▫️ کودک-همسری؛ دیرپا و جانکاه. 🖋 علی ملک‌پور | جامعه‌شناس.. خبر این بود:

▫️ کودک-همسری؛ دیرپا و جانکاه
🖋 علی ملک‌پور | جامعه‌شناس

خبر این بود:
"طرح ممنوعیت ازدواج دختران ۱۳ و پسران ۱۵ ساله و کمتر از آن، درکمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی رد شد."

تداوم ازدواج کودکان کم سن و سال چه پیامدهایی دارد؟

🔘 الف) برای جامعه:
ازدواج کودکان - دختر یا پسر- که اصطلاحا "کودک - همسر" نامیده می شود، در درجه اول نشانه افت شدید شاخص های توسعه انسانی و علامتی روشن از فقر و سطح پایین آموزش و آگاهی همگانی است. اگر آمار این نوع ازدواج ها در طول زمان کاهش نیابد خود نشانه ی ایستایی و تنزل درجه رفاه عمومی و بویژه در مناطق محروم است.
ازدواج کودک - همسران نوعی اجحاف در جامعه است. یعنی جامعه اعضای خود را تنبیه و مجازات می کند و در چارچوب فرهنگ و رسوم قبیله ای و باورهای رسوب شده از قرون گذشته با نوباوگان رفتار می کند.
ازدواج کودکان بستر رشد آسیب های اجتماعی را فراهم می کند . در قربانیان این ازدواج ها حس بدبینی و انزوا و در گروه های ناظر و منتقد، حس ترحم و نومیدی را بر می انگیزد.

🔘 ب) برای کودکان متاهل!:
آیا کسی شهامت پاسخگویی به این پرسش ساده را دارد؟:
کودکی که طبق قوانین کشورش نمی تواند یک دوچرخه بخرد یا بفروشد و معامله با او بواسطه صِغر ِ سن باطل است، چگونه می تواند پای سفره عقد بنشیند و سند مهم ترین قرارداد همه زندگی خود، یعنی سند عقد ازدواج را امضا کند؟
برخی دختران در سن ۱۳ سالگی هنوز عروسک های خود را زنده و جاندار می پندارند ، پس چگونه می توانند خود عروس بک خانواده، همسر یا مادر باشند؟!
ازدواج کودکان در زیر سن ۱۸ سال، عملا آنها را از مرحله کودکی به مرحله پر مساله تاهل و میانسالی پرتاب می کند و آنها تا آخر عمر از خلاء چرخه عمر طبیعی خویش رنج می برند و به شهروندانی آسیب دیده - و بزه دیده- تبدیل می شوند.
محرومیت کودک- همسران پسر یا دختر از بازی و آموزش در واقع سرقت زندگی آنان توسط جامعه و والدین است.آنها قادر به دفاع از هویت و حقوق خود نیستند و بدون آگاهی و از سر ناداری و ناچاری چنین می کنند.

🔘 پ) برای فرهنگ و دین:
ازدواج کودکان (دختران ۱۳ ساله و پسران ۱۵ ساله) در جوامع و فرهنگ های پیشرو ممنوع و منسوخ و با معیار های حقوق بشری در تعارض است.
ازدواج اصولا یک مقوله اجتماعی و عرفی است و یک امر مستقیما دینی از نوع عبادات و تکالیف و مناسک شرعی نیست که موکول به رعایت پروتکل های مذهبی باشد.
به عنوان مثال مساله بلوغ یک مقوله چند بعدی ست. سن بلوغ جسمی و جنسی را باید پزشکان تعیین کنند، نه اینکه برمبنای چند روایت و حکایت تاریخی از اعماق اعصار گذشته سرنوشت هزاران انسان دستخوش بحران و موجب تنش های فردی و خانوادگی شود.
بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی را نیز باید روانشناسان و جامعه شناسان و حقوقدانان تعیین و اعلام کنند و آنگاه بر مبنای این قاعده درست علمی قوانین و مقررات ازدواج تدوین و اجرا گردد.
اینکه کسانی می پندارند کودک( دختر) در ۹ سالگی بالغ و به سن تلکیف!! می رسد، سخنی عجیب است و بویژه اگر این پدیده به دین منسوب شود. زیرا در قرآن مجید در باب سن تکلیف و ازدواج و تاهل کودکان اشارت یا دلالتی نشده است و این بدان معناست که موضوع به علم و عرف و قانون جوامع محول شده است.

✅ "تحلیل من می تواند بی اساس و بلاموضوع باشد " ، چنانچه پژوهشی صورت گیرد در این مورد که آیا طرفداران نظریه تکلیف کودکان در ۹ و یا ۱۱ سالگی و نیز طرفداران ازدواج کودکان ۱۳ ساله( دختر) و ۱۵ ساله ( پسر)، خود مایل به تزویج فرزندان خویش در سنین زیر ۱۸ سال هستند و آیا چنین کرده اند؟

من به این نوع کودک آزاری ها تحت نام ازدواج، " نه " می گویم. علی رغم اینکه می دانم هم اکنون - در همین لحظه - در گوشه ای از کشورم کودکی در پای سفره عقد زودرس خود نشسته و به آن پرسش مرسوم روحانی عاقد خود مظلومانه و ناآگاهانه می گوید "...بله...."!

شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology