و همگام شد.

هراکلیتوس میگوید: جهان حاصل ِ وحدت ِ اضداد است و همه چیز در کشمکش و ستیزند و در عین ِ حال واحد!

هم می آفریند و هم نابود میکند ،این قانون ِ طبیعت(لوگوس) همان اراده ی الوهی است که در اشیاء مستتراست . به عبارتی طبیعت و قوانین ِحاکم بر آن همان اراده و مشیتِ الاهی است .

حال انتظارات ِما از قوانین ِقدسی مبنی بر اینکه هرچیزِ قدسی عاری از هرگونه زشتی و نازیبایی ست ، انتظاری عبث و بیهوده است.

عقل ِ بشر ناگزیر است با این قوانین خود را همگام سازد ، ستیزه ها را بپذیرد و همراه با تلاطم های پی در پی و آرام و قرارهای بی ثبات مسیرش را به نا کجا بپیماید..

هستی را با ترازوی اخلاق داوری نکنیم ،انتظارِ رفتار اخلاقی از طبیعت نتیجه ای جز سرخوردگی به دنبال ندارد . زشت و زیبا ، خوب و بد نا مفهوم ترین قوانین ِحاکم بر جهان ِ هستی است .

همه چیز در ذهن ِ ما ،پسندیده و ناپسند شکل میگیرد . کیل ها را باید به کناری گذاشت و سنجه های ترازوی ذهنمان باید تغییر کنند .

بپذیریم گرچه سخت،گرچه دردناک ...

زایش و زوال بخشی از همین طبیعت ِ بی ثبات و ناپایدار است ٬میمیراند و میزاید.
یک روز ابرهای مهربانی میبارند و میرویانند و هستی میشکفد؛
ناگهان یکی از همان روزهای سرخوشی از حسِ شکوفندگی ،چُنان ستونهای خلقت به لرزه در میآیند که همه چیز را در هم میکوبند و نیستی میزایند..

خیام نیشابوری زایش و میرانندگی را اینطور بیان میکند؛

جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزه گرِ دهر چنین جام ِ لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش

#اکرم_قندی

@toreyejan

https://t.me/toreyejan