🔅ازدواج مجدد- جلوگیری ازانحرافات اجتماعی. 📍به بهانه هفته ازدواج

🔅ازدواج مجدد- جلوگيري ازانحرافات اجتماعي
📍به بهانه هفته ازدواج

🖊سيده فاطمه #هاشمي(وكيل)


💠اگر زن از لحاظ اقتصادی ضعیف و در فشار باشد ،با موقعیت پیش آمده حجم وسیعی از فشارهای روانی و اجتماعی به وی وارد می گردد که عواقب آن گاها غیر قابل جبران است
کمترین آن سرخوردگی و افسردگی است که آغاز مشکلات بزرگتر می باشد.
💠 اگر به ذهن خطور کند که قانونگذار مصالح طفل را در نظر گرفته نه بر اساس احساسات ظریف زنانه و در واقع این پیش بینی هم به نفع زن بوده و هم به نفع طفل ( مساله ناپدری در صورت ازدواج مجدد مادر ) باید دید آیا مصالح طفل در صورت جدایی از مادر در عین وابستگی شدید عاطفی و متعاقبا حضور نامادری و گاها آثار سوء آن ،در نظر گرفته شده؟
💠همچنین در ازدواج مجدد زنان بیوه قطع مستمری شوهر فوت شده را داریم که چه بسا زنانی هستند که تن به ازدواج نمیدهند تا مستمری قطع نگردد چرا که دید مثبت و اطمینان خاطری به ازدواج دوم و دوام آن ندارند.
هرچه سن زنان بیوه یا مطلقه بیشتر باشد در تصمیم گیری برای ازدواج مجدد ،فشارها و نگاه های جامعه آزار دهنده تر است و با عدم استقبال از سوی خانواده وخصوصا اگر زن دارای فرزند نیز باشد از سوی فرزند مواجه می گردد.(هرچند بسته به فرهنگ در شهرهای مختلف نگاه به قضیه متفاوت است.)
💠افکار عمومی جامعه ما ،ناخودآگاه به زن مطلقه یا بیوه ای که به پای فرزندانش بسازد و بسوزد ونیازهای عاطفی و مادی خود را زیرپا بگذارد و پایبند فرزندان باشد نمره بالاتری میدهند.
حال اگر مردی همسرش را طلاق داده یا همسرش فوت نموده و حتی سن بالایی هم داشته باشد ،دید جامعه ما به این صورت است که معتقدند باید زنی در زندگی این مرد باشد تا او را سر و سامان دهد و به اصطلاح عامیانه تر و خشک کند! و یامعتقدند یک مرد نمیتواند تنهایی را تاب بیاورد·
بعضا نگاه های منفی جامعه ما در برخورد با زنان مطلقه و بیوه جهت ازدواج مجدد(البته یادآور میشوم در بعضی مناطق و بسته به فرهنگ آن منطقه) باعث ناکامی و شروع افسردگی می گردد.
💠ازدواج مجدد در جامعه ما می بایست به صورت شرعی و قانونی و مطابق با ساختار فرهنگی جامعه باشد تا بتواند به عنوان یک راهکار اساسی در جلوگیری از انحرافات و جرایم عمل کند. چرا که نهاد خانواده اصل و بنیان جامعه را تشکیل میدهد. اگر خانواده سالم باشد جامعه سالم خواهد ماند و فرزندان نیز که در بستر آن سالم رشد کنند ،آینده را با روح و جسمی سالم خواهند ساخت.

💠در جوامع غربی، ازدواج و طلاق و تشکیل رندگی مجدد یک امر عادی و طبیعی مییاشد. اگر کسی همسرش را از دست بدهد یا زندگی مشترک به طلاق بینجامد بدون ترس از قضاوت دیگران وارد یک زندگی مشترک جدید خواهد شد.
یکی از معضلاتی که باعث شده زنان بیوه یا مطلقه موقعیت ازدواج کمتری داشته باشند بالارفتن سن ازدواج در دختران در برهه ای از زمان است
با توجه به تجرد درصدی از دختران با سن بالا که آمادگی ازدواج را دارند شرایط برای ازدواج زنان بیوه و مطلقه دشوار شده .

💠تحقیقات نشان داده که 90درصد پیشنهاد دهندگان و پیش قدمان در ازدواج با زنان بیوه ،مردان متاهلی هستند که شرایط سنی آن ها هیچگونه تناسبی با این زنان ندارد.
از نظر روانی وضعیت زنانی که شوهر خود را از دست داده اند (به هر علت)و ازدواج مجدد داشته اند، نسبت به دسته ای که ازدواج مجدد نمی کنند متفاوت است.اختلالات روانشناختی بیشتر در بین زنانی دیده میشود که متعاقب از دست دادن شوهر اقدام به ازدواج مجدد نکرده باشند.
ازدواج یک نیاز درونی است که همه افراد در همه جوامع بشری از ابتدا تا کنون بر آن صحه گذاشته اند و تاکید فراوانی بر آن و حفظ حرمت خانواده شده است.این اهمیت و تاکید در جامعه اسلامی که نشات گرفته از دین مبین اسلام است پررنگ تر دیده میشود.
اصل 10قاون اساسی و بند یک اصل 43قانون اساسی نیز بر اهمیت آن تاکید ویژه داشته است.

💠در حال حاضر با نگاهی به آمار ،واقعه طلاق یک بحران اجتماعی محسوب است چرا که آسیب های اجتماعی بالایی دارد. اگر برای زنان مطلقه امکان ازدواج مجدد وجود نداشته باشدممکن است معشوقه مردان متاهل شوند که در این صورت از یک سو اخلاق و شرعیات زیر سوال رفته و جامعه از لحاظ اخلاقی دچار تزلزل گردیده و از سویی دیگر زمینه اختلاف خانوادگی و طلاق را در زندگی مرد به وجود آورده که در نتیجه خیانت به همسر به عنوان پدیده ای با آمار بالا در طلاق مشاهده می گردد.
از نخستین قربانیان طلاق که آثار مخرب مادی و معنوی زیانباری برای آن ها در پی دارد و زمینه ای برای ارتکاب انحرافات اجتماعی و جرم است ، فرزندان طلاق می باشند.

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology