جدیدترین نوشته‌ها

این یک هشدار جدی است.. مسابقه‌ی انداختن اقتصاد ایران در واگرایی پولی

در سال ۹۸:.۱. در حدود ۹ میلیارد دلار صادرات نفتی داشتیم.۲. کرونا نبود.۳. صادرات غیرنفتی به کشورهای همسایه متوقف نشده بود.۴. حقوق کارمندان دولت افزایش بیش از تورم نداشت.۵. هنوز الوعده‌ها، الوفا نشده بود و بار جدیدی بر نظام کاملا ورشکسته‌ی بازنشستگی کشور تحمیل نشده بود.۶. در ماه عسل پهپاد و الفجیره و آرامکو بودیم و حداقل تا شهریور احتمال مذاکره‌ی جدی داشت قوت می‌گرفت.۷. مجلس هر روز در پی طرحی جدید برای افزایش کسری بودجه و افزایش نقدینگی نبود.۸. بورس هنوز نقش عامل جذب شوک‌ نقدینگی را بازی می‌کرد.۹. ...
  • گزارش تخلف

مسابقه‌ی انداختن اقتصاد ایران در واگرایی پولی

در سال ۹۸:.۱️⃣در حدود ۹ میلیارد دلار صادرات نفتی داشتیم.۲️⃣کرونا نبود.۳️⃣صادرات غیرنفتی به کشورهای همسایه متوقف نشده بود.۴️⃣حقوق کارمندان دولت افزایش بیش از تورم نداشت.۵️⃣هنوز الوعده‌ها، الوفا نشده بود و بار جدیدی بر نظام کاملا ورشکسته‌ی بازنشستگی کشور تحمیل نشده بود.۶️⃣در ماه عسل پهپاد و الفجیره و آرامکو بودیم و حداقل تا شهریور احتمال مذاکره‌ی جدی داشت قوت می‌گرفت.۷️⃣مجلس هر روز در پی طرحی جدید برای افزایش کسری بودجه و افزایش نقدینگی نبود.۸️⃣بورس هنوز نقش عامل جذب شوک‌ نقدینگی را بازی می‌کرد.۹️⃣نرخ رشد نقدینگی هنوز در حدود ماهی دو درصد بود. با همه‌ی این‌ها در نهایت بودجه‌ی سال ۹۸ با استقراض مستقیم ۷۵ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی (با عنوان برداشت ۵ میلیارد یورو از منابع صندوق آن‌هم به نرخ نیمایی) بسته شد …اما سال ۹۹ را در حالی می‌گذرانیم که:.۱️⃣درآمد صادرات نفتی در شش‌ماهه اول احتمالا در حدود ۱ میلیارد دلار بوده.۲️⃣حقوق کارمندان دولت از ابتدای سال (در اصل در اسفند ۹۸) افزایش ۵۰٪ داشته.۳️⃣کرونا در سرتاسر کشور جولان می‌دهد و غیر از گرفتن جان دهها هزار نفر از هموطنان‌عزیزمان هزینه‌های ...
  • گزارش تخلف

‏اینو یادم رفت بگم که وقتی بابام میپرید و چراغ مستراحو واسه مهمان عالیقدر روشن میکرد، کلید کناریش که هوا کش بودو خاموش میکرد یه با

حالا بابام خوبه از بابابزگم تو تکریم مهمان خبر ندارید (خدایش بیامرزد) یه بار دختر خالم همکلاسی دانشگاهشو برده خونه پدربزگ که درس بخونن، حضرت هر پنج دقیقه رفته در زده سولماز!!! بله؟؟؟؟ ببین دوستت گشنش نیست؟؟!! سولماز گفته نه آقاجون ما ناهار خوردیم تو سلف دانشگاه، باز بعد چند دقیقه در زده ببین تشنش نیست چیزی نمیخواد، اونم گفته نه ممنون چایی آوردم براش، حالا اونم این «نه» ها رو حمل بر تعارف می‌پنداشته بلند شده نیمرو درست کرده و از بقالی سر کوچه نوشابه هم گرفته، دیگه وقتی که خیالش از بابت اشربه و اطعمه مهمونش جمع شده اومده در زده باز گفته سولماز!!! ببین دوستت شاش نداره!! ...
  • گزارش تخلف

حالا خدا نکنه مهمون بیچاره غریبه باشه و بعد از قیام از یکی بپرسه ببخشید دستشویی کجاست؟

یعنی این مرد هر جای خونه باشه حتی اگه سینی چایی تو دستش، همونجا پرت میکنه زمین و خودشو مثل عقاب میرسونه بالا سر مهمون نگون بخت و میگه بفرمایید خواهش میکنم و گویی طرف زن زائوست و بابام مشایعت کنه همراهش، تا ببرتش تو اتاق عمل، یک دست پشت شونه یارو و یه دست دیگم به عنوان راهنمای مسیریاب که مثلا از این طرف که با دست نشون میدم حرکت کنید، همگام با مهمان دراپش میکنه تا دم در دستشویی، یک قدم قبل رسیدن اونجا توقف کامل انجام میده، دیگه اونجا مهمون باید واسته چون کار تخصصیه و بابام باید خودش شخصا درو براش باز کنه ‏چراغم روشن کنه، انقدر این مشایعت مهمان و مراسم دخولش به مستراح براش مهمه که به هیچ وجه حاضر نیست مسوولیت این امر خطیرو به کس دیگه‌ای تنفیذ کنه، حالا بابام به خاطر سن و سالش و ادب و متانتش، محترم‌ترین فرد فامیله و همه باهاش رودروایسی دارن بطوری که یکی از اقوام میگه بابات تنها ‏آدمیه روی کره خاکی که من روم نمیشه جلوش بگوزم!! و ازش خجالت میکشم ...
  • گزارش تخلف

بابام یه آدم فوق العاده مهمون دوستیه، یعنی خدا نکنه یه مهمونی چه فامیل چه غریبه بخواد پاشو از چهارچوب در خونه ما بذاره تو، بابام ا

بابام یه آدم فوق العاده مهمون دوستیه، یعنی خدا نکنه یه مهمونی چه فامیل چه غریبه بخواد پاشو از چهارچوب در خونه ما بذاره تو، بابام ا
هیچی بخاطر عزت و احترام مهمان، در دستشویی روبراش باز کنه چراغشو روشن کنه (حالا انگار خونش کاخ سعد آباده طرف نتونه بخاطر وسعت و کثرت اتاق مسیر مستراح خونرو پیدا کنه) و مثل دربون رستوران یه دستشو بذاره رو سینش و با اون یکی دستش با خوشامد گویی درو ورودیو نشون بده ...
  • گزارش تخلف

صدای تلوزیونو تا ته زیاد کرد، ازون ور حیاتی تو اخبار داد میزد ‏مشروح خبر‌ها و ازینور کتاب جواب میداد زارت، بعضی وقتام هنوز زارت او

همزمان هم گازهای تصعیدی خارج میشدن و هم زمان هم نفسگیری میکرد و از سمت دیگه میعانات گازی دیگه خارج میشد و چه بسا فعالیت‌های اون شبش گازهای گلخانه‌ای هم تولید کرده بود، هنوز صدای اول تموم ‏نشده موج دوم صدا مهیب‌تر و با تحریر قوی‌تر از راه میرسید، حالا کتاب بدبخت. میخواست این همه صداهای افسار گریخترو. مدیریت کنه وسطاش محکم هم سرفه هم میکرد که صدای گوزش تو صدای سرفش کم توجه‌تر جلوه کنه، خلاصه بعد از ۴۰ دقیقه جون کندن و تقلازدن، مردی خیس عرق از مستراح اومد بیرون و دولا دولا اومد نشست سر ‏بساطش، تا چشمش افتاد به بطری روغن زد تو سر تاسش که عرق سرد روش نشسته بود و شالاپ صدا داد، با قیافه مستاحصل گفت اینکه هیچی ازش کم نشده، من چطوری همه این شیشه کوفتی رو بخورم آخه؟. بابام گفت بیا بشین مرد، تو دیگه کمرشو شکوندی چیزیش نمونده، اتاق کوچیکه این زیاد به نظز میاد تو میتونی و همونطور که داشت بهش روحیه میداد پیکشو پر‌تر از قبل میریخت، کتاب مادر مرده. دماغشو گرفت و لا ‏جرعه پیکشو داد بالا، به بابام اشاره کرد دوباره پر کنه تا هنوز دهنش گهیه دومیم بره بالا، پیک دومو که رفت بالا یه صدای عجیب‌تر. از دفعه قب ...
  • گزارش تخلف

مهمون شلوارشو در بیاره دیگه تمومه و شب موندنی شده

کلن ضمانت اجرایی پذیرفتن دعوت شب باید بمونی همون کندن شلواره (کلنم همه مردای شهر همیشه زیر شلواری از زیر شلوار میپوشن و جورابم تا زانو میکشن روش) یارو دید که بابام یهو سمتش حمله کرده و قصد داره تا با فن کمر و اشگل گربه به پشت حریف برسه و طرفو بخوابونه رو زمین و شلوار از تنش در بیاره، دیگه تسلیم شد و همونجا کشید پایین تا بابام بی خیالش بشه. مادرمم که فهمیده بود قوم شوهر داره میاد قبل اینکه بابام بره ترمینال، مرغشو انداخته بود تو قابلمه و تا اینا برسن خونه سیب زمینیشم دالبر دالبر خرد کرده بودو داشت سرخ میکرد و تا اینا شلوارو بکنن بساط مفصل سفره پهن شد، کتاب با خجالت اومد نشست سر سفره و دید مادر ما کلی تدارک دیده با شرمساری گفت اگه اجازه بدین من شام نخورم چون صبح آزمایش دارم و بهتره سبک بخوابم، که بابام با کفگیر دوباره یورش برد سمتش که این چه حرفیه مرد حساب، عیال کلی زحمت کشیده اگه نخوری این زن ما میگه فامیل شوهر ما از دست پخت من خوشش نیومده و خلاصه با نیرنگ ‏و دسیسه بهش یه پرس کامل غذای چربو چیل با مخلفات کامل خوروند، بعد شام و برچیده شدن سفره، بابامو کتاب نشستن به حرف زدنو اخبار گوش کرد ...
  • گزارش تخلف

بابام یه شوهر عمه داره به اسم «کتاب» (به همین برکت همه کتاب صداش میکردن شایدم کتاب الله یا کتابعلی بوده من دقیق نمیدونم) سال‌ها پی

بابام یه شوهر عمه داره به اسم «کتاب» (به همین برکت همه کتاب صداش میکردن شایدم کتاب الله یا کتابعلی بوده من دقیق نمیدونم) سال‌ها پی
به محض عزیمت کتاب به سمت شهر ما، عمه بابام زنگ زد خونه و بهش گفت: که این شوهر مظلوم ما اومده بره دکتر ولی روش نمیشه بیاد خونه شما و میخواد بره مسافر خونه‌ای جایی، خلاصه عمه به قربونت هر گلی به سرش بزنی انگار به سر کل فامیل زدی. خلاصه بابای ما هم پاشد رفت ترمینال کتابو پیدا کردو زد زیر بغلش و ورش داشت کشون کشون آورد خونه، کتاب بنده خدا که میدونست چه شب کابوسواری در پیش داره تا آخرین نفس مقاومت می‌کرد که نیاد و هی عجزو التماس که بذار من برم مسافر خونه، بابای منم که گیر سه پیچ مگه من مرده باشم تو بری مسافر خونه و طرفو خر کش کرد آورد تو، به محض ورود بابام خیلی چستو چابوک حمله کرد سمت سگک کمربند مردی که وادارش کنه شلوارشو بکنه تا تضمینی برای موندگاریش بشه، یعنی تو سیستم خاندان بابام اینا ...
  • گزارش تخلف

گجتهای خلاقانه این خصوصیات را دارند:. - یک مشکل را به ساده‌ترین شکل ممکن حل میکنند

- قیمت مناسبی دارند. - استفاده از آنها برای مشتری هدف، آسان است. - فرآیند تولید، لجستیک و عرضه اجرایی دارند. - طراحی آن برای مشتری جذاب و ایده آن خلاقانه است. - ایده پشت آنها بصورتی است که، مشتری حتی اگر در حال حاضر به آنها نیاز نداشته باشد، آنها را برای آینده میخرد. - سایز و اندازه آنها، متناسب با محل استفاده و نگهداریشان طراحی شده است. ...
  • گزارش تخلف

این را هم بگویم: در مباحث زبان‌شناختی، به‌طور «قراردادی»، حمله‌ی اعراب به ایران و سقوط را پایان دوره‌ی و آغاز دوره‌ی می‌دانند

نکته‌ی مهم اینجاست: شواهد متقنی در دست داریم که در همان دوره‌ی زبان فارسی در حال تغییر و تحول بوده و پس از تسلط اسلام بر سرزمین ایران هم تا چند سده دوره‌ی گذار ادامه داشته است.
  • گزارش تخلف

را نباید در نظر گرفت و آن را باید بیشتر مبحثی مربوط به خط دانست

این را گفتم تا بگویم (یعنی زبانی که در دوره‌ی زبان اصلی امپراتوری ایران بوده و به‌نوعی پدر فارسی امروز ماست) زبانی است توانا و زایا که بسیار اندک دارد و حتی برای دشوارترین مباحث کلامی و مذهبی و فلسفی واژه‌‌های ویژه می‌سازد. با مخالفم، اما نباید فراموش کنیم که زبان فارسی زبان عقیمی نیست و آن‌قدر پسوند و پیشوند و توان ساخت واژه‌های نو دارد که در برابر هیچ زبانی در دنیا کم نیاورد. ...
  • گزارش تخلف

استفاده از «ی» به‌جای «ء» (سریای کوچک) [در کلمات مختوم به‌های غیرملفوظ در حالت مضاف/ مثلا، «خانه‌ی من»] مختص به روزگار ما نیست

سده‌ها پیش، رونویسنده‌ی شاهنامه، در دست‌نوشت برجامانده از سال ۶۷۵ هجری (موجود در موزه‌ی بریتانیا)، در همه‌ی متن از این شیوه استفاده کرده است.
  • گزارش تخلف

از این یک شنبه

از این یک شنبه
هر هفته با یکی از متخصصین، دانشجویان و بیزینسمنهای موفق ایرانی که مهاجرت کردن لایو داریم. توی این لایوها شما مسیری که این افراد طی کردن رو میشنوید و با موفقیتها، شکستها، احساسات و خاطراتشون در این مسیر آشنا میشید …اولین میهمان من، یکی از دوستان خوبم، دکتر نیما حبیب‌زاده است که به عنوان یک Data Scientist در کانادا مشغول به کاره و تحصیلاتش رو هم در همین رشته در کانادا ادامه داده. اگه شما به عنوان یک متخصص، دانشجو و یا کارآفرین قصد دارید خودتون و بدون نیاز به دلالهای مهاجرتی، مهاجرت کنید، دیدن این مجموعه لایوها رو بهتون پیشنهاد میکنم. یکشنبه ۲۷ مهرماه، ساعت ۲۰:۳۰ به وقت ایران منتظرتون هستیم …instagram. com/SahandBehnam. t. me/dotDE ...
  • گزارش تخلف

هیچ حکومتی نباید گوشت فیل بخورد.. محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

هیچ حکومتی نباید گوشت فیل بخورد.. محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
مولانا در دفتر سوم مثنوی داستان مسافران هند را می‌گوید که پند ناصحی را که گفت در این مسیرتان گله‌های فیل هست و مبادا بچه فیل‌ها را شکار کنید، به گوش نگرفتند و از گرسنگی بچه فیلی را شکار کردند و خوردند؛ الا یک نفر که گوش به حرف ناصح سپرد و از خوردن گوشت فیل سر باز زد. جمع چون به خواب رفتند، فیل بزرگ خشمگین از راه رسید، دهان هر یک را بو می‌کرد و چون بوی بچه فیل به مشامش می‌رسید، فرد را زیر پا له می‌کرد و از آن جمع جز یک نفر که گوشت بچه فیل نخورده بود جان سالم به در نبردند.. مر لب هر خفته‌ای را بوی کرد/بوی می‌آمد ورا زآن خفته مرد. از کباب پیل‌زاده خورده بود/بر درانید و بکشتش پیل زود. تعبیر مولانا این است که «اولیا اطفال حق‌اند ای پسر» و خداوند حافظ اولیا (فیل‌بچگان خویش) است. مولانا اما راه تفسیر را که نبسته است. داستان را به گونه دیگری هم می‌شود در راستای حکمرانی تعبیر و تفسیر کرد.. حکومت و اصحاب قدرت فی‌نفسه به دلیل داشتن قدرت، ابزار تصمیم‌گیری و اعمال خشونت؛ و هم‌زمان به دلیل نیاز داشتن به منابع برای حکمرانی و پیش بردن اهداف جمعی و شخصی؛ بی‌شباهت به آن جماعت مسافران گرسنه هند نیستند. م ...
  • گزارش تخلف

دموکراسی خلق

️اصطلاح «دموکراسی خلق» از رژیم‌های کمونیستی ارتدکسی برگرفته شده است که بر اساس الگوی شوروی پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمدند. ️اما در این جا برای اشاره کلی به الگوهای گوناگون دموکراتیک، به کار برده شده که سنت مارکسیستی آنها را ایجاد کرده است. اگرچه این الگوها تفاوت هایی دارند، تضاد آشکاری با الگوهای دموکراتیک آشناتر لیبرالی نشان می‌دهند. ️مارکسیست‌ها، دموکراسی لیبرالی یا پارلمانی را دموکراسی «بورژوایی» یا «سرمایه داری» می‌دانند و آن را بی ارزش می‌شمرند. با این حال، مارکسیست‌ها هم به سبب گرایش‌های مساوات طلبانه دموکراسی به مفهوم یا آرمان دموکراسی گرایش یافتند. ️این اصطلاح به ویژه برای تعریف هدف برابری اجتماعی ای به کار برده شد که برآمده از مالکیت عمومی ثروت (در معنای اصلی دموکراسی اجتماعی) و در تقابل با دموکراسی «سیاسی» بود، که فقط صورت ظاهر برابری را به وجود می‌آورد …️️ مارکس و دموکراسی خلق. ️مارکس، معتقد بود که براندازی سرمایه داری آغاز شکوفایی دموکراسی واقعی خواهد بود. به نظر او جامعه کمونیستی کامل، فقط پس ازاز دورۀ گذار «دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا» به وجود می‌آید. ️در واقع، نظام دم ...
  • گزارش تخلف

دموکراسی خلق

دموکراسی خلق
اصطلاح «دموکراسی خلق» از رژیم‌های کمونیستی ارتدکسی برگرفته شده است که بر اساس الگوی شوروی پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمدند. اما در این جا برای اشاره کلی به الگوهای گوناگون دموکراتیک، به کار برده شده که سنت مارکسیستی آنها را ایجاد کرده است … …. ️ کانال تلگرام و پیج اینستاگرام علوم سیاسی. 🅾️ ...
  • گزارش تخلف