(سهند بهنام)dotDE ۱۹:۳۵ ۱۳۹۹/۰۹/۳۰ بهترین وکیل!.. حدودا دو سال پیش نصف شبی یه پیام توی تلگرام برام اومد.. - سلام بهنام، چطوری؟ دیدم یه خانوم پلنگه که اسم آیدیش هست: پرستو معشوق!. - وا چرا سین میکنی جواب نمیدی!. + سلام پرستو خانوم، ببخشید هرچی فکر میکنم شما رو بیادم نمیارم!. - اسمم که پرستو نیست! لقبمه!. + احتمالا معشوق هم فامیلیتون نیست!. - نه اون وضعیت فعلیمه!. + به هر حال بجا نیاوردم!. - برو عکسامو ببین بجا میاری. ...
(سهند بهنام)dotDE ۱۶:۵۲ ۱۳۹۹/۰۹/۳۰ تصور غلطی وجود دارد مبنی بر اینکه، با ورود خودروهای برقی به زندگی بشر، محیط زیست آسیب خیلی کمتری میبیند اما بد نیست بدانید، خودروهای برقی برای ذخیره انرژی به باتری نیاز دارند و برای تولید باتری، فلزات خاص و کمیابی مورد نیاز است. استحصال این فلزات و تولید باتری، آلایندگی زیادی در محیط زیست بوجود میاورد و آلایندگی باتریهای مصرف شده به مراتب بیشتر است. برای بدست آوردن این فلزات بر روی زمین، زیر اقیانوسها و جدیدا در فضا رقابت زیادی در جریان است. زمین حجم محدودی از این فلزات گرانبها را در اختیار دارد، در حالی که سیاراتی مثل مریخ منابع جدیدی از این فلزات هستند. احتمالا حالا متوجه خواهید شد که چرا ایلان ماسک به شدت در حال سرمایه گذاری و توسعه فناوریهای لجستیک و سفرهای سریع و ارزان به فضا است. اولین سفر موفق پروژه اسپیسایکس وی، بیشتر از آنکه ارزش سهام این شرکت را بالا ببرد، ارزش سهام تسلا را افزایش داد. ...
ارزیابی شتابزده ۱۶:۱۵ ۱۳۹۹/۰۹/۳۰ ✍️مردی که پروژۀ شکست ترامپ را مدیریت کرد. (فرزند مهاجر کنیایی؛ خندان ولی مدیر پروژه!) 🔷 یک- یکی از توصیه هایی که باراک اوباما همیشه در سخنرانی هایش برای جوانان به آن تاکید داشته (و دارد) «توصیه به روحیه طنز» و حفظ/داشتن قریحه شوخ طبعی است. بر خلاف اوباما که در سخنرانی هایش برای، همیشه دربارۀ اهمیت «تحصیلات عالیه» ولزوم حضور در «دانشگاههای برتر» صحبت میکند، باراک اوباما به اهمیت داشتن قریحه شوخ طبعی، تاکید میکند.. این یک تفاوت جدی بین نگرش اوباما با اوباماست. در تفکر میشل، «قوی شدن» محور است و تحصیلات عالیه، «ابزار قوی شدن» است. ولی در تفکر باراک، شادکامی و حفظ روحیه در مسیر زندگی، «محور» است. میشل، کارهای زیادی هم در زمینه «تغذیه سالم» و «ورزش» انجام داده است که این فعالیتها هم در ادامۀ همان نگرش ذهنی است.. 🔷 دو- چهار سال پیش این روزها، اوباما با چهرهای بهت زده، کاخ سفید را به یک بچه پولدار کازینودار تحویل داد و دفتر و اسباب و اثاثش را جمع کرد و از کاخ سفید خارج شد ولی از عرصه سیاست ورزی فعال، خارج نشد.. در این مدت (چهارسال گذشته)، اوباما چندان زیاد «صحبت/سخنرانی» نکرد، ولی خاموش و بی صدا هم نماند. همان تفکر ذهنی که به «حفظ روحیه در مسیر زندگی» باور داشت، در مدت ای ...
(سهند بهنام)dotDE ۱۴:۲۸ ۱۳۹۹/۰۹/۳۰ نوبت دهی تزریق واکسن در آلمان برای گروههای مختلف!. عموم جامعه از دسامبر ۲۰۲۱ واکسینه خواهند شد یکسال دیگه.
ویراستار ۱۳:۲۵ ۱۳۹۹/۰۹/۲۹ ما ترکزبانها برای «آش» از فعل «نوشیدن» استفاده میکنیم، نه «خوردن» بدون اینکه دستور آشپزی سدههای پیش در میان اقوام ترکزبان را بررسی کرد، بهسادگی میتوان حدس زد که «آش» ها را بسیار رقیق و سبک میپختهاند.
دغدغه ایران ۰۸:۴۴ ۱۳۹۹/۰۹/۲۹ چه میکنه این عادل فردوسیپور!!.. محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی.. گزارش بازی حالا صد هزار، دویست هزار، سیصد هزار! نه!!!!! تماشاگران عزیز، ی میلیون نفر رو عادل به صفحهای اف سی فارسی اضافه کرده!! چه میکنه این عادل فردوسیپور!!!. تماشاگران عزیز، عادل دو دهه تو لیگ داخلی بازی میکرد و میشد حدس زد حالا که لژیونر شده چه نمایشی رو کنار زمین ازش شاهد باشیم، و میبینید که چه میکنه این عادل!!. تفسیر بازی توسط کارشناس. شما ببینید، اینکه عادل میرهی همچین نمایشی میده، حاصل کار تیمیه. ی تیمی دو دهه زحمت کشیدن تا این جوون خودی نشون بده، سرمایه بشه. البته خودش استعداد داشت، خاک زمین خورد. ...
Friedrish ۲۱:۲۴ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ بابی فیشر؛ قهرمان شطرنج دنیا. --------------- قسمت دوم و آخر …بابی فیشر هم اومد گفت با افتخار «نبرد من» از آدولف هیتلر! در طول این سالها تقریبا هرچی غول شطرنج روسی بود، از فیشر شکست خورده بود. اما مسابقهی مهمی در سال ۱۹۷۲ برگزار شد که در اون فیشر از آمریکا و Spassky رو در روی هم قرار گرفتن …این مسابقه برای آمریکا و شوروی خیلی اهمیت پیدا کرد از اون جهت که در وسط جنگ سرد بودن و این دو ابرقدرت از هیچ فرصتی برای به رخ کشیدن قدرت خودشون دریغ نمیکردن. جایزه مسابقات حدود ۱٫۲ میلیون دلار الان بود. هنری کسینجر شخصا از فیشر خواست مسابقه رو حتما با دست پر شرکت کنه …در این مسابقه که کل دنیا نگاش میکرد، فیشر بازی اول رو به Spassky باخت. بعد گفت تقصیر دوربینهاست. اینارو ببرید بیرون. به حرفش گوش ندادن. بازی دوم رو باخت. ...
Friedrish ۲۱:۲۲ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ بابی فیشر؛ قهرمان شطرنج دنیا. --------------- قسمت اول …در دوران جنگ سرد، شوروی قدرت بلامنازع شطرنج بود، تا اینکه بابی فیشر آمریکایی، در مسابقه قرن، شوروی رو شکست داشت. این مسابقه حیثیتی بود و تقابل میان شرق و غرب محسوب میشد. اما بابی فیشر بعدها مغضوب آمریکا واقع و کاملا بایکوت شد …بابی فیشر از نابغههای دنیای شطرنج بود و با آی کیوی ۱۸۱ میگن بزرگترین شطرنج باز تاریخ هست. از ۶ سالگی مشغول شطرنج شد و در ۱۳ سالگی قهرمان جوانان آمریکا شد. اما این نابغه، خیلی پرخاشگر بود و رفتار عجیبی از خودش نشون داد …بابی فیشر سال ۱۹۴۳ به دنیا اومد. از شش سالگی شطرنج کار کرد. تمرکز عجیب و قدرت حل مسئلهش در شطرنج، خیلی زود نظر دنیا رو به خودش جلب کرد. زندگیش شطرنج بود. همیشه یک تخته شطرنج همراهش بود؛ چه تو حموم باشه چه رو تخت خوابش …در ۱۵ سالگی به جوانترین گرند مستر در دنیا تبدیل شد. ...
Friedrish ۲۱:۱۸ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ نقشه گنج آمریکایی در شعر فارست فن. ----------------- قسمت دوم و آخر …تخمین میزنن تا امسال حدود نیم میلیون نفر آمریکایی تو اون مسیر رفتن و دست خالی برگشتن. مسیر صعب العبوریه و کوههای سر به فلک کشیدهای داره که اگه سرچ کنین مشخصه. فارست فن یه سایت هم زده بود که توی اون اطلاعرسانی میکرد که اگر کسی پیداش کرد به مردم خبر بده جستجو رو متوقف کنن …روز ششم ژوئن امسال، یک اطلاعیه اومد رو سایت فارست فن که میگفت: گنج پیدا شده. ظاهرا در همون نقطهای که چالش کرده بودم پیدا شده و این ده سال دست نخورده باقی مونده. از مردم تقاضا دارم جستجو رو متوقف کنن. من اطلاعی از یابنده ندارم ولی به محض دریافت، شما رو مطلع میکنم از هویت یابنده …فارست بعدا گفت یکی اهل شرق آمریکا این گنج رو پیدا کرده. دو سال روش تحقیق کرده ظاهرا و تاییدیهش هم این بود که از طریق ایمیل عکس صندوق رو براش فرستاده بود. ولی هویت خودش رو فاش نکرده بود بنابر احتیاط به دلایل بسیار …باز هم یه عده سر و صدا راه انداختن که همهش دروغ بوده. ظاهرا یک شبی یابندهی گنج میره در خونهی فارست و صندوق رو میزاره جلوش، فارست هم کلی عکس و فیلم میگیره و میزاره رو سایتش. ...
Friedrish ۲۱:۱۶ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ نقشه گنج آمریکایی در شعر فارست فن. ----------------- قسمت اول …فارست فن Forrest Fenn یک خلبان دارنده مدال نقرهی آمریکایی بود که همین شهریور امسال در ۹۰ سالگی فوت کرد. فارست کمی بیش از یک دهه پیش یه چند خط شعر منتشر کرد که نقشه گنج بود و تقریبا در یک دهه گذشته حدود نیم میلیون آمریکایی مشغول رمزگشایی این شعرش بودن …فارست خلبان جنگ ویتنام بود. پس از جنگ، رو میاره به جمع آوری اشیا باستانی و قدیمی و با همسرش یه گالری میزنه. تو این گالری کارش میشه خرید و فروش آثار هنری تا اینکه سال ۱۹۸۸ دکتر بهش میگه سرطان کلیه داره و یه جنگ سختی در پیش داره با بیماریش …پس از این خبر ناخوشایند دکتر، یک شب که داشت به سرگذشت محتومش فکر میکرد، یک ایده به ذهنش زد. گفت من که عاشق عتیقه و اشیاء قدیمی بودم یه عمره، و کلی خرت و پرت جمع کردم، چرا مشوق مردم نشم که یه بخشیش رو بگردن پیدا کنن تا زمانی که زندهم؟ و شاید حتی پس از مرگم …فارست دست به کار شد، یک جعبهی مسی عتیقه خرید، توش رو پر کرد از سکههای طلا، مجسمههای باستانی شکل حیوانات، چند تکه الماس، دستبندهای نقره و چیزهای دیگه. محتوای این صندوق رو حدود ۲ میلیون دلار برآورد میکنن …تو این صندوق همچنین یک خود ...
Friedrish ۲۱:۱۳ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ تئاتر خیابانی پلیس برای اعتراف گیری از یک متهم. --------------------- قسمت سوم و آخر …مستر بیگ آدم هیکلی و قد بلندی بود. قیافهی ترسناکی هم داشت. آلن از این میترسید که بیاد این دو نفر رو که شاهد این ماجرا بودن رو بکشه. مستر بیگ گفت ببینید، شما شاهد بودین که من یک قتل انجام دادم. و ممکنه برین من رو لو بدین. پس کسی از این در بیرون نمیره تا اینکه شما هم هرکدوم به چیزی اعتراف کنین. من باید از شما هم آتو داشته باشم که اگر فردا چیزی رو لو دادین منم بتونم شما رو لو بدم. اسکینر که به ظاهر ترسیده بود و خوب نقش بازی میکرد گفت حقیقتش من یه بار دوست دخترمو از رفتن به زندان نجات دادم. مست بود و تو تصادف بغل دستیش مرد. ...
Friedrish ۲۱:۱۱ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ تئاتر خیابانی پلیس برای اعتراف گیری از یک متهم. --------------------- قسمت دوم …چند روز بعد از اداره پلیس بهش زنگ زدن که آقا شما برنده کمپینگ ماهیگیری شدین. فلان روز همراه با دیگر برندهها میان دنبالتون برای کمپینگ. آلن خوشال شد. چند روز بعد یک ون سفید اومد دم در و آلن رو سوار کرد. حدود ۴ نفر تو ون بودن و دو نفر جلو. همه پلیس بودن ولی خب پلیس مخفی …یکی از اونا با اسم مستعار اسکینر سر صحبت رو با آلن باز کرد. گفت آره من تازگیا اومدم اینورا. کارم قالیشویی هست و از این صحبتا. انواع دوربین و میکروفون هم بهش متصل بود که بتونن اعترافش رو ثبت کنن. ...
Friedrish ۲۱:۰۸ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ تئاتر خیابانی پلیس برای اعتراف گیری از یک متهم. --------------------- قسمت اول …دو هفته مونده به کریسمس سال ۱۹۷۴، بورلی اسمیت ۲۲ ساله که یک بچه ۱۰ ماهه داشت، شوهرش رو روانهی کارش کرد و رفت داخل نشست که کارت پستالهای کریسمس رو امضا کنه. اون شب آخرین شب زندگیش بود. یک شخصی داخل خونه شد و از پشت سر بهش شلیک کرد و زندگیش رو گرفت …شوهرش داگ، کارگر خطی جنرال موتور بود و بعضی وقتا علف هم میفروخت به در و همسایه. زنگ که میزنه خونه و میبینه کسی جواب نمیده، به خانوم همسایهشون خبر میده که بیزحمت یه چک بکن ببین بورلی چرا جواب نمیده. همسایه میره از پنجره نگاه میکنه و میبینه بورلی افتاده کف اتاق …داگ برمیگرده خونه. پلیس و آمبولانس میان و میبینن بچه سالمه و داشته بازی میکرده. اونجا پلیس در دم اعلام میکنن که بورلی فوت کرده و کالبد شکافی نشون داد با گلوله کالیبر ۲۲ کشته شده. جدا از کشتن بورلی، از خونه حدود ۱۷۰ گرم هم علف دزدیده بودن. عکس و مستندات جمع کردن و همه متفرق شدن …تئوری اولیه این بود که بورلی قاتل رو راه داده خونه و اون رو آشپزخونه تنها گذاشته که بره طبقه بالا و علف بیاره براش. ...
Friedrish ۲۱:۰۶ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ جسی لیورمور یا خرس بزرگ وال استریت. ------------- قسمت دوم و آخر …اما مهمترین تریدش که در تاریخ معروفش کرد، وقتی رخ داد که در سال ۱۹۲۹ بازار بورس آمریکا به شدت نزولی شد و آمریکا در بحرانی فرو رفت که بیشتر از یک دهه طول کشید. در این زمان کل مردم آمریکا وارد بورس شده بودن و داغترین نقطه جهان برای پول در آوردن شده بود …قیمتها حبابی شده بودن، الکی سهام بالا میرفت، همه از شهر و ده هجوم آورده بودن به کارگزاریها برای خرید سهام چون همه داشتن سود میکردن بدون توجه به اینکه اسم سهم مهم باشه براشون. وقتی حباب وال استریت ترکید، آمریکا وارد رکود بزرگ شد که به دوره great depression معروف هست …لیورمور با توجه به شمی که از بازار داشت، اوایل سال ۱۹۲۹ روی بازار سهام پوزیشن شورت باز کرد. میدونست دیر یا زود بازار فرو میریزه. پوزیشنهاش که با اهرم مالی چند برابر شده بودن، در صد کارگزاری متفاوت در آمریکا هندل میشدن …یکی دو ماه بعد از این پوزیشن شورت بزرگ، چند میلیون دلار تو ضرر بود. قیمت سهام بالاتر رفت تا اینکه کم کم قیمتها شروع کردن به لرزیدن. بازار سقوط کرد. هرج و مرج کشور رو گرفت. لیورمور از انگشت شمار آدمایی بود که یک شبه جزو چند ثروتمند برتر ...
Friedrish ۲۱:۰۴ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ . جسی لیورمور یا خرس بزرگ وال استریت. ------------- قسمت اول …جسی لیورمور رو به عنوان خرس بزرگ وال استریت میشناسن؛ کسی که چند دوره رکود بورس رو تشخیص داد و با short کردن سهام و کمودیتی، از ثروتمندترین آدمهای دنیا شد. اما وقتی در ۲۸ نوامبر سال ۱۹۴۰، ساعت ۵ و نیم صبح، خودش رو با تپانچه کشت، بدهیهاش از داراییهاش بیشتر بود …در نامهی خودکشیاش به زن سومش نوشت: «نینای عزیزم، از جنگیدن خستهم. توانایی ادامه دادن ندارم. تنها راه خروج از این وضعیت همینه [خودکشی]. دوستدار تو لوری». پسرش و نوهاش هم سالها بعد پشت سر هم خودکشی کردن …وقتی بچه بود کارش رو تو Bucket shopها با تغییر دادن قیمت سهام روی تابلوها شروع کرد. وقتی قیمت سهامی عوض میشد، این دستی قیمتها رو روی تابلوی بزرگ سالن عوض میکرد. باکت شاپ بورس واقعی نبود و مردم روی تغییر قیمتها شرطبندی میکردن …از همون بچگی خودش هم شروع کرد به شرط بندی کردن. با توجه به شم بالایی که از نوسان قیمتها داشت، بردهای زیادی کسب میکرد. ...
Friedrish ۱۶:۱۳ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ ماجرای هیرو اونودا سرباز ژاپنی. ------------ قسمت دوم و آخر …در ژاپن مقامات که ماجرا رو میشنون میرن میگردن دنبال اون فرد مافوقش در دوران جنگ. فردی بود به اسم Yoshimi Taniguchi که الان کتابفروشی باز کرده بود و کلا نظامیگری رو گذاشته بود کنار. پیداش کردن باهاش صحبت کردن که بره فیلیپین بلکم اونودا از خر شیطون بیاد پایین …در ۹ مارس سال ۱۹۷۴، چند نفر من جمله این فرمانده سابق اونودا میرن جنگل و پیداش میکنن. براش توضیح میدن که جنگ تموم شده و ژاپن شکست خورده. اونودا بالاخره تسلیم میشه و حرفاشون رو باور میکنه. میارنش پایین. و یک چهرهی خبری میشه در اون سالها …همراهش یک شمشیر و ۵۰۰ راند مهمات پیدا میکنن. اون زمان فردیناند مارکوس رئیس جمهور فیلیپین بود. اونودا رو میبرن پیشش و اونم عفوش میکنه و اونودا هم به نشانه احترام شمشیرش رو میده به مارکوس. ...
Friedrish ۱۶:۱۱ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ ماجرای هیرو اونودا سرباز ژاپنی. ------------. قسمت اول فرمانده ژاپنیها به هیرو اونودا گفته بود: «جنگ شاید سه سال طول بکشه، یا پنج ساله. ولی هرچقدر طول بکشه در آخر ما میایم دنبالت. در موقعیتت بمون و تا آخر بجنگ». اونودا گفت چشم، جنگ همون سال تموم شد ولی اونودا ۳۰ سال تو پستش موند با این فکر که جنگ تموم نشده …سال ۱۹۴۴، نزدیکای پایان جنگ جهانی دوم، اونودا به فیلیپین منتقل میشه. این منطقه رو ژاپن اشغال کرده بود و نیروهای آمریکایی همراه با مردم خود فیلیپین جنگی رو با ژاپن شروع کرده بودن که منطقه رو پس بگیرن …اونودا دستور داشت که تحت هیچ شرایطی تسلیم نشه و در شرایط ناگذیر، خودکشی کنه. با توجه به عرقی که به کشورش داشت، در پستش موند. حملات آمریکاییها از زمین و آسمان شروع شد و همه نیروهای یگان اونودا کشته شدن و فقط چهار نفر باقی موندن. اونودا و سه همرزم دیگه …اونودا که فرمانده این یگان بود، به این سه نفر دستور داد که موقعیتشون رو به بالای تپهها و میان جنگل ببرن. در اکتبر سال ۱۹۴۵ در منطقه بروشورهایی رو پخش کردن (و عمدتا با هواپیما میریختن پایین) که روش نوشته بود: «جنگ تمام شد. ...
Friedrish ۱۵:۳۳ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ ماجرای جاسوسی که غلط نگارشی داشت. ------------------------- قسمت چهارم و آخر …کارر زد رو شونهی برایان از پشت و گفت: «آقای ریگان؟» برایان گفت بله. کارر گفت: «من مامور اف بی آی هستم، اگه ممکنه چند لحظه وقتتون رو به ما بدین برای پرسیدن چند سوال». برایان هم که برگاش ریخته بود ولی سعی میکرد ریلکس بمونه گفت: چشم، در خدمتم …بردنش داخل یک اتاق برای بازجویی. هنگام پرسیدن سوالها، شروع کردن به بازجویی بدنی. زیر کفهی کفشش آدرس سفارتخانههای چین و عراق در اروپا رو پیدا کردن. داخل جیب زیرشلواریش یه کاغذ لوله شده پیدا کردن پر از کلماتی که نامفهوم بود. کلماتی مثل سه گوش، راکت و دستکش …تو کیف پولش پشت یه کارت ویزیت یه سری حروف به این شکل پیدا کردن:۵-۶-N-V-O-A-I. یا در یه کاغذی که در کیفش بود چند تا برگه پیدا کردن که پر از اعداد سه رقمی بود. برایان همچنانی که چیزی برای پنهان کاری دیگه نداشت، به چیزی هم اعتراف نکرد و اونجا بود که به جرم جاسوسی بازداشت شد …برایان در دادگاه ابتدا به جرم خیانت به اعدام محکوم میشه اما در آخر با حکم حبس ابد بدون عفو به زندان میره. ...
Friedrish ۱۵:۳۱ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ ماجرای جاسوسی که غلط نگارشی داشت. ------------------------- قسمت سوم …هر وقت میرفت سر کار یا برمیگشت در این توهم بود که کسی داره دنبالش میکنه. مثلا وقتی تو اتوبان میرفت، در لحظهی آخر از یک خروجی میزد بیرون و از آینه نگاه میکرد ببینه آیا ماشینی دنبالش میکنه یا نه. این زمانیه که یه سری از اطلاعات رو ارسال کرده بود برای کنسولگری لیبی …هر صبح هنگام سر کار رفتن کارش این بود که در لاین چپ اتوبان رانندگی کنه، بعد سر خروجیها، به سرعت فرمون رو بگیره بیاد سمت راست و از خروجی خارج بشه! آینه رو مدام نگاه میکرد و مدام نقشههای عجیبی غریبی در خیابونها اجرا میکرد …یه روزی در مسیرش به سمت کار جدیدش، از یک فرعی خارج شد و رفت سمت یک منطقهی جنگل مانندی. یه جا زد کنار و ایستاد کنار ماشین ببینه آیا ماشینی دنبالش کرده یا نه. ۲۰ دقیقهای منتظر موند و یکی دو ماشین رد شدن. چیز عجیبی مشاهده نکرد …برای محکم کاری چند قدم رفت داخل درختا، دو سه تا مجلهی عادی رو گذاشت رو زمین. برگشت سمت ماشین و رفت سر کار. این تله بخاطر این بود که بعد از ظهر برگشتنی ببینه آیا کسی مجلهها رو برداشته یا نه. ...
Friedrish ۱۵:۲۸ ۱۳۹۹/۰۹/۲۸ ماجرای جاسوسی که غلط نگارشی داشت. ------------------------- قسمت دوم …برایان مادامیکه دنبال اطلاعات میگشت، همچنین دنبال پروندههایی بود که جاسوسهای قبلی در اونها شکست خورده بودن. دنبال این بود که اون اشتباهات رو یاد بگیره و تکرار نکنه. حتی تو خود سازمان در همایشهایی در این مورد شرکت میکرد که چطور افراد ممکنه نفوذ کنن و این موارد …کل پاییز سال ۱۹۹۹ مشغول گشتن در مدارک محرمانه بود. به این نکته توجه داشت که اکثر جاسوسها همیشه خارجی بودن، اما اینبار او از داخل میخواست به خارج اطلاعات بفرسته و در خدمت هیچ کشوری نبود. طبعا هیچ لینکی به هیچ کشور خارجی نداشت و دنبال این بود که چطور ارتباط برقرار کنه …بین کشورها نظرش به خاورمیانه جلب شد. کشورهای مسلمان نشین و نفت خیزی که آمریکا شروع کرده بود به زدن پایگاههای نظامی در اطراف اونها که خیلیهاشون دشمن آمریکا محسوب میشدن. بین این کشورها نظرش به لیبی جلب شد. سعی کرد هرچی در رابطه با اون کشور هست بخونه و مهمهاش رو پرینت بگیره …از اونجایی که در اون واحد کار پرینت کردن امری عادی بود، اسناد رو پرینت میکرد و خیلی عادی میذاشت تو قفسهی کاغذها. نظر کسی هم بهش جلب نشد و جای امنی بود. ...