شبکه جامعهشناسی علامه 📍 بررسی تحلیلی جامعهشناختی و سیاستگذاری اجتماعی پشتیبانی و ارتباط با ما⬇️ ☑️ @Atu_Sociologier اینستاگرام: 📸 Instagram.com/atu_sociology
✅ دولت به مثابهی حافظ مالکیت خصوصی. نقدی بر مواضع لودویگ فون میزس در مقام پیشوای نولیبرالیسم
✅ دولت به مثابهی حافظ مالکیت خصوصی
نقدی بر مواضع لودویگ فون میزس در مقام پیشوای نولیبرالیسم
🖋 حسام #سلامت
📍 لودویگ فون میزس، پیشوای بلامنازع مکتب اتریشیِ اقتصاد، که رئوس دعاویاش به یکی از حیاتیترین آبشخورهای «نولیبرالیسم» بدل شده است، همواره از «خصومت ذاتی "همه"ی دولتها با مالکیت خصوصی» حرف میزد. میزس در همهی شصت سالی که نوشت به گونهای خستگیناپذیر تأکید داشت که دولتها اساساً با مالکیت خصوصی سر ناسازگاری دارند و در هر فرصتی که دست دهد به آن دستدرازی میکنند و بر آن قید و بند میزنند و میکوشند محدود و مهارش کنند. اینکه میزس چگونه به چنین نتیجهی عمومیتیافتهای رسیده بود خودش داستان مفصلی است، خلاصهاش اینکه به باور او مالکیت پیششرط آزادی و فردیت است و جایی که مالکیت باشد فردیت و آزادی هم هست و اساساً دولت بنا به ماهیتاش خصم قسمخوردهی این دو، آزادی و فردیت، است و هیچ میانهای با آنها که ندارد هیچ، همواره دستاندرکار آن است که نَفَسشان را بگیرد. اما آنچه میزس دربارهی خصومت ذاتی دولتها با مالکیت خصوصی میگوید در بهترین حالت صرفاً محدود به برههی حاکمیت دولتهای پادشاهی مطلقه در فاصلهی قرن پانزدهم تا نوزدهم در نقاط مختلف اروپاست. پادشاهیهای مطلقه اساساً از قدرتگرفتن بورژوازی در مقام طبقهی نوظهور مستقلی که به اتکای پشتوانهی اقتصادیاش میتوانست در برابر نهاد سلطنت و دمودستگاههای دولتی قد عَلَم کند و مطلقیتاش را مشروط سازد، دلنگران بودند. در این برهه بحثهای پردامنهای درباب اینکه اساساً مالکیت میبایست از آنِ چه کسی باشد و چگونه میتوان مالکیت خصوصی را از حیث عقلانی توجیه کرد در جریان بوده است. مطلقگرایانِ حامی نهاد سلطنت اساساً مالکیت را از آنِ شخص پادشاه میدانستند و مشروطهخواهان لیبرال- بورژوا، در برابر، از مشروعیت مالکیت خصوصی دفاع میکردند. کلاسیکترین بیان این مباحث را میتوان در «رسالهای دربارهی حکومت» جان لاک یافت.
📌 برای مطالعه ادامه این نوشته، Instant View را فشار دهید.
📎 1freeman.net/ref/8
🌐جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology