🔸 تاملی پیرامون نسبت جامعه و دانشگاه. 🖋 مسعود زالی زاده

🔸 تاملی پیرامون نسبت جامعه و دانشگاه
🖋 مسعود زالی زاده

🔻دانشگاه از جمله نهادهای مدرن در ایران است که نقش بسیار تاثیر گذاری بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران داشته است. نقش آفرینی این نهاد، به گونه ای است که به سختی می توان بدون در نظر گرفتن آن به فهم درستی از تحولات اجتماعی معاصر در ایران دست یافت. اساتید و دانشجویان همواره نقشی پیشرو در جامعه بر عهده داشته و مرجع فکری، اجتماعی و سیاسی طیف وسیعی از کنشگران اجتماعی و سیاسی بوده اند.

کارکرد دانشگاه به عنوان نهادی که زائیده جهان مدرن است، در وهله اول تولید علم و معرفت بوده ولی در هر جامعه ای بسته به زمینه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی با کارکردهای دیگری نیز همراه بوده است. در ایران از همان ابتدا، دانشگاه هر دو کارکرد را بر عهده داشته و حتی می توان گفت که کارکرد اجتماعی-سیاسی آن بر کارکرد اصلی آن که تولید علم و معرفت بوده، سبقت گرفته است.

هنگامی که به شرایط امروز دانشگاه های ایران نگاه می کنیم، به نظر می رسد دانشگاه در هر دو کارکرد با چالش جدی مواجه است. همراه با کالایی شدن دانش، دانشگاه جایگاه و قداست خود را از دست داده و تولید انبوه مقاله به دغدغه اصلی دانشگاه، استاد و دانشجو تبدیل شده است. منطق بازار با تصرف نظام دانشگاهی و تبدیل علم به ابزاری برای مقاصد غیر علمی، شور و شوق علمی پیشین در دانشگاه ها را به طرز قابل توجهی کم کرده است.

امروزه کارکرد سیاسی-اجتماعی و نقش آگاهی بخشی دانشگاه نیز به شدت کاهش پیدا کرده است. نهاد دانشگاه امروز تفاوت چندانی با یک سازمان اداری ندارد و با قرار گرفتن در چارچوب های خشک و رسمی، تبدیل به بخشی از نظام اداری شده است. بسیاری از اساتید برای خود رسالت اجتماعی قائل نیستند و دانشجویان نیز درگیر کارهای روزمره شده اند و طبیعی است که در این وضعیت جایی برای تفکر انتقادی که دانشگاه منشا اصلی آن بود، باقی نمی ماند. در شرایط کنونی که جامعه ایران با بحران ها و معضلات متعددی مواجه است، نمی توان انتظار داشت که دانشگاه بتواند مطالبات اجتماعی و دغدغه های جامعه را پیگیری نماید. به نظر می رسد شاید همین شهروندان عادی که خود زمانی تحت تاثیر نظام دانشگاهی قرار داشتند بتوانند منشا تغییر و تحولات اجتماعی باشند.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology