شبکه جامعهشناسی علامه 📍 بررسی تحلیلی جامعهشناختی و سیاستگذاری اجتماعی پشتیبانی و ارتباط با ما⬇️ ☑️ @Atu_Sociologier اینستاگرام: 📸 Instagram.com/atu_sociology
✅اقتصاد دانش بنیان و قربانی شدن دانش انتقادی.. ✍️ علی غلامی
✅اقتصاد دانش بنیان و قربانی شدن دانش انتقادی
✍️ علی غلامی
📍دانشگاه برای آنکه بتواند به مطالعات انتقادی بها دهد و با نگاهی نقادانه به ارزشها و هنجارهای تثبیتشدهی اجتماع بنگرد باید از قید سلطهی دولت، بازار ... که درصدد تحمیل مناسبات و قواعد خود به آن هستند آزاد باشد. اقتصاد دانشبنیان در پی مطیع ساختن این نهاد در جهت رشد سرمایه است.
📍همهی ما حتما واژهی دانشبنیان را به کرات شنیدهایم و همینطور از نقش دانشگاه در توسعهی اقتصادی و لزوم ارتباط آن با صنعت آگاهیم. امروزه تقریبا تمام مسئولین مملکتی از عالیترین مقام حقوقی کشور و رییسجمهور و هیئت دولت و وزرا و نمایندگان مجلس گرفته تا سطوح پایینتر و اساتید دانشگاه و برخی روزنامهنگاران و رسانهها از اقتصاد دانشبنیان میگویند و آن را راهحل معضلات و مشکلات و مسیر توسعهی کشور میدانند. همینطور از ناکارآمدی دانشگاه در برآورده ساختن نیازهای جامعه و دوری آن از واقعیت موجود میشنویم. خلاصه همگی اقتصاد دانشبنیان را بهعنوان بهشت موعود معرفی میکنند و کاستیها و کمبودها و توسعهنیافتگی کشور را معلول عدم تحقق تمام و کمال آن میدانند. در این نوشتار قصد داریم تا بر تصویر رویایی این بهشت کمی گل بپاشیم و از زاویهی متفاوتی به موضوع نگاه کنیم تا بتوانیم این ایده را به چالش بکشیم و نشان دهیم اقتصاد دانش و حاکم کردن مناسبات سودمحور سرمایهدارانه بر دانشگاه چه تأثیراتی بر استقلال نهاد دانشگاه و جایگاه انتقادی آن بهخصوص علوم انسانی و اجتماعی دارد.
📍اگر بخواهیم تعریفی کلی از اقتصاد دانش ارائه کنیم میتوان گفت: روش تولیدی است که در آن از دانش برای ایجاد ارزش افزوده استفاده میشود و به همین ترتیب شرکت دانشبنیان شرکتی است که از دانش و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه کسب سود میکند. از این رو در چارچوب اقتصاد دانش هر پژوهش دانشگاهی باید خروجی کمی و مادی قابل اندازهگیری داشته باشد تا بتواند از حمایتهای دولتی یا صاحبان سرمایهی بخش خصوصی برخوردار شود.
📍پر واضح است که اثرات یک پژوهش دانشگاهی پیرامون طراحی بوژی قطار از اثر یک پژوهش در حوزهی تاریخ، مادیتر و ملموستر است یا مثلاً سنجش میزان تأثیر مقالهای که به توربینهای گازی نیروگاه میپردازد از مقالهای در حوزهی فلسفه راحتتر است. به زبان سادهتر ارزش و منزلت یک پژوهش، پایاننامه یا مقاله ابتدا با این خطکش سنجیده میشود که به چه میزان پولساز است و به اصطلاح چقدر نان در آن است و چقدر برای سرمایه جذاب. به همین ترتیب استادی که به واسطه مشارکت در قراردادها و پروژهها و همکاریاش با صنعت پول بیشتری وارد دانشکده کند جایگاه بالاتری دارد.
📍تابستان ۲۰۱۵، ۲۶ دانشگاه ژاپن اعلام کردند که رشتههای علوم انسانی و اجتماعی خود را تعطیل و یا محدود میکنند همچنین وزارت آموزش ژاپن طی نامهای به ۸۶ دانشگاه ملی این کشور ابلاغ کرد گامهای مؤثری را برای حذف رشتههای علوم انسانی و اجتماعی بردارند. از دلایل اجرای این طرح برنامهریزی برای دو برابر شدن درآمد با تمرکز بر روی رشتههای مهندسی و فنی است.
📍این چنین سودمحوری و سرمایهسالاری تمام شئون دانشگاه را به خود میآلاید و جایگاه دانشگاه را به یک بنگاه صرف اقتصادی تقلیل میدهد که باید حساب سود و زیانش را داشتهباشد. تری ایگلتون منتقد ادبی بریتانیایی چنین وضعیتی را اینگونه زیبا تعبیر میکند که: «از این پس قدرتهای اقتصادی و سیاسی پرنفوذ، اما پنهاناند که سیلابسهای درسی را مینویسند.»
📍چنین روندی منجر به حذف برخی رشتهها در علوم انسانی میشود یعنی برای سرپا ماندنشان یا دانشجویان متقاضی آنها باید مبالغ هنگفتی به عنوان شهریه پرداخت کنند یا این رشتهها تقویتکنندهی ایدئولوژی حاکم باشند و یا باید سیر تجاری شدن را طی کنند و جایگاهشان در تولید و فناوری و تحقق اقتصاد دانش بازتعریف شود. در این مورد میتوان به دانشگاه آزاد اشاره کرد که تفاهمنامهای را برای تأسیس شرکتهای دانشبنیان در حوزهی علوم انسانی، فرهنگ و هنر و ورزش با «ستاد فناوریهای نرم و هویتساز» به امضا رساندهاست.
📍سازمانهای دانشگاهی اکنون در ضمن سیاستزدوده شدن به طور روز افزونی در حال تبدیل شدن به مراکز تجاریاند که در ایران ما با معضل فضای امنیتی هم روبهرو هستیم؛ و گردانندگان و سیاستگذاران امروز آموزش عالی کسانیاند که جنبههای مادی برایشان اولویت بیشتری دارد.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology