✅پرسشی از چیستی. ✍🏻سیدجواد.. پرسش از صلح یا جنگ، پرسش از چیستی جامعه است

✅پرسشی از چیستی #جامعه
✍🏻سیدجواد #میری

پرسش از صلح یا جنگ، پرسش از چیستی جامعه است. در نگاه ادبای روس به‌خصوص تولستوی زمانی که صحبت از جامعه و جنگ و صلح می‌شود، این مسائل را مطرح می‌کنند که اساسا پرسش از جامعه یا به عبارت دیگر پرسش از جنگ و صلح، پرسش از چیستی جامعه است. یعنی این‌که در جامعه انسانی در سطح فردی وجود غرایض مختلف، تهاجم‌های بسیاری را رقم می‌زند. در سطح اجتماعی نیز نیروها، قشرها، طبقات و خواست‌ها فراوانی وجود دارد. در نگاه به جامعه در سطح کلان برخوردهای بیشتری دیده می‌شود. اگر ما نتوانیم این برخوردها را چه در سطح فردی و چه در سطح کلان مدیریت کنیم، اساسا همیشه می‌توانیم منتظر ناهمواری‌ها، بحران‌ها، خطرها، ریسک‌ها و در انتها تنزل، نزاع و جنگ باشیم. زمانی که از نبود صلح صحبت می‌کنیم، این پرسش مطرح می‌شود که ما اساسا باید چگونه جامعه را مفهوم‌سازی کنیم؟ آیا امر اجتماعی فی‌نفسه امری است که ذاتا از درون زندگی انسان‌ها بیرون می‌آید یا نیازمند مدیریت است. در این زمینه چند رویکرد مختلف وجود دارد. برخی معتقدند اساسا یکی از عواملی که باعث می‌شود در جوامع انسانی ما شاهد جنگ باشیم، نقش حاکمیت‌هاست. در دوران مدرن و سرمایه‌داری وقتی می‌خواهیم مفهوم صلح را مطالعه کنیم، این پرسش پیش می‌آید که اساسا امکان فهم صلح بدون فهم نظام سرمایه‌داری وجود دارد یا نه؟ برخی معتقدند خود نظام سرمایه‌داری به دلیل شیوه تولید و توزیع قدرت، ثروت و منزلت موجب ایجاد نابرابری‌های بنیادی و نهادینه‌شده می‌شود و خود این باعث ایجاد جنگ در سطح جهانی می‌شود. به‌عنوان مثال در جنگ‌ جهانی اول و دوم قدرت‌های صنعتی سعی داشتند بازار را به سمت خود سوق بدهند. درواقع تلاش داشتند بازار جهانی را تحت سیطره خود دربیاورند. در بیشتر مواقع ناتوانی در ایجاد این سیطره جنگ‌های بزرگی را در دنیا رقم زده است. البته سوال دیگری نیز وجود دارد این‌که اگر نظام‌ سرمایه‌داری عامل ایجاد جنگ‌هاست چرا طی ٧٠سال گذشته در کشورهای پیشرفته سرمایه‌داری جنگی اتفاق نیفتاده است و بیشتر جنگ‌ها به جای این‌که در اروپای غربی یا آمریکا باشد، در خاورمیانه و شاخ آفریقا و آمریکای لاتین اتفاق می‌افتد! شاید دلیل آن این باشد که نظام سرمایه‌داری برای حرکت نیازمند انرژی است و مرکز انرژی جهان در خاورمیانه و یکی از شاهراه‌های بزرگ انرژی جهانی است و به انحای مختلف قدرت‌هایی که می‌توانند تولید ثروت کنند، رقابت‌هایشان را به جای این‌که در سرزمین‌های خود انجام دهند آن را به مناطق دیگر صادر کرده‌اند. درواقع یکی از علل نبود صلح در سطح جهانی این است که نظام سرمایه‌داری درون خود معمولا از طرفی تولید ثروت می‌کند و از سوی دیگر تکاثر ثروت را دارد و ایجاد نابرابری اجتماعی می‌کند و از همه مهم‌تر این‌که جنگ را به مناطقی استراتژیک منابع صادر می‌کند. در این شرایط و نظام آیا صلح امکان‌پذیر است؟ ما نیازمند این هستیم که یک رؤیای بزرگ، یک چشم‌انداز و یک فلسفه جهانی داشته باشیم. چیزی که به زندگی انسان‌ها معنا، رؤیا و چشم‌انداز می‌داد معمولا ادیان و مذاهب بودند. ادیان مختلف در طول تاریخ قدرت بازآفرینی به انسان می‌دادند تا انسان بتواند متکی بر خاطرات جمعی و آیین‌های جمعی جامعه را بازسازی کند، ارتباطات خود را گسترش بدهد و چشم‌اندازی برای انسان‌ها به وجود بیاورد که برمبنای آن انسان‌ها بتوانند مفهوم انسانیت را فراسوی نژاد و رنگ و دین و مذهب بازسازی کنند. اما متاسفانه درحال حاضر مذهب بهانه‌ای شده برای راه‌اندازی جنگ‌ها. متاسفانه انسان امروز چشم‌اندازی که بتواند به آینده او معنا ببخشد و در این معنابخشی یک صلحی هم درون خود و هم در سطح جامعه وجود داشته باشد در دوردست دارد و به‌نظر می‌رسد نمی‌تواند به آن دست بیابد. در جهان امروز از عنصری به نام تکنولوژی نه به معنای وسایل، بلکه به این معنا که خلأ معنایی را در یک دنیای تکنولوژی‌زده پر استفاده می‌شود. در دنیای تکنولوژی انسان‌ها باید بتوانند براساس ابزارآلات، تکنولوژی جمعی را درست کنند تا به یک معنا و مفهوم برسند که خود این مسأله ایجاد اضطراب می‌کند. به عبارت دیگر نبود یا کمبود یا غیبت صلح در زندگی انسان‌ها و فوران تنهایی و اضطراب و پریشان‌حالی یکی از دلایل بنیادینش این است که برای انسان بزرگترین پرسشی که مطرح است این‌که من کیستم؟ از کجا آمده‌ام و به کجا می‌روم؟ سوالی که انبیا و اولیا و فلاسفه برای آن پاسخ داشتند و به انسان یاد می‌داد که چگونه قناعت، صبر و... داشته باشد. تمام نظام معنایی که به‌گونه‌ای وضع و موقعیت انسانی‌اش را تشریح می‌کرد، از میان رفته است.

#جامعه

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw