✅صدای پای کوپنیسم؟!.. ✍🏻رضا امیدی

✅صدای پای کوپنیسم؟!

✍🏻رضا امیدی

🔸در دنیای امروز، رسانه‌ها یکی از ابزارهای مهم حوزۀ سیاست‌گذاری به‌شمار می‌آیند و می‌توانند با نوع بازنمایی واقعیت‌ها و مسائل اجتماعی، توازن نیروهای تأثیرگذار در میدان سیاست‌گذاری را تغییر دهند. بازنمایی‌های رسانه‌ای گاه می‌تواند به بدنمایی یا وارونه‌ جلوه‌دادن برخی واقعیت‌ها بینجامد و بدبینی‌ها و تردیدهای جدی نسبت به برنامه‌ها و سیاست‌های دولت‌ها را در بین مخاطبان خود شیوع دهد.

🔸حدود ۵ سال است که دولت به حدود ۳.۵ میلیون خانوار تحت‌پوشش نهادهای حمایتی، دانش‌آموزان شبانه‌روزی مناطق محروم، و گروه‌های آسیب‌پذیر بیرون از پوشش نهادهای حمایتی کمک‌هزینۀ خوراکی می‌دهد. بدین‌صورت که در مقاطع سه‌ماهه مبلغ مقطوعی را به حساب سرپرست این خانوارها واریز می‌کند و خانوار می‌تواند از طریق بیش از ۱۰ هزار دستگاه کارتخوان فروشگاهی در سراسر کشور نسبت به خرید مواد خوراکی مورد نیاز خود اقدام کند. حال باتوجه به شرایط پیش‌آمده، دولت تصمیم گرفته میزان کمک‌هزینه را افزایش داده و به‌طور ماهانه به حساب خانوارهای هدف واریز کند و خانوارهای جدیدی را نیز تحت پوشش طرح قرار دهد.

🔸طی روزهای اخیر بی.بی.سی. طرح را معادل «کوپنیسم و بازگشت به دهۀ ۶۰» معرفی کرده و با تأکید براینکه چنین برنامه‌ای عقب‌مانده و مختص ایران است، اجرای آن‌را معادل ورود کشور به شرایط وخیم زیستی معرفی کرده است. دربارۀ برنامۀ حمایت خوراکی چند نکته قابل اشاره است:
۱. برخلاف آنچه بی.بی.سی. بازنمایی می‌کند چنین برنامه‌هایی منحصر به ایران و شرایط وخیم زیستی نیست و امروزه در بسیاری از کشورهای جهان با الگوهای متفاوت رفاهی، انواعی از برنامه‌های حمایت خوراکی وجود دارد. برای مثال آمریکا یکی از بزرگترین برنامه‌های حمایتی کوپنی موسوم به (SNAP) را از دهۀ ۱۹۳۰ اجرا می‌کند که هزینۀ آن در سال ۲۰۱۵ حدود ۸۰ میلیارد دلار بوده و حدود ۵۰ میلیون آمریکایی را پوشش می‌دهد که درآمد خالص آن‌ها کمتر از خط فقر است.

۲. برخلاف این بازنمایی رسانه‌ای برنامۀ کمک‌هزینۀ خوراکی ایران با توزیع کوپنی که تا سال ۱۳۸۸ در ایران رواج داشت، متفاوت است. در این برنامه افراد می‌توانند مواد دلخواه خود را از فروشگاه‌های متعددی که در سطح کشور در این طرح تعریف شده‌اند تهیه کنند. دولت نیز این امکان را دارد که از یکسو دسترسی خانوارهای تحت پوشش و الگوی مصرفی آن‌ها را برای برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تر پایش کند و از سوی دیگر فساد رایج در شیوه‌های توزیع کالایی پیشین را به حداقل ممکن برساند.

۳. برخلاف آنچه بی.بی.سی. بازنمایی می‌کند لزوماً تمام سیاست‌های رفاهی دهۀ ۶۰ غلط و نشانۀ نابرخورداری جامعه نیست. برای مثال ایران در دهۀ ۶۰ از برنامۀ آموزش رایگان و بهداشت و درمان رایگان برخوردار بوده که از اوایل دهۀ ۷۰ به‌تدریج آن‌ها را از دست داده است. به‌عبارت دیگر ما در دهۀ ۶۰ سیاست‌گذاری‌های اجتماعی همگانی داشتیم و دولت در آن دوران بیشتر به تعهدات خود در راستای دفاع از جامعه پایبند بود. بازگشت به برخی از آن سیاست‌ها -برخلاف تصویرسازی این رسانه‌ها- اتفاقاً یکی از الزامات سیاست‌گذاری امروز ایران است. داشتن استراتژی بازگشت از برخی روندهای غلط نظیر خصوصی‌سازی و تجاری‌سازی آموزش و بهداشت به جسارت بالایی نیاز دارد که باید دولت‌ها را برای آن ترغیب کرد.

🌐شبکه جامعه شناسی علامه

@Atu_sociology