‍ «جنبش‌های فاشیستی، کتابی برای تأمل».. (🖋 سعید کشاورزی)

‍ «جنبش‌های فاشیستی، کتابی برای تأمل»

(🖋 سعید کشاورزی)

✅ کتاب جنبش‌های فاشیستی اثر مورخ و فیلسوف مشهور آلمانی، ارنست نولته با ترجمه‌ی مهدی تدینی در سال ۱۳۹۳ از طریق نشر ققنوس در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت. نولته در این کتاب تلاش کرده است چگونگی شکل‌گیری جنبش‌های فاشیستی را در اروپا بررسی کرده و ارزیابی نسبتاً مفصلی از آن ارائه نماید. ترجمه فارسی این کتاب بسیار روان بوده و مترجم تلاش کرده است با آوردن پانوشت‌های متعدد، به فهم عمیق‌تر متن کمک نماید. معتقدم این کتاب برای کسانی که می‌خواهند تنها بر تعداد کتاب‌هایی که خوانده‌اند بیفزایند، به‌هیچ‌عنوان مناسب نیست، در عوض، اگر کسی به دنبال فهم تاریخ‌مند و دقیق از دوره‌ی مهمی از تاریخ اروپا و جهان است، مطمئناً این اثر، یکی از نوشته‌های بنیادین و غیرقابل‌چشم‌پوشی خواهد بود. در ادامه تلاش می‌کنم به‌صورت خلاصه چند مورد مهم را که از مطالعه‌ی این کتاب آموختم بیاورم:
✅ بر اساس چشم‌انداز تاریخ‌مند محقق؛ جنبش‌های فاشیستی همواره نیازمند پیش‌فرض‌های تاریخی هستند. یکی از این پیش‌فرض‌های بنیادین، وجود احزاب چپِ نیرومند و هم‌چنین استقرار نظام لیبرال پارلمانی در کشور است. این‌ها شرط‌های لازمی هستند که بدون آن‌ها تصور شکل‌گیری جنبش فاشیستی آسان به نظر نمی‌رسد. پس از استقرار نظام بلشویکی در شوروی، گسترش کمونیسم در کشورهای اروپایی با قرین آن یعنی کمونیسم‌ترسی همراه بود. فاشیسم با بهره‌گیری از این ترس اقدام به نیروگیری کرده و نظام پارلمانی موجود در کشورها با مقتضیات خاص خود نیز، امکان‌های بی‌بدیلی را برای احزاب فاشیسم در این مسیر فراهم آورد.
✅ فاشیسم و جنبش‌های آن دارای مشخصاتی اساسی هستند که این ویژگی‌ها با سطوح متفاوتی می‌توانند ما را در شناسایی و تمییز جنبش‌ها کمک نمایند. نخستین ویژگی فاشیسم، پیشینه نظامی رهبران و اعضای ارشد آن است. این مشخصه‌ی فاشیسم در نمادهای خارجی آن مانند یونیفرم پوشی و کلام صریح و ازاین‌جهت جذاب پیشوایان آن، متبلور می‌شود. مشخصه‌ی دیگر فاشیسم ایدئولوژی آن است. فاشیسم جنبشی محافظه‌کار است که به صورتی انقلابی به وجود شکوه و عظمتی در گذشته اشاره داشته و در جهت نیل به آن تلاش می‌کند. فاشیسم ازآن‌جهت انقلابی است که در پی سرنگونی نظم حاکم است و ازآن‌جهت محافظه‌کار است که به دنبال استقرار و محافظت از نظمی پیشینی است. این موضوع ظاهراً متناقض است، اما تناقض بنیادین در جای دیگری نهفته است. فاشیسم همواره با تقدیس مرزهای خود، در پی مرزگشایی است.
✅ جنبش‌های فاشیستی در مرحله استقرار، همواره اقتصادی دستوری به سبک سرمایه‌دارانه را پیاده‌سازی کرده‌اند. این سبک از اقتصاد احتمالاً به بهترین شکل می‌توانسته امیال فاشیستی را برآورده سازد. نکته جالب آنجاست که در پیشینه بسیاری از رهبران فاشیستی می‌توان سابقه‌ی عضویت در احزاب چپ را نیز یافت. هم‌چنین فاشیسم هرگز رابطه مناسبی با یهودیان نداشته است. این موضوع ارتباط دقیقی با میزان و کیفیت ارتباط با یهودیان منطقه نداشته است. درواقع؛ این یهودی هراسی و یهودی‌ستیزی در بسیاری از مناطقی که یهودیان اندکی ساکن بوده‌اند، حاکم بوده است. یهودی‌ستیزی همواره با برچسب و اتهام زرسالاری همراه بوده است. معتقدم که فاشیسم با ایجاد ترس و دلهره از چهره‌ای که از یهودیان به‌عنوان دیگرانی استعمارگر و پر ابهام ساخته بود، امکان بسیج گسترده‌تری یافت. یهودی‌ستیزی تا لحاظ آخر عمر فاشیسم امتداد می‌یابد البته با کیفیت‌ها و سطوح متفاوت.
✅ همواره کتاب‌هایی هستند که خلاصه‌ترین شکل آن‌ها، خودِ آن کتاب‌ها هستند. کتاب جنبش‌های فاشیستی نیز از این دسته کتاب‌هاست. مؤلف با فراهم آوردن جزییاتی دقیق از فرآیندهای تاریخی منتج به شکل‌گیری فاشیسم به ما بینشی می‌دهد که بدون خواندن کامل اثر قابل حصول نیست. در اینجا تنها مواردی محدود و حداقلی از آن چیزهایی که با خواندن این کتاب در ذهنم شکل گرفت، آورده شد و حتماً موارد مهم بسیاری از قلم افتاده است. پیشنهاد می‌کنم خواندن این اثر را از دست ندهید.

(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید).
@PoliticalSocio