‌این خیلی شگفت‌انگیز است که مردم قضاوت‌ کردن را دوست دارند. قضاوت همه جا صورت می‌گیرد، همیشه

‌این خیلی شگفت‌انگیز است که مردم قضاوت‌ کردن را دوست دارند. قضاوت همه جا صورت می‌گیرد، همیشه. شاید این یکی از ساده‌ترین کارهایی است که به نوع بشر داده شده تا انجام دهد. و خوب می‌دانید که نهایتاً آخرین انسان، زمانی که آخرین جرقه‌‌های دشمن‌‌اش را به خاکستر تبدیل کند، پشت یک میز زهواردررفته می‌نشیند و محاکمه‌ی مسئول واقعه را آغاز می‌کند.
کاری نمی‌توانم بکنم جز آن‌که رویای نوعی نقد را در سر بپرورانم که در صدد قضاوت‌کردن نباشد، بلکه به یک مجموعه آثار، یک کتاب، یک جمله، و یک ایده جان ببخشد: نقدی که شعله‌‌ها را روشن کند، رشد سبزه‌ها را بنگرد، به باد گوش بسپارد و در وزش نسیم، کف (روی) دریا را برگیرد و بپراکند.
این نقد نه قضاوت، که نشانه‌های وجود را تکثیر می‌کند، آن‌ها را فرا می‌خواند و از خواب بیدار می‌کند. شاید گاهی اوقات آن‌ها را بیافریند – چه بهتر. چه بهتر که چنین کند. نقدی که حکم می‌دهد و داوری می‌کند مرا به خواب فرو می‌برد. من نقدی را دوست دارم که جرقه‌های تخیل را روشن کند. این نقد، یک حاکم مقتدر نیست یا ردایی قرمز بر تن ندارد. بلکه آذرخش طوفان‌های احتمالی را با خود حمل می‌کند.

🖋 میشل فوکو
📖 نبردی برای نجابت، (گفتگویی دو ماه پیش از مرگ)
ترجمه‌: محمدرضا اخلاقی‌منش

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology