‌🔅اولویت ماشین به در شهرهای ایران. 🖊حسن پورنجات.. 📍ماشین یکه تاز شهرهای ایران است

‌🔅اولویت ماشین به #انسان در شهرهای ایران
🖊حسن پورنجات

📍ماشین یکه تاز شهرهای ایران است. شهروند پیاده باید راه خود را در پل‌های عابر، نرده‌های جداکننده خیابان و پیاده رو، چراغ‌های عابری که دیر به دیر سبز می‌شوند، پیاده‌روهایی پر از موتورسوار و شهری پر دود پیدا کند. حسین پورنجات در این مطلب از شهرهای ماشین‌رو نوشته و گزینه‌های جایگزینی که نباید به چشم رویا به آنها نگاه کرد. او لندن را به عنوان نمونه‌ای از این شهرهای جانشین معرفی می‌کند، گرچه به این نکته توجه نمی‌کند که زیباسازی محله‌های قدیمی این شهر به هزینه‌ی ناتوانی ساکنان نامتول از سکونت در آن انجام شده است.
ساخت اتوبان‌ها، تونل‌ها و پل‌ها جهت تسهیل حرکت سواره در کلانشهر تهران، تا چه حد معضل ترافیک را حل کرده است؟ تونل شرقی-غربی رسالت، تونل ۱۰ کیلومتری نیایش و پروژه‌های میلیاردی مشابه که از آن‌ها به عنوان “دستاوردهای شهرداری” تهران یاد می‌شوند واقعاً تا چه حد به کمک این شهر آمده‌اند؟ این پرسشی است که نه تنها شهرسازان و معماران، بلکه شهروندان عادی تقریباً هر روزه از خود می‌پرسند.

جزیره بتنی
جِی جی بالارد، نویسنده نامدار انگلیسی و متخصص داستان‌هایی دربارۀ «آرمان شهرهای معکوس» یا مدینه‌های فاسده، در اوایل دهه هفتاد تصدیق رانندگی‌اش را از دست داد و مجبور شد مسافت‌هایی طولانی را پیاده‌روی‌ کند. مشاهدات تازه او از دنیایی که ناگهان به خاطر پیاده بودن با آن روبرو شد به تأیید نظریات قبلی‌اش آمد که چطور مدرنیزمی که از کنترل خارج شده، بلای جان خود انسان‌ها می‌شود.

بالارد نتیجه این مشاهدات را به رمانی به نام”جزیرۀ بتنی” تبدیل کرد، داستانِ معماری که در اثر سانحه رانندگی می‌افتد بین فضای خالی محل تقاطع چند بزرگراه، اما دیگر نمی‌‌تواند از آن بیرون بیاید.

اگر شما هم زمانی بر اثر ایراد فنی ماشین یا بدشانسی در یکی از بزرگراه‌های تهران سرگردان شده و امکان خروج از آن نداشته باشید متوجه معنای جزیرۀ بتنی خواهید شد. از یک نظر، تهران خودِ “جزیرۀ بتنی” است.
ماشین، فرمانروای شهر

در سال‌های پایانی قرن بیستم پانصد میلیون اتومبیل در خیابان‌های جهان رژه می‌رفتند. برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران حوزه شهر، این غول اغواگر را به آغوش باز پذیرفتند و یکه‌تازی‌اش را با تعریض کوچه ها و معابر قدیمی و ساخت اتوبان‌های تازه تسهیل کردند. اتومبیل، این محصول اجتناب‌ناپذیر انقلاب صنعتی، شهر معاصر را تسخیر کرد و زمام شهر را در دست گرفت.

ماشینیزه شدن شهر، اثراتی مخرب به همراه داشت: آلودگی هوا، اتلاف انرژی، افزایش تنش در محیط شهری، آلودگی صوتی، عدم امنیت عمومی، دشواری مشارکت شهروندان در فعالیت‌های اجتماعی.

عجیب نیست که در پژوهشی در خیابان‌های چند محله سان‌فرانسیسکو با هدف ارزیابی تأثیر ترافیک بر حس تعلق ساکنین مشخص شد که میزان تعاملات اجتماعی بین همسایه‌ها در یک خیابان، رابطه معکوس با تعداد اتومبیل‌هایی دارد که از آن خیابان عبور می‌کنند. این مطالعه، ترافیک شهری را عامل اساسی بیگانگی و عدم تعلق خاطر شهروندان معرفی می‌کند.

تهران، شهر ماشین‌ها

گذشت نیم قرن از تصویب طرح‌های جامع شهری نشان داده که با وجود شعارها و نقشه‌هایی که فقط روی کاغذ وجود خارجی دارند، تهران و دیگر کلان‌شهرهای ایران در ایجاد ارتباط بین فضاهای شهری برای شهروند پیاده کاملاً ناموفق بوده‌اند.

با وجود تمام تغییرات پرهزینه، ترافیک فرساینده تهران همچنان پابرجاست. این همان سبک توسعه ناپایدار است که قرار است راه حل موقتی برای یک مسأله باشد، اما خودش بر شدت بحران می‌افزاید؛ نتیجه یک نظام ناکارآمد برنامه‌ریزی شهری مدرن.

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology