«چگونه فریب نخوریم؟ سؤال‌هایی که باید پرسیده شوند».. (🖋 سعید کشاورزی)

«چگونه فريب نخوريم؟ سؤال‌هایی كه بايد پرسيده شوند»

(🖋 سعید کشاورزی)

✅ اگرچه از زبان و بيان به‌صورت معمول به‌عنوان انتقال‌دهنده‌های «معنا» ياد می‌شود؛ اما جالب است كه سال‌هاست از همين كلمات، جملات و گزاره‌ها براي پوشش يا قلب واقعيت استفاده می‌شود. اين كاربري ناميمون از كلمات، بيان و لحن و صوت معمولاً در جهت اقناع مخاطبان صورت گرفته و تابعي از منافع افراد و گروه‌های اجتماعي اقتصادي و سياسي است. به‌عبارت‌دیگر؛ افراد با استفاده از انواع مهارت‌های بياني تلاش می‌کنند تا منافع خودشان را از طريق طرح‌ها و يا ایده‌ها دنبال كنند. اما در مواجهه هرروزه با اين افراد و گروه‌ها كه تعدادشان البته بسيار و صدايشان هم معمولاً بلند است، چه بايد كرد؟ چگونه می‌توان فريب نخورد؟ چگونه می‌توان ارزيابي اولیه‌ای از گزاره‌ها و جملات داشت؟ در اين نوشتار تلاش می‌کنم موارد ساده‌ای را طرح كنم كه می‌توانند معمولاً به ما در اين شرايط ياري رسانند. البته مواردي كه گفته خواهد شد بارها و بارها در کتاب‌های مختلف به ويژه كتب روش‌شناسي آورده شده، اما بيان یک‌باره آن‌ها به‌صورت خلاصه سودمند است.

✅ تصور كنيد فردي در يك سخنراني از مزاياي يك طرح اقتصادي يا اجتماعي سخن می‌گوید و با انواع و اقسام كلمات تلاش می‌کند تا حمايت مخاطبين را جلب كند؛ چگونه می‌توان از انبوه جملات و گزاره‌هایی كه بيان می‌شود، نتیجه‌گیری كرد؟ معمولاً در اين مواقع آن فرد تلاش می‌کند دائماً از كلمات فني و يا اقناع‌کننده‌ای استفاده كند كه توان تحليل از مخاطب گرفته شود. فكر می‌کنم؛‌ می‌توان با طرح اين سؤال‌ها ارزيابي مقدماتي از آن طرح داشت و درگير هنرهاي لفّاظی نشد.

✅ مورد يك؛ پرسش از «چرايي» است. از آن فرد بخواهيم به‌صورت ساده شرح دهد كه چرا آن طرح مطرح ‌شده و چه نيازها و ضرورت‌هایی باعث شده است تا به فكر ارائه اين طرح بيافتد. مثلاً اگر كسي از افزايش تعرفه اقلام وارداتي خاصي سخن گفت. بايد پرسيد كه چرا به اين فكر افتاده است؟ چه ضرورت‌هایی باعث شده است تا به اين موضوع فكر كند. جنس و اهميت آن ضرورت‌ها چيست.

✅ مورد دوم، پرسش از «هدف» طرح است. بپرسيم كه اگر طرح موردنظر تحقق يابد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟ چه مشكلاتي حل خواهد شد؟ ذی‌نفعان آن چه كساني هستند؟ با برطرف شدن اين مشكلات، چه مسئله‌ای برطرف خواهد شد؟ مثلاً اگر كسي گفت می‌خواهد گونه‌ی زيستي را در منطقه‌ای اشاعه دهد، بايد پرسيد كه وجود آن‌ گونه‌ی زيستي در آن منطقه با چه هدفي صورت می‌گیرد؟

✅ مورد سوم، پرسش از «چگونگي» است. بپرسيم كه ابزارهاي گفته‌شده در آن طرح چه رابطه منطقي با هدف دارند. آيا با روش‌های مطرح‌شده در آن طرح، به آن نتيجه خواهد رسيد؟ به‌عنوان‌مثال اگر كسي ادعا كرد كه ما را دوساعته از تهران به شيراز می‌برد و آنگاه گفت كه اين كار را با ماشين پيكان انجام می‌دهد، بايد در درستي سخن او شك كرد. به‌صورت مشابه اگر كسي مدعي شد با تأسیس كارخانه آلومینیوم در يك منطقه مشكل بيكاري را خواهد كرد، بايد پرسيد كه اين كارخانه از چه طرقي و به چه ميزان اشتغال‌زایی می‌کند؟

✅ مورد چهارم، پرسش از «پيامدهاست». بايد پرسيد كه آن طرح چه پيامدهاي اجتماعي، اقتصادي و محيط زيستي دارد. به‌عنوان‌مثال در مورد قبل می‌توان پرسيد تبعات تأسیس كارخانه آلومینیوم در آن منطقه چه خواهد بود؟ آيا آن منطقه تاب تبعات آن طرح را دارد؟ آيا به اين پيامدها فكر شده است؟ پايداري آن منطقه پس از اجراي آن طرح چه تغييراتي خواهد كرد؟

✅ مورد پنجم، پرسش از «بديل‌هاست». بايد بپرسيم كه آيا طرح‌های بديل نيز موردبررسی قرار گرفته است. به‌عنوان‌مثال؛ اگر كسي مدعي است كه با انتقال آب می‌تواند بحران آب را در يك منطقه حل كند، يك سؤال می‌تواند این‌گونه طرح شود كه آيا راه يا راه‌های بديلي نيز وجود دارد؟ اگر وجود دارد مزيت طرح انتقال آب به آن‌ها چيست؟

موارد گفته‌شده پرسش‌های ساده اما مهمي هستند كه می‌توانند براي هر پروژه، ايده يا طرحي مطرح‌شده و تا اندازه زيادي مختصات آن‌ها را شفاف نمايند.


(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید).
@PoliticalSocio