🔸برای آلمان نقد بر مذهب عمدتا بسر رسیده است و نقد بر مذهب پیش شرط همه نقدهاست …📍موجودیت دنیوی خطا- بس از انکه نیایش اسمانیش بر مبع

🔸برای آلمان نقد بر مذهب عمدتا بسر رسیده است و نقد بر مذهب پیش شرط همه نقدهاست.

📍موجودیت دنیوی خطا- بس از انکه نیایش اسمانیش بر مبعد و محراب مردود گردید- برملا شده است.انسانی که در واقعیت افسانه ایی اسمانها ٬ موجودی مافوق بشری را جستجو میکرده و فقط بازتابی از خویشتن را یافته است٬ دیگر به آن تن در نخواهد داد که فقط تصویر بدلی خودش٬ فقط یک « موجود» غیر انسانی را بیابد.او واقعیت حقیقی را جستجو میکرد و باید جستجو کند.

📍شالوده نقد غیر مذهبی عبارت ازینست که : این انسان است که مذهب را می آفریند و مذهب نیست که انسان را می آفریند.و در واقع مذهب خودآگاهی و عاطفه انسانیست که یا هنوز خود را نیافته و یا انکه تاکنون خود را دوباره گم کرده است.البته انسان ٬ موجودی انتزاعی نیست که خارج از جهان لمیده باشد.انسان در رابطه با جهان بشر ٬ حکومت و جامعه است.این حکومت و این جامعه است که مذهب( یعنی) جهان اگاهی وارونه را می سازد.زیرا که جهان وارونه است و مذهب٬ تئوری عمومی این جهان است٬ خلاصه ایی از دائرةالمعارف انست٬ شکل عامه پسند منطق آنست٬ جوهر شرف معنوی آنست٬ شور و حرارت آنست٬ تأیید اخلاقی آنست٬ مکمل تشریفاتی آنست٬ بنیان کلی تسلی و توجیه آنست.

📍مذهب تحقق افسانه ایی ذات انسانیست٬ زیرا سرشت بشری دارای واقعیت حقیقی نیست.بنابر این مبارزه علیه مذهب٬ مبارزه مستقیم علیه آن جهانیست که عطر معنوی آن٬ مذهب میباشد.

📍فقر مذهب ضمن آنکه بیان فقر واقعیست٬ در عین حال اعتراض علیه فقر واقعی نیز میباشد.
مذهب آه و فغان مخلوق در تنگنا افتاده است٬ احساس به یک جهان بی احساس است٬ همانطور که روح یک کیفیت بی روح است.مذهب تریاک مردم است.

📍نقد بر مذهب٬ انسان را از اشتباه بیرون می آورد تا به این ترتیب فکر کند٬ عمل نماید٬ واقعیت خود را همچون انسان از اشتباه بیرون آمده و بر سر عقل آمده ایی ترسیم نماید و به این ترتیب به گرد خود و به گرد خورشید واقعی خویش بچرخد.تا زمانی که انسان به گرد خود بچرخد٬ مذهب فقط خورشید تخیلی ایست که به گرد انسان میچرخد.

📍بنابرین وظیفه تاریخ است که بعد از آنکه حقیقت آخرت از میان رفت٬ حقیقت دنیا را مطرح سازد.
وظیفه فلسفه- که در خدمت تاریخ قرار دارد- این است که بعد از برملا شدن اشکال مقدس از خود بیگانگی انسان٬ در وهله اول از خود بیگانگی را در اشکال نا مقدس آن افشا نماید.به این ترتیب نقد بر آسمان مبدل به نقد زمین٬ نقد مذهب تبدیل به نقد بر حقوق و نقد الهیات مبدل به نقد بر سیاست میگردد.

🔰مقدمه نقد بر فلسفه حقوق #هگل
✍مذهب از دید #کارل_مارکس


💡 #رسانه شمایید. اگر می‌پسندید، برای دوستان‌تان بفرستید.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology